دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹

دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ "تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!"
تاریخی که با خون دل نوشتیم، اکنون در معرض تهدید جدی قرار دارد. آیا باز هم شاهد تکرار فجایع گذشته خواهیم بود؟ یا اینکه این بار، با آگاهی و مسئولیت‌پذیری...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!
به‌جاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علی‌العموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبان‌های گوناگون در...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
زمستان
بیدارم مکن, با قلبِ سردم, در کنار ستاره ها, خاموش بخواب می روم, ستاره سرخی از میان کهکشانها, خطی بر آسمان انداخت, پایان زمستان نزدیک است,
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان-ا
نویسنده: رحمان-ا
روایتگری بس است ، باید راهی جست
فرض کنیم تمامی مطالب مطرح‌شده در نوشته‌ی آقای بهزاد کریمی با عنوان «در مونیخ چه گذشت»، که در سایت به پیش متعلق به حزب چپ ایران منتشر شده، با تمام...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران
ایران با بحران عمیق روانی، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو است که یکی از پیامدهای نگران‌کننده آن، افزایش نرخ خودکشی است. زنان خانه‌دار، کارگران، دانش‌آموزان و دانشجویان بیشترین آسیب‌پذیری را در...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
افراد ایلان ماسک نمی دانستند واقعا به چه کسانی شلیک می کنند
با این حال، تلاش‌های فشرده برای بازگرداندن کارکنان NNSA نشان می‌دهد که دولت ترامپ واقعاً افرادعالیرتبه دارای تخصص های مهم را اخراج کرده است. اولریش کون، کارشناس کنترل تسلیحات در مؤسسه تحقیقات صلح...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی
اروپا قربانی کیست؟
به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: آرنولد برتراند
نویسنده: آرنولد برتراند

چرا تاریخ چندباره تکرار میشود؟

اینجا عرصه تفاوتهای سیاسی و نظری نیست، این فرهنگ است که در پس تئوریها و تمایزهای سیاسی خود را پنهان کرده است. "من" هم در کلاس درس تاریخ نمره قبولی نیاوردهام. برای همین است که تاریخ بازهم تکرارخواهد شد.

تصویر دادگاه های نمایشی از مقابل چشمانم میگذرد: نگاه نگران و پرمعنی زیدآبادی، چشمان سرخ حجاریان، لکنت زبان سعید شریعتی، لبخند بیرنگ ابطحی … از خود میپرسم: “چندمین بار است که چنین صحنههائی را میبینی؟” از پشت زلال اشک سحابی، بهنود، نبوی، افشاری جلو نظرم میآیند. کیانوری را میبینم که به مسلمانی رو آورده، طبری را که به نادانیش اعتراف می کند و بهآذین را که بر اشتباهاتش تاکید دارد. در زمان غوطه ور می شوم چهره های مریم اتحادیه، عباس سماکار و ناصر طلوعی در ذهنم شکل می گیرند. چشم میبندم و پرویز نیکخواه را در دادگاه شاه میبینم…
لازم نیست تا عمری به دیرپائی ایوان مدائن داشته باشم تا تکرار تاریخ را ببینم، در همین مدت کوتاه همه نوعش را دیدهام. با خود میاندیشم: “آنها که هستند که در جایگاه شکنجه گر شاه و شیخ یکسان عمل میکنند، با مسلمان و کافر، با معتقد و بی اعتقاد، با خودی و غیرخودی یکسان سر ستیز دارند؟”

اشک از چشم میگیرم و آه از درون بیرون میدهم: “اینها که فرزندان خودشان هستند، اینها که داماد و عروس از هم گرفتهاند و قوم و خویشند. آن که خودی را این گونه ناروا میکوبد، وای به حال غیر خودی؛ اینها که هستند که از تاریخ نمیآموزند؟”
تصویر قبرهای بهشت زهرا از پیش چشمم میگذرد، قبرهای بسته بدون نام، معلوم نیست فرزند کدام مادری در آن خوابیده، قبرهای خالی که معلوم نیست در انتظار کدام یک از جوانان ما دهان گشوده اند. “آیا اینها خود فرزند جوانی ندارند تا نگران تکرار تاریخ شوند؟”
در این عمر کوتاه دژخویی شاه را دیدم که چگونه خمینی را با خفت پانزده سال دربدر غربت کرد، به زندان انداختن دانشجویان، اعدام انقلابیون و سیاهپوش کردن مادرانشان را دیدم که لب به لعنت او گشودند و همین او را بر زمین زد. چندان طولی نکشید که خمینی بر شانههای جوانان از زندان آزاد شده، به کشور بازگشت، همینهایی که نه چندان دیر به فرمان خود او در گورهای دسته جمعی جای داده شدند. این مادران سیاه بخت جز آه از نهاد کشیدن، چه می توانستند بکنند. آیا خمینی صدای این مادران را شنید؟ او زنده نماند تا ببیند که همان بلائی را که او سر جوانان دیگر آورد، دوستانش سر فرزند خود او و نزدیکترین مریدانش آوردند. اگر این درس زندگی نیست، پس چیست؟
از خود میپرسم آیا من، خودم از تاریخ آموختهام که از دیگران چنین انتظار دارم؟
“من” آنجا که پای هم مسلکانم در میان نبود، چه کردم؟ وقتی در دادگاه گل سرخی بقیه متهمین مثل خسرو و کرامت از آرمانشان دفاع نکردند، وقتی ناصر طلوعی را به تلویزیون آوردند، وقتی بیژن جزنی و یارانش را در تپههای اوین به رگبار بستند، وقتی چهره تحقیر شده هویدا و قامت لرزان فرخ رو پارسا را دیدم، وقتی بهاییها را قتل عام کردند، وقتی انقلابیون کرد را با نام اشرار تیرباران کردند، وقتی بسیجیها روی میدانهای مین میدویدند و تکه تکه میشدند، وقتی مادران پیکاری و اقلیتی و مجاهد منتظر تولد فرزندشان بودند تا بعد از آن اعدام شوند، وقتی صدها تن از آنان را روزها شلاق زدند و در تابوت خواباندند، وقتی کیانوری را به اعتراف وادار و بچه ها را در گورهای دسته جمعی دفن کردند، وقتی مادران مجاهد فرزندانشان را در اروپا گذاشتند و به بیابانهای عراق رفتند، وقتی به دوانی اتهام همکاری زدند و لباس از تن اشکوری در آوردند. آیا امروز کسی نمانده تا برای حجاریان و زیدآبادی کاری کند؟
“من” بخاطر مردم و مبارزه آنان در دفاع از حق رای در تظاهرات شرکت کردم، اما نمیخواستم با سمبل پذیرفته شدهی آنان یعنی رنگ سبز شناخته شوم، دعوای پرچم را مهمتر میدانستم. برای آزادی زندانیان سیاسی تظاهرات کردم اما نامی از تاج زاده و سحرخیز و … نبردم. در تظاهرات من عکسی از بهزاد نبوی و مومنی و قوچانی دیده نمیشد. من برای مردم کشورم مبارزه می کنم، برای خلق بی نام و نشان. این مردم تنها وقتی نامی به خود میگیرند که مثل ندا و سهراب کشته شده باشند، من از زندههای چهرهدار غیرهممسلک حمایت نمیکنم. انسانها باید یا بیچهره باشند یا بمیرند تا شاید مورد حمایت من قرار بگیرند.
برای همه اینها آمادهام تا نشریات را از تحلیلهای سیاسی تئوریک پر سازم، از ضرورت اعمال هژمونی و راههای آن صحبت کنم، همه را به اتحاد حول برنامه خودم دعوت کنم، تحلیلهایی که در شکل مثبت آن برای مجاب کردن خود و دیگران است و در شکل منفی آن رها کردن انبانهای مملو از کینه و نفرت کسانی که همواره بی خطا بودهاند علیه خطاکاران و مقصرین. مگر برای توضیح قاطعیت انقلابی در برابر ضدانقلاب، برای توضیح دفاع از خط ضدامپریالیستی و ضد سرمایه بزرگ خمینی، برای دفاع از انقلاب ایدئولوژیک و غیره کم پشتوانه های تئوریک داشتیم؟
نه! اینجا عرصه تفاوتهای سیاسی و نظری نیست، این فرهنگ است که در پس تئوریها و تمایزهای سیاسی خود را پنهان کرده است. “من” هم در کلاس درس تاریخ نمره قبولی نیاورده ام. برای همین است که تاریخ بازهم تکرارخواهد شد.

تاریخ انتشار : ۹ شهریور, ۱۳۸۸ ۷:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ “تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!”

فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!

روایتگری بس است ، باید راهی جست

زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران

افراد ایلان ماسک نمی دانستند واقعا به چه کسانی شلیک می کنند