پس از کودتای آمریکائی ـ انگلیسی ٢۸ مرداد ۱۳۳٢ و سرکوب خونین جنبش ملی و دمکراتیک و در حالی که جامعه در تب و تاب حکومت سرنیزه می سوخت، شاه بر آن شد که از نمایندگان کشورهای سازمانده کودتا، ریچارد نیکسون معاون رییس جمهوری وقت آمریکا و دنیس رایت کاردار وقت سفارت انگلیس دعوت کند تا میزبان آنها در تهران باشد. در این هنگام دانشجویان که از زخم تازه جاری بر پیکر جامعه در رنج بودند، متحدا در روز شانزدهم آذر سال ۱۳۳٢ علیه کودتا و سرکوب، علیه معامله نفت و اسلحه که روند دمکراسی در ایران را گسسته، و می رفت که استبداد را بر کشور حاکم کند، به اعتراض برخاستند.
پاسخ محمدرضاشاه و نیروهای سرکوب او به اعتراضات دانشجوئی، گلوله بود. گلوله هائی که سینه مصطفی بزرگ نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی را شکافت و صحن دانشگاه را از خون آنها رنگین ساخت. با این کشتار، جنبش دانشجویی ایران وارد مرحله نوینی از تاریخ مبارزاتی خود گردید. بدین سان مبارزه نسل جوان و فرهیخته ایران علیه دیکتاتوری شاه، برای استقلال و آزادی با مبارزات مردم گره خورد و ۱۶ آذر را به نمادی ملی تبدیل نمود.
از آن روز ۶٠ سال می گذرد. کمتر مناسبتی را با چنین قدمتی در تاریخ ایران می توان یافت که جنبش برخاسته از آن هم چنان زنده و پویا باشد. ١۶ آذر و جنبش دانشجوئی در تاریخ ما ماندگار و پایدار ماند و از آن زمان تاثیرات گرانباری برروندهای سیاسی کشور گذاشت و در شکل دهی جریان های سیاسی از جمله جنبش فدائی، موثر افتاد.
جنبش دانشجوئی در دو دهه گذشته هم در تحولات سیاسی کشور نقش برجسته بازی کرد که می توان به انتخابات سال ١٣٧۶ و ١٣٨٨ اشاره کرد.
رژیمهای استبدادی صدای جوان و خروشان جامعه را برنتافته و همواره لبه تیز حمله و سرکوب خود را متوجه دانشجویان و دانشگاهها می کنند. اگرحکومت مستبد پهلوی حوادثی نظیر ۱۶ اذر ۱۳۳۲ و اول بهمن ۱۳۴۰ و ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و حوادث متعدد دیگر از جمله دستگیری ها، اخراج و زندانی و شکنجه کردن و کشتار دانشجویان و نیروهای مترقی را در پرونده خود دارد، مستبدان تاریک اندیش نظام ولائی، حمله به دانشگاهها، را به نام انقلاب فرهنگی سازماندهی کرده و باجرا گذاشتند، «۱۸ تیر ۱۳۸۷»، و یورش به کوی دانشگاه تهران، و اخراج و بازنشستگی اجباری استادان، شکنجه و کشتار گسترده دانشجویان را رقم زدند.
با این وجود از درون جنبش دانشجوئی، سروهای استواری برخاستند و در مقابل مستبدین سینه سپر کردند و در مصاف با آنها، رنج و مشقت زندانها و شکنجه ها را به جان خریدند و برای رهائی کشور از چنگال مستبدین رزمیدند. استبداد، چه شاه چه شیخ، نتوانست این قلب تپندۀ جامعه را از حرکت باز دارد.
پس از بازگشایی دانشگاهها در دهه ۶۰ ، از بازگشت به کلاسهای درس بسیاری از دانشجویان دگراندیش جلوگیری شد. در آن دهه شرط پذیرش دانشجو، تنها کنکور نبود، بلکه از آن دشوارتر بیرون آمدن از فیلتر تحقیقات محلی و مسجد محل بود. این وضعیت به اضافه اختصاص دادن سهمیههای گوناگون برای نهادهای مختلف، سیمای دانشگاهها را تغییر داد و جنبش دانشجوئی دچار رکود گردید. اما در دوره اصلاحات جنبش دانشجوئی بار دیگر پا به صحنه سیاسی کشور گذاشت و در مقابل مستبدین ایستاد و رویدا د ١٨ تیر را در سال ١٣٧٨رقم زد. در این روز، نیروی سرکوب رژیم به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران یورش برد و فاجعه دیگری در تاریخ جنبش دانشجوئی آفرید.
جریان حاکم که تحمل آزاداندیشی دانشجویان و پویائی جنبش دانشجوئی را نداشت، در ۸ سال گذشته به طور سازمان یافته به دانشگاهها هجوم برد، تشکلهای مستقل دانشجوئی را غیرقانونی کرد، فعالیتهای صنفی دانشجویان را متوقف ساخت، دانشجویان معترض را به حصار کشید و یا ستاره دار کرد، و فضای رعب را بر دانشگاه ها حاکم گردانید وهزاران دانشجو را وادار به مهاجرت ناخواسته، از کشور نمود. دانشگاهها ی کشور عملا تبدیل به پادگان شدند.
اکنون که دوره احمدی نژاد سپری شده و حسن روحانی با وعده برچیدن فضای امنیتی و برقراری جو آزاداندیشی در دانشگاهها، رای و نظر دانشجویان را جلب کرده است، این انتظار وجود دارد که موانع فعالیت دانشجویان برداشته شود، دست نهادهای امنیتی و حراستی از دانشگاهها قطع گردد و فضا برای تنفس دانشجویان فراهم شود.
ما همراه با دانشجویان می خواهیم:
– فضای پادگانی رفع گردد و جلو دخالت نهادهای نظامی ـ امنیتی در دانشگاهها گرفته شود؛
– دانشجویان زندانی بدون قید و شرط آزاد گردند؛
– دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل به دانشگاهها برگردانده شوند؛
– استقلال دانشگاهها و حق فعالیت تشکلهای مستقل دانشجوئی به رسمیت شناخته شود؛
– اساتید مجرب و فرهیخته کنار گذاشته شده به کار دعوت شوند؛
– به اجرای طرح ارتجاعی تفکیک جنسیتی، اعمال تبعیض جنسیتی در دانشگاهها و پذیرش تک جنسیتی در برخی از رشته های دانشگاهی پایان داده شود.
گرامی باد یاد جانباختگان و مبارزان ۱۶ آذر!
پاینده و پرتوان باد جنبش دانشجوئی ایران!
گروه کار جوانان سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت
۱۴آذر ۱۳۹٢ (۵ دسامبر ٢٠١٣)