دور دوم مذاکرات استانبول برگزار گردید. هرچند به آن نام «مذاکرات صلح» داده اند، اما به نظر می رسد که این نام را فقط برای رضایت ترامپ و دستگاه اداری او انتخاب کرده اند. هم حواشی قبل و هم در طول جلسه و پس از آن نیز، حکایت از رد و بدل شدن خواسته های شدنی و ناشدنی دارند.
حواشی قبل از نشست: درست یک روز مانده به نشست حمله پهپادی شدیدی در واقع توسط اداره ضد اطلاعات ارتش اوکراین در خاک روسیه صورت گرفت. در این حمله پهپادهایی که در سقف تریلی های حمل کالا جاسازی شده بودند پس از رسیدن به آدرس های از قبل تعیین شده از سقف تریلرها کنده شده و به سمت اهداف معین نظامی حمله کردند که بویژه در یکی از فرودگاههای نظامی در حوالی شهر مورمانسک و یک فرودگاه نظامی دیگر در نزدیکی شهر چلیابینسک، تعدادی از هواپیماهای استراتژیک دور پرواز روسی با قابلیت حمل بمب های هسته ای را به آتش کشیدند. اگر این حمله را در چارچوب حمله به مراکز نظامی روسیه ارزیابی کنیم، پاسخ به مثل اوکراین بود به حملات پهپادی روسیه به زیر ساختهای استراتژیک نظامی اوکراین. در واقع حمله به هواپیماهای با قابلیت حمل بمب اتمی، بنا به قراردادهای منع گسترش سلاحهای هسته ای، نقض این قرارداد از جانب اوکراین و حامیان جنگ طلب او به حساب می آیند. زیرا بر اساس این قراردادها این هواپیماها نباید مخفی نگهداری شوند؛ و این که اوکرایین آنها را درست یک روز قبل از نشست مورد حمله قرار می دهد، نشان از به تمسخر گرفتن پیشاپیش نشست استانبول از جانب
اوکراین و تداوم سیاست «جنگ جنگ تا آخرین سرباز اوکراینی» و تکرار شکست مذاکرات بهار ۲۰۲۲ در همین شهر استانبول را دارد.
اما در این روز یک انفجار دیگر نیز رخ داد که نام آن جنایت جنگی است علیه مردم غیر نظامی بی دفاع. این انفجار در یک پل راه آهن درست هنگام رسیدن قطار مسافربری به روی این پل صورت گرفت و تعدادی بسیاری کشته و زخمی از میان مسافران قطار که همگی غیر نظامی و در حال جابجائی از شهری به شهر دیگر بودند، صورت گرفت. لازم به تأکید است که تا کنون از جانب روسیه هیچ حمله ای نه به قطارهای مسافربری و نه پل های در مسیر قطارهای مسافربری چه در مناطق جنگی و چه در مناطقدر اعماق اوکراین، صورت نگرفته است. از جانب روسیه نیز در تمامی هفته قبل از نشست، پیشروی های وسیع در اکثر جبه های جنگ صورت گرفتند و تقریباً تا یک روز به تاریخ مذاکرات، حملات پهپادی به زیرساختهای نظامی و تسلیحاتی اوکراین صورت گرفته بودند.
اما مهمترین واقعه سیاسی حواشی قبل از اجلاس، سخنان مرتس صدراعظم آلمان در گفتگوی با رسانه ها در حضور زلنسکی بود که اعلام کرد: ما (آلمان) به اوکراین اجازه استفاده از امکانات حمله به اعماق روسیه را داده ایم! در ابتدا برداشت عمومی این بود که این به معنای اجازه استفاده از موشکهای تاوروس توسط اوکراین است. اما پس از عملیات پهپادی اوکراین، که بدون هدایت ماهواره ای که خارج از امکانات کنونی خود اوکراین است، عملاً آلمان از نگاه روسیه، وارد جنگ شده است؛این گام خطرناک که از جانب مرتس برداشته شد، و با توجه به افزایش بیسابقه تبلیغات در کوچه و خیابانهای آلمان مبنی بر نصب بنرهای تبلیغ به پیوستن به ارتش و همچنین افزایش تعداد کاگران شاغل در کارخانه های تولیدات تجهیزات جنگی، همگی نشان از عزم بسیار خطرناک و با سابقه تاریخی که متأسفانه گویا از اذهان نسل جدید آلمانی ها پاک شده است، خبر می دهد. سخنان
سیاستمداران و ژنرال های رده بالای آلمان مبنی بر بازگرداندن عظمت آلمان تکرار همان سخنانی هستند که عظمت بخش سال های دهه ۳۰ قرن گذشته بر زبان آورد و فاجعه جنگ دوم جهانی را به دنبال داشت. ناگفته نماند که مقامات عالی رتبه نظامی انگلستان نیز در ادای چنین سخنانی، از همتایان آلمانی خود عقب نمانده اند.
حواشی در جریان نشست: در این بخش ۳ مورد عمده که یکی در گفتگوی غیر رسمی میان رئیس گروه روسی مدینسکی و عُمِر اوف (وزیر دفاع اوکراین) صورت گرفت و آن هم پرسش مدینسکی بود از طرف اوکراینی در ارتباط با تهدید به مرگ علنی همسر و فرزندان مدینسکی در رسانه های اینترنتی اوکراین با اعلام آدرس محل زندگی آنها بود که مدینسکی پرسیده بود: آیا این روش جدید شماست؟ که وزیر دفاع اوکراین پاسخ داده بود: این روش اولترا ناسیونالیست هاست و ما کنترلی بر آنها نداریم!
در خود جلسه در مورد دور جدید مبادله اسرا بویژه زخمی ها و اسرای کمتر از ۲۵ سال تأکید ویژه از هر دوطرف صورت گرفت؛ یک مورد بسیار مهم دیگر مبادله فهرست اسامی کودکانی بو که توسط ارتش هر دو کشور از مناطق جنگی خارج شده و اکنون خانواده های آنان یافته شده اند. دو سال پیش رسانه های اروپائی از رقم یک میلیون و نیم کودکان اوکراینی صحبت می کردند؛ که این رقم خیلی زود به ۲۲۰۰۰۰ تقلیل یافت و سال گذشته به ۲۰۰۰۰ هزار رسید؛ در حالی که در فهرست دقیق و ارائه شده تیم مذاکره اوکراینی این رقم در تعداد ۳۲۰ کودک متوقف شد و از آنسو نیز طرف اوکراینی فهرست اسامی ۲۰ کودک روسی را به تیم روسی ارائه داد، که هر دو طرف متعهد شدند این دو فهرست را مورد بررسی دقیق قرار دهند و شرایط انتقال و مبادله کودکان را فراهم سازند. ناگفته نماند که در آن فهرست ۲۰۰۰۰ نفری سال گذشته، اسامی ۱۵۰ کودک وجود داشتند که نامهایشان به همراه خانواده در فهرست پناهندگان اوکراینی در آلمان به ثبت رسیده شده بود و در آلمان مشغول به زندگی عادی بودند.
در مورد حواشی پس از مذاکره نیز مهمترین آن احمق نامیدن تیم روسی از جانب زلنسکی بود که در جریان مذاکره از امکان برقراری آتش بس در مناطق معینی از جبهه ها با هدف پدید آمدن امکان تخلیه جنازه های سربازان دو طرف از جبهه ها بود. استفاده زلنسکی از این واژه را باید در بی پرنسیپی شخص زلنسکی در امر سیاست دانست که معمولاً در عرصه سیاست، احترام به دشمن در گفتار و کلام، آن هم از زبان شخص اول کشور، از جمله شاخصهها در مناسبات بین طرفهای متخاصم، است.
دیگر مورد پس از پایان این دور از مذاکرات، برگزاری مصاحبه با رسانه های بین المللی در محوطه محل مذاکرات بود که بر خلاف امکان حضور تمامی رسانه ها، حتی رسانه های اوکراینی در گفتگو با مدینسکی مسئول تیم مذاکره از روسیه بود، بنا به خواست تیم اوکراینی از حضور نمایندگان رسانه های روسی در گفتگوی تیم اوکراینی با خبرنگاران، ممناعت به عمل آمد.
مورد پایانی که بسیار دردناک و حد و مرزی برای تلخی آن نمی توان یافت: توافق میان روسیه و اوکراین در انتقال هزاران جسد سربازان از سردخانه ها است، که بویژه در مورد سربازان اوکراینی که رقم ۶۰۰۰ نفر را شامل می شود!
2 Comments
ممنون از تحلیل مفید شما کاش تأکید بیبشتری می کردید بر چرایی در دسترس بودن هواپیماهی روسی که پیمانی بود میان آمریکا و روسیه در ۱۹۱۰ تا تعداد بمب افکن های دو طرف برابر و قابل مشاهده هوایی باشد. و اینکه این حمله که دقیقاً نقض این پیمان بود، در واقع شاهکار ناتو بود نه اوکرائین.
با سپاس از توجه شما. در ارتباط با نکته مورد نظر شما، این توضیحات را لازم می دانم که اضافه کنم: روسیه بخش از معاهده استارت نو (New START Treaty) را کنار گذاشته
بر اساس معاهده استارت نو (New START Treaty) که در سال ۲۰۱۰ بین آمریکا و روسیه امضا شد، بمبافکنهای استراتژیک و سایر تجهیزات حمل سلاحهای هستهای باید در فضای باز پارک شوند تا توسط ماهوارههای طرف مقابل قابل رصد باشند. هدف اصلی این بند، افزایش شفافیت و کاهش خطر حمله غافلگیرانه هستهای بود. این معاهده تنها پیمان باقیمانده کنترل تسلیحات هستهای بین دو کشور پس از خروج آمریکا از پیمان INF در سال ۲۰۱۹ است.
جزئیات کلیدی این توافق:
1. مکانیسم نظارتی:
– طرفین موظف بودند تجهیزات هستهای (از جمله بمبافکنهای استراتژیک مانند B-52، B-2 آمریکا و Tu-95، Tu-160 روسیه) را در محلهای ثابت و بدون پوشش نگهداری کنند تا امکان بازرسی ماهوارهای فراهم شود.
– این امر به هر دو کشور اجازه میداد تا تغییرات در زرادخانه هستهای طرف مقابل را رصد کنند و از افزایش غیرمنتظره توان نظامی جلوگیری شود.
2. وضعیت کنونی معاهده:
– روسیه در فوریه ۲۰۲۳ اجرای این معاهده را به دلیل “حمایت غرب از اوکراین” تعلیق کرد، اما تا زمان انقضای آن در سال ۲۰۲۶، برخی مفاد (از جمله قراردادن تجهیزات در معرض دید) را رعایت میکرد.
– حمله اخیر اوکراین به پایگاههای هوایی روسیه (مانند عملیات تار عنکبوت در ژوئن ۲۰۲۴) که منجر به نابودی دهها بمبافکن استراتژیک شد، نقض آشکار این اصل بود. چراکه بمبافکنهای روسیه طبق عرف استارت نو در فضای باز مستقر بودند و آسیبپذیری آنها افزایش یافت.
3. پیامدهای نقض اصل شفافیت:
– پس از حمله اوکراین، روسیه اعلام کرد تنها دو حمله موفق بوده، اما تحلیلگران معتقدند این رویداد اعتماد به مکانیسمهای کنترل تسلیحات را تضعیف کرده است.
– برخی کارشناسان تاکید میکنند که غرب (بهویژه ناتو) با حمایت از اوکراین در این عملیات، عملاً تعهدات غیرمستقیم خود به معاهدات دوجانبه را زیر پا گذاشت.
در نتیجه:
استقرار بمبافکنها در فضای باز، میراث «معاهده استارت نو» بود که تا پیش از تعلیق روسیه در ۲۰۲۳ و حمله اخیر به پایگاههایش، اجرا میشد. اکنون این پیمان کاملا کنار گذاشته شده که باعث نگرانی های بیشتر خواهد شد.