روند بازداشت و بیرون راندن گستردۀ پناهجویان افغانستانی از ایران که از سال ۱۴۰۴ آغاز شده بود، پس از جنگ ۱۲ روزه و حملات جنایتکارانۀ اسراییل و آمریکا به ایران شتاب فزاینده و بیرویهای به خود گرفته است. روایت امنیتی تازه شکل گرفته با استناد به ادعاهایی مبنی بر ورود عوامل جاسوسی از طریق مرز شرقی، زمینهساز فشارهای حکومتی بر مهاجران و اخراج فلهای آنان شده است.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با تاکید بر اصول جهانشمول حقوق بشر، نسبت به سیاست مدون و اینک در حال اجرایی شدن بیرون راندن اجباری و خشونتآمیز شهروندان افغانستانی تحت عنوان «اتباع غیرمجاز»، هشدار داده، آن را روندی ضدانسانی و ناقض حقوق فردی و گروهی بخشی از مردمان مقیم سرزمین ایران دانسته و به شدت محکوم میکند.
جامعۀ افغانستانی ساکن ایران که اکنون نسل دوم و سومشان در اینجا زندگی میکنند و بسیای از آنان در ایران متولد شدهاند و هرگز افغانستان را ندیدهاند، طی دهههای گذشته تحت فشارهای حکومتی و اجتماعی بسیار قرار داشته و با مشکلات و موانع بسیاری در زندگی روزمره مواجه بودهاند. آنان با وجود سکونت چند دههای در ایران، هنوز از حقوق اولیۀ شهروندی، اداری و اجتماعی محروماند، در اغلب موارد فرزندانشان از حق تحصیل برخوردار نیستند، حق مالکیت ندارند، از پوشش بیمهای یا حتی دسترسی به مدارک هویتی اولیه همچون شناسنامه و کارت اقامت برخوردار نبودهاند. بیتوجهی به نیازهای آموزشی، بهداشتی و هویتی این شهروندان، موجب بازتولید فقر، طرد اجتماعی و چرخهای از نابرابری نسل به نسل شده است..
علاوه بر آن، استثمار سرمایهداران و سوءاستفاده از وجود و نیروی کار این مهاجران در هر آنجایی که با کمبود نیروی کار روبهرو بودهاند و در رقابت بر سر کارگر ارزان، بر عهده گرفتن کار مشقتبار و ساعات کار غیرعادی و دشوار توسط این کارگران، یکی از عوامل حضور مهاجرین افغانستانی در ایران است؛ و مهاجرتهای کارگران افغانستانی در بین شهرها و مناطق مختلف جغرافیایی در ساختار اقتصادی کشور نیز از جمله تابع این اصل بوده است.
این گروه از مردم ساکن ایران هرگز در میهن ما از جایگاه قانونی، حقوقی، اداری و اجتماعی برخوردار نبودهاند، بلکه برعکس همواره مورد تحقیر، بیتوجهی و مجرمانگاری بیرویه واقع شدهاند. این رویکرد تنها مربوط و محدود به حکومت نبوده و از سوی بخشی از جامعه نیز اعمال شده است. سالهاست تلاشهای حکومتی و اجتماعی از جمله بر سر اخراج آنان از این یا آن استان در جریان بوده و نشر نقشههای استانهای «فارغ از افغان» در رسانههای رسمی و غیررسمی شیوع پیدا کرده است. این نوع رفتارها نه تنها از سوی حاکمیت منع نشده که مستقیم و غیرمستقیم تشویق شده و دستآویزی قرار گرفته برای عدم رسیدگی به حقوق قانونی و شهروندی پناهجویانی که اتفاقاً همریشه و همتبار ما ایرانیاناند. با این حال حکومت حتی از اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی که همسران افغانستانی برای خود برگزیدهاند، ممانعت کرده است.
مردم افغانستان بیش از نیم قرن است در بحبوحه و مرکز نقشههای ضدانسانی و امپریالیستی غرب قرار گرفته و در ورطهٔ حکومتهای انسانستیز و وابسته گرفتار ماندهاند. بیرون راندن این مردم رنجدیده از ایران، فروکشاندن اکثریت قریب به اتفاق آنان به آیندهای مبهم و خطرناک است، خطر و فلاکتی که به ویژه زنان و دخترانی را تهدید میکند که از زمان بازگشت طالبان به قدرت، روز به روز با محرومیتها و مصائب اجتماعی هرچه بیشتری روبهرو میشوند. فراتر از آن، مهاجران افغانستانی، بخشی از بافت اجتماعی امروز ایراناند، و حذف، طرد یا سرکوب آنها، نه تنها غیراخلاقی و غیرانسانی است که از نظر اجتماعی و سیاسی نیز ویرانگر خواهد بود.
بسیاری از مهاجرین ایرانی در خارج از مرز های جغرافیایی ایران نیز خود تحت تبعیضات و فشار های غیر انسانی در غرب قرار دارند. سیاست دگرسازی از مهاجرین در جمهوری اسلامی نیز از جنس سیاست و رویکردی است که دونالد ترامپ از زمان بازگشت خود به قدرت حکومتی در قبال مهاجران و «اتباع غیرمجاز» در ایالات متحدهٔ آمریکا در پیش گرفته است. مشابه این حرکت را در اروپا نیز وسیلۀ سایر رهبران راستگرای دیگر شاهد بودهایم.
ما از تمامی مبارزان راه آزادی، دموکراسی، برابری و عدالت اجتماعی و از تمام تشکلهای شهروندی و انجمنهایی که برای تأمین، تثبیت، و تضمین حقوق جهانشمول بشر مبارزه و اهتمام میکنند، میخواهیم صدای اعتراض خود را نسبت به اخراج مهاجران افغانستانی بلند کنند. انتظار ما از تمام این نیروها این است با سیاستهای ضدانسانی و افغانستیرانهٔ حکومتی و اجتماعی در ایران نیز به همان شدت مقابله کنند که نیروهای مترقی جهان با سیاستها و اقدامات دولتهای راست افراطی مبارزه میکنند.
یکشنبه، ۲۲ تیر ۱۴۰۴ (۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۵ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)