پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۱

پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۱

نیرنگ در تاریخ: کودتا بود یا نبود؟
به دنبال اختلافات شاه و مصدق، مجلس کمیته‌ای را تعیین کرد که دقیقاً حدود اختیارات هر يك را مشخص کند و کمیته سرانجام چنین نتیجه گرفت که به موجب قانون...
۶ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی شاکری زند
نویسنده: علی شاکری زند
بازخوانی انسان‌گرایی اخلاقی ادوارد سعید در بستر نسل‌کشی غزه
این متن، با بازخوانی انسان‌گرایی اخلاقی ادوارد سعید در زمینه نسل‌کشی غزه، فرصتی است برای درک عمیق‌تر از پیچیدگی‌های تاریخی و اخلاقی نزاع فلسطین و اسرائیل. در حالی که پروپاگاندای...
۶ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش شهابی
نویسنده: سیاوش شهابی
مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!
دلم می‌خواهد که تو عزیزم مرا از یاد نبری. من هر کاری کردم تا تو احساس خوشحالی کنی، شاد و آسوده باشی و همه چیز برایت فراهم باشد. و وقتی...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سپیده جدیری
نویسنده: سپیده جدیری
پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است...
پاسخ به آقای رییس جمهور، بازگشت حکومت به مردم است.چه، مردم متحد، همراه با حکومت همین امروزبا مدیریت مصرف بهینه آب وبرق قادراند بحران آب وبرق راحل کنند یا تخفیف...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند...
گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
واقعیت‌های جدید در قفقاز و "جادۀ ترامپ": روی کاغذ صاف و روان بود!
ایروان به یک آزمایش پرداخت: سیستم اتحادهای سنتی و تضمین‌های واقعی را به نفع وعده‌های توهمی غرب رها کرد. روی کاغذ، همه چیز زیبا به نظر می‌رسد: صلح، همکاری، فناوری،...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی
ذکر اشتباهات حزب توده وعمل نادرست شخص آقای خسرو روزبه از سوی آقای علی مرادی مراغه‌ای و دیگر منتقدین،زمانی . می‌تواند دست‌مایه‌ای مفید در راستای ازادی و عدالت و نابودی...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسد
نویسنده: اسد

نبیند مدعی جز خویشتن را…

بالاخره روز موعود فرارسید و من کفش و کلاه کردم تا به محل دیدار بروم. یک صبح گرم تابستانی و البته کم جنب و جوش در محله‌ای خلوت و ساکت. خوشحال شدم که او چنین محله‌‌ی دنجی را برای گذران دوران پیری انتخاب کرده‌است.

‍ #نبیند_مدعی_جز_خویشتن_را

یکی‌دوهفته‌ای بود که با مدد دوستی، قرار دیدار نزدیک با شاعری نامدار گذاشته بودم. شاعری که دکلمه‌هایش معروف بود و منی که همیشه آثارش را دوست داشتم، چندین و چند قطعه از اشعارش را از بر بودم . اویی که دیگر پیر شده بود و می‌گفتند که دیگر چندان تمایل به دیدار کسی نشان نمی‌دهد . باری،  برای منِ مشتاق موقعیتی فراهم شده بود. همو که قرار ملاقات‌مان را جور کرده بود گفته بود او که به همه کس چنین اجازه‌ای نمی‌دهد ، وقتی خبر  اشتیاق مرا شنیده‌ متقابلاً اظهار علاقه کرده بود.
بالاخره روز موعود فرارسید و من کفش و کلاه کردم تا به محل دیدار بروم. یک صبح گرم تابستانی و البته کم جنب و جوش در محله‌ای خلوت و ساکت. خوشحال شدم که او چنین محله‌‌ی دنجی را برای گذران دوران پیری انتخاب کرده‌است. به مقصد رسیدم، مقابل آن بنای دو طبقه‌ی زیبا کمی مکث کردم و سپس زنگ را فشردم، اما کسی در را به رویم باز نکرد! برای بار دوم زنگ را به صدادرآوردم، باز هم دقایقی منتظر ماندم اما پیش از آنکه دستم برای بار آخر به سوی زنگ برود، پیرزنی در را گشود و در جواب سلام من، پرسید با کی کار دارید؟ ظاهراً پرستار پیرمرد بود. گفتم قرار ملاقات دارم با صاحب‌خانه‌‌اش و او مرا به خانه راه داد، به اتاق بزرگی هدایت کرد، زیر لب گفت همین‌جا منتظر باشید سپس  به طرف طبقه بالا قدم برداشت.
اتاق پذیرایی بعداز گرمایِ خیابان، خنکیِ دل‌پذیری داشت. چشم گرداندم، معماری‌اش اصیل بود و رنگ‌ها کدر. در میانه‌ی اتاق میزی قرار داشت  و در اطراف آن چند صندلی و روزنامه‌هایی متعلق به دوـسه هفته قبل. با خود فکر کردم وقتی او در شب‌های گرم تابستان اینجا می‌نشیند و سیگار می‌‌کشد چه خیالاتی از سرش می‌گذرد؟!
روی دیوارها چندین تابلوی نقاشی به چشم می‌خورد و چند مجسمه عتیقه روی قفسه‌ی کتابخانه گوشه اتاق. چقدر شاعرانه بود و رمانتیک!… حال و هوای آنجا سخت مرا تحت تاثیر قرار داده  و مجذوب خود کرده بود. می‌دیدم علی‌رغم اینکه وسایل کهنه بود و بوی فقر می‌داد، ناب بود این درویشی ! به نظر این تنگدستی با افول شکوه و عظمت جوانی‌ شاعر درهم‌آمیخته بود و بدین سبب سزاوار بود که کمتر کسی ملاقاتش کند . شاعرها بایست این‌گونه باشند شاید!…
انتظار به درازا کشیده بود و تاخیر پیرمرد کم‌کم آزاردهنده…
که سرانجام صدایی شنیدم … دوباره  هیجانی درجانم در گرفت، اورا دیدم که آرام آرام از پله‌ها پایین می‌آید. پیرمرد  بلندقامت بود و لاغر اندام. موهای پرپشتش سپید بود و ابروهای انبوهش سیاه ، قابی که موجب می‌شد چشم‌های درشتش بیشتر بدرخشد…  همانطور که داشت نزدیک می‌شد نگاهش روی من ثابت مانده‌بود، گویی داشت مرا سبک سنگین می‌کرد. من هم چشم بِدو دوخته بودم ، پوششی سیاه بر تن داشت و ظاهری با وقار، همانطور که فکر می‌کردم…. وقتی براندازش می‌کردم فهمیدم چطور اذهان بسیاری را تحت تاثیر قرار داده‌است… تو گویی از ذره ذره‌ی وجودش شعر می‌تراوید! او آهسته به سویم گام برمی‌داشت و از ذهن من چنین می‌‌گذشت که واقعا چشمان انسانی فرهیخته را دارد. دقایقی که می‌گذشت برایم فراموش ناشدنی بودند، چرا که که با تأنی به سویم می‌آمد وارث  فرخی بود و عارف، نیما، شاملو، اخوان، فروغ، سهراب، ابتهاج، شهریار…. و آخرین حلقه از شاعران قدیمی. پس عجیب نبود که در درون من، مشهورترین غزلش،آن ترانه زیبا و لطیف به آواز درآمده بود. دستپاچه شده بودم و ناتوان از  سلام و احوال پرسی! در لحظه‌ی فراموش نشدنی دیدار با  شاعری چون او …
دیدم یک آن برقی از شادی از چشمان نافذ و گیرای او هم گذشت ولبخندی گذرا گوشه‌ها‌ی دهانش را قوسی داد…
«آقا، من شاعر  نیستم . تاجری پیرم . شما اشتباه آمده‌اید. خانه ایشان خیابان بعدی است!…»

پی‌نوشت:
^.عنوان مطلب از گلستان سعدی «…نبیند مدّعی جز خویشتن را/که دارد پردهٔ پندار در پیش…» ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف (بین ۵۸۵ تا ۶۱۵ – بین ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری) متخلص به سعدی، شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایران…

۱۴ اَمُرداد ۱۴۰۴پهلوان
به یاد۱۱۹سالگی انقلاب مشروطه

@apahlavan

تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد, ۱۴۰۴ ۷:۱۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نیرنگ در تاریخ: کودتا بود یا نبود؟

بازخوانی انسان‌گرایی اخلاقی ادوارد سعید در بستر نسل‌کشی غزه

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!

پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است…

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

واقعیت‌های جدید در قفقاز و “جادۀ ترامپ”: روی کاغذ صاف و روان بود!