جبهه اصلاحات ایران در۲۶ مرداد ماه با انتشاربیانیه ای مواضع خود را درباره حل مسائل ومشکلات داخلی وخارجی وعبورازبحران ها درکشوراعلام کرده است.
این بیانیه اعلام می دارد که جنگ دوازده روزه اسرائیل علیه ایران نشان می دهد که ایران دردفاع ازتمامیت ارضی خود مصمم وتواناست، اما همزمان روشن کرده است که تداوم این مسیر، بدون بازسازی اعتماد ملی وگشودن باب تعامل سازنده با جهان هزینه های زیادی برملت تحمیل خواهد کرد، ازاین رومعتقد است سه راه: تداوم وضع موجود درشرایط آتش بس شکننده، مذاکرات تاکتیکی برای خرید زمان ویا آشتی ملی وترک مخاصمه درداخل وخارج کشورپیش روی ملت وحاکمیت است. بیانیه براساس استراتژی اصلاح ازدرون، آشتی ملی را تنها راه نجات کشورمعرفی میکند.
دراین بیانیه، رفع حصر، عفو وآزادی زندانیان سیاسی، تغییرگفتمان حکمرانی به توسعه پایدارملی، به جای اولویت دادن به منازعات ایدئولوژیک، انحلال نهاد های موازی وبازگشت نظامیان به جایگاه قانونی خود، اصلاح رویکرد صدا وسیما وعبورازنگاه خودی وغیرخودی، تامین حقوق زنان، کوتاه کردن دست رانت خواران ازپیکرنیمه جان اقتصاد کشور، اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی سازی وپذیرش نظارت آژانس درقبال رفع کامل تحریم ها، ومذاکره مستقیم با آمریکا وهمگرایی منطقه ای برای ایجاد صلح پایدارباهمسایگان وحمایت ازتشکیل کشورفلسطین مطابق خواست مردمان این سرزمین، آمده است.
بیانیه درپایان ازهمه نیروهای ملی داخل وخارج کشورمی خواهد که بجای مرزبندی های مصنوعی وبی ثمربرمحورمنافع ملی گردهم آیند، چه درغیراینصورت فردا ممکن است دیرباشد.
پس ازانتشاراین بیانیه موجی ازانتقادات ومحکومیت ها ازطرف تندروهای داخلی، که با هرگشایشی برای بهبود زندگی مردم مخالفند، براه افتاد. گرچه این رویکرد ازجانب پایداری چی ها وروزنامه های تند رووابسته ونزدیک به آنان، ازجمله روزنامه کیهان شریعتمداری، قابل پیش بینی بود، اما مواضع انتقادی افرادی که درجامعه منتسب به اصلاح طلبی هستند جای تعجب فراوان دارد، بویژه اینکه آنان بجای نقد واقع بینانه ومنصفانه بیانیه وبندهای یازده گانه آن، برداشت های دلخواه خود را که نسبتی با مفاد بیانیه نداردعرضه کرده اند ودرقالب شبه جمله وگزاره هایی چون: واقع بینانه ولی دیرهنگام، اگرمخاطب بیانیه مردم هستند این بیانیه به دردشان نمی خورد، اگرمخاطب حکومت است هیچوقت با این ادبیات نوشته نمی شود، بیانیه درحد بیان آمال وآرزوهاست، پاس گل به تندروها، اقدامی ناپخته، پرهزینه وتهدید کننده، ” فول” درشت با لحن غیراصلاح طلبانه وبی مسئولیتی درقبال شرایط جنگی کشور، با مخالفان بیانیه هم صدا شده اند. تندروها هم آن را خیانت وترجمه سخنان نتانیاهو وپیاده نظام دشمن می نامند. دراین میان روزنامه کیهان درمقاله ای با عنوان نگاهی به بیانیه جبهه اصلاحات به قلم سیدابوالحسن موسوی طباطبایی به نمایندگی ازطرف تندروها، مانند همیشه سنگ تمام گذاشته است.
چکیده حرف منتقدان منتسب به اصلاح طلبان این است: درشرایطی که کشوردرجنگ تجاوزکارانه اسرائیل وآمریکا خسارات وصدمات زیادی متحمل شده است وهمچنان درمعرض تجاوزمجدد قراردارد، انتشاراین بیانیه به همبستگی واتحاد ملی وقدرت دفاعی کشورلطمه وارد می سازد. آنان بدون اینکه برمفاد مطالبات یازده بندی بیانیه وشاکله آن، آشتی با مردم ورفع تخاصم درداخل وخارج، تامل وبه آراء ونظرات اکثریت مردم عنایت کنند، برادامه سیاست های گذشته مهرتائید می زنند. نگاهی به شاخص های اقتصادی حاکی ازآن است که سیاست های گذشته نظام نمی تواند ادامه پیدا کند. تورم وبیکاری بیداد میکند وشاخص فلاکت به ۴۲.۲ درصد رسیده است. بنگاه های تولیدی بخاطرکمبود آب وبرق ومنابع مالی با حداقل ظرفیت خود کارمی کنند. بارگذاری بیش ازحد برمحیط زیست امکان ادامه حیات رادربخش های وسیعی ازفلات ایران به دلیل بحران کم آبی وفرونشست زمین، به مخاطره انداخته و درشرایط محدودیت تامین منابع مالی، ایجاد وتجدید زیرساخت هارا بامشکلات جدی روبروکرده است.
تخاصم ودشمنی با امریکا واسرائیل واعمال تحریم های امریکاعلیه کشورمان شرایط زندگی طاقت فرسایی را برای مردم رقم زده است. به گفته احمد میدری وزیرکار، موج دوم تحریم های امریکا میزان فقردرکشوررا به ۳۰ درصد افزایش داده است. بدیهی است ادامه سیاست های گذشته با دنیای خارج شرایط راازآنچه هست وخیم ترخواهد کرد.
بنا برآنچه گفته شد، برای آینده کشوردوچشم اندازمی توان ترسیم کرد.
نخست تائید وادامه سیاست های گذشته، تقابل با جهان خارج وفقروفلاکت وسرکوب درداخل. سرانجام چنین روند خانمانسوزو ویرانگری دربهترین حالت، برغم عهد شکنی ها، توطئه ها ودشمنی ها، میزمذاکره قراردارد. گرچه رهبری نظام درسخنرانی دوم شهریورخود این امرناگزیررا رد میکند واعلام می دارد مذاکره مستقیم با امریکا حل نشدنی است.
دوم، آشتی حاکمیت با مردم که می تواند کشوررا دربرابرمطامع دشمنان بیمه کرده واندیشه تجاوزبه میهن راعقیم نماید. مشروعیت حکومت، نتیجه اتحاد دولت وملت است.
آری، آنچه ایران راقدرتمند ترازپیش می سازد، بازسازی اعتماد ملی وآشتی ملی است. بازگشت حکومت به مردم نه فقط ایران را قوی ترمی سازد، مهمتراینکه عبورکشورازمنظومه بحران هارا نیزفراهم می آورد. وقتی آقای پزشکیان مستاصل ازحل بحران ها دردیداربا مدیران رسانه درباره کم آبی وبحران آب می گوید: ” آب نداریم، زیرپامان آب نداریم، پشت سد هم آب نداریم. شما بگوئید چکارکنیم. یکی بیاد به من بگه چکارکنیم، ما دربخش های مختلف با مشکل روبروهستیم، آب، برق، گاز، بودجه وتورم، دیگرجایی نیست که ما مشکل نداشته باشیم”. آقای رئیس جمهورپرسش درستی را مطرح می کند. پاسخ به ایشان، بازگشت حکومت به مردم است.چه، مردم متحد، همراه با حکومت همین امروزبا مدیریت مصرف بهینه آب وبرق قادراند بحران آب وبرق راحل کنند یا تخفیف دهند که این اقدام آنان برافزایش تولید، کاهش بیکاری، بهبود زندگی مردم وافزایش قدرت دفاعی وتامین امنیت پایداردرکشوروناکام گذاشتن نیت های پلید دشمنان، خود را نشان خواهد داد وبه حاکمیت فرصت می دهد تا برنامه های خودرا برای حل اساسی وریشه ای بحران ها، عملی سازد.
برپایه چنین رویکردی، به نظرما برخلاف منتقدان رنگارنگ، بیانیه جبهه اصلاحات که درعین دلسوزی ومسئولیت پذیری مطالبات مردم را ازجایگاه اصلاح طلبانه اعلام می دارد، سزاوارحمایت وپشتیبانی ازسوی همه آزاداندیشان، نیروهای ملی وترقی خواه ومردم صلح طلب میهنمان است!