❇️ کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران:
باید اصلاحطلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم
🔺کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران طی رصد و ارزیابی شرایط حال حاضر کشور و با توجه به اجرایی شدن اسنپ بک و بازگشت تحریم هاى شوراى امنیت و شکل گیری اجماع جهانى علیه ایران، بحران های انرژی، معیشت و اقتصاد، … به پرسش «در این شرایط بسیار خطیرى چه باید کرد؟» پاسخ داد. در این پاسخ که در دیدار اخیر اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران با سیدمحمد خاتمی ارائه شد، آمده است:
◾️کمیته سیاسی در جمعبندی خود بر این باور است که ما اکنون در یکی از حساسترین و خطرناکترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستادهایم. تحریمهای شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی رسیده، و نارضایتی اجتماعی در حال انباشت است. در عین حال، در مواجهه با این بحرانها، کمتر به سمت گفتوگو و اصلاح پیش رفته ایم و بیشتر بر حفظ وضع موجود تأکید شده است. جامعه خسته است، و به نظر می رسد دولت در مدیریت این شرایط با مشکلات و ضعف در تصمیمگیری و اجرا مواجه است، و ملت میان احساس ناامنی و نگرانی نسبت به آینده سرگردان.
◾️در چنین وضعیتی، پرسش اساسی برای ما اصلاحطلبان این است: چه باید کرد؟ آیا باید نظارهگر کاهش تدریجی اعتماد ملی باشیم؟ یا باید با نگاهی نو، رسالت تاریخی خود را بازتعریف کنیم و بار دیگر به نیرویی برای نجات ایران تبدیل شویم؟ به نظر کمیته سیاسی، اصلاحطلبی نه پایان یافته و نه بیاثر شده است، اما بهشدت نیازمند تغییر در رویکرد و پارادایم کنشگری است.
◾️اصلاحطلبیِ امروز نمیتواند همان اصلاحطلبیِ دهه هفتاد باشد. آن گفتمان در بستر امید، امکان و اعتماد شکل گرفته بود؛ اما امروز ما در شرایطی بهسر میبریم که با فشارهای اقتصادی و اجتماعی و محدودیت در فرصت های اصلاح و گفتوگو مواجهایم. بنابراین، اگر اصلاحطلبی بخواهد معنا و اثر تازهای بیابد، باید از مشی قدرتمحور به جامعهمحور، و از اصلاحطلبی محافظهکارانه به اصلاحطلبی مسئولانه و اخلاقی گذر کند. یعنی باید از انتظار برای گشایش از بالا، به ساختن ظرفیت اجتماعی و فرهنگی از پایین روی آوریم.
◾️ما باید در کنار گروههای اجتماعی، صنفی، زنان، معلمان، کارگران و جوانان بایستیم. اصلاحطلبی در این مرحله باید از سطح جناحی فراتر رود و به حرکتی فراگیر برای نجات ایران از بحرانها تبدیل شود. ما باید صریح بگوییم که در برابر بیعدالتی و محدودیتهای ناعادلانه ایستادهایم. اصلاحطلبی به جای دفاع از گذشته، باید به نقد صادقانهٔ خود بپردازد. ما باید بپذیریم که در مقاطعی دچار خطا شدیم؛ در همراهی با مردم کوتاهی کردیم؛ جبهه اصلاحات باید باز، شفاف، و پاسخگو شود.
◾️بنابراین، پاسخ ما به پرسش «چه باید کرد؟» روشن است:
باید اصلاحطلبی را از نو بسازیم؛
باید از قدرت فاصله بگیریم تا به مردم نزدیک شویم؛ باید از محافظه کاری عبور کنیم تا صادق باشیم؛ و باید به جای انتظار، خود آغازگر تغییر شویم، در کنار همدلی و همراهی و انسجام داخلی. اگر چنین کنیم، اصلاحطلبی پایان نیافته است — بلکه تازه آغاز میشود.
👈🏼 متن کامل:
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاحطلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم
جیهه اصلاحات ایرانجناب آقای خاتمی
با سلام و احترام
کمیته سیاسی در جمعبندی خود بر این باور است که ما اکنون در یکی از حساسترین و خطرناکترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستادهایم. تحریمهای شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی رسیده، و نارضایتی اجتماعی در حال انباشت است.
در عین حال، در مواجهه با این بحرانها، کمتر به سمت گفتوگو و اصلاح پیش رفته ایم و بیشتر بر حفظ وضع موجود تأکید شده است. جامعه خسته است، و به نظر می رسد دولت در مدیریت این شرایط با مشکلات و ضعف در تصمیمگیری و اجرا مواجه است، و ملت میان احساس ناامنی و نگرانی نسبت به آینده سرگردان.
در چنین وضعیتی، پرسش اساسی برای ما اصلاحطلبان این است:
چه باید کرد؟
آیا باید نظارهگر کاهش تدریجی اعتماد ملی باشیم؟ یا باید با نگاهی نو، رسالت تاریخی خود را بازتعریف کنیم و بار دیگر به نیرویی برای نجات ایران تبدیل شویم؟
به نظر کمیته سیاسی، اصلاحطلبی نه پایان یافته و نه بیاثر شده است، اما بهشدت نیازمند تغییر در رویکرد و پارادایم کنشگری است. اصلاحطلبیِ امروز نمیتواند همان اصلاحطلبیِ دهه هفتاد باشد. آن گفتمان در بستر امید، امکان و اعتماد شکل گرفته بود؛ اما امروز ما در شرایطی بهسر میبریم که با فشارهای اقتصادی و اجتماعی و محدودیت در فرصت های اصلاح و گفتوگو مواجهایم.
بنابراین، اگر اصلاحطلبی بخواهد معنا و اثر تازهای بیابد، باید از مشی قدرتمحور به جامعهمحور، و از اصلاحطلبی محافظهکارانه به اصلاحطلبی مسئولانه و اخلاقی گذر کند. یعنی باید از انتظار برای گشایش از بالا، به ساختن ظرفیت اجتماعی و فرهنگی از پایین روی آوریم.
پرسش مهم این است که آیا در سطوح رسمی و جامعه گوش شنوا وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت: در سطوح رسمی شاید فرصت گفتوگو محدود باشد، اما در جامعه هنوز امید زنده است؛ نه به افراد و جناحها، بلکه به امکان نجات ایران از مسیر عقلانیت، عدالت و گفتوگو.
مردم ممکن است از اصلاحطلبان ناامید شده باشند، اما هنوز از اصلاح به عنوان راه، دست نکشیدهاند. اگر ما بتوانیم نشان دهیم که اصلاحطلبی یعنی صداقت، شجاعت و مسئولیتپذیری در برابر رنج مردم، این گوش شنوا دوباره بازخواهد گشت.
در شرایط کنونی، کمیته سیاسی پنج اقدام اساسی را بهعنوان مسیر خروج از وضعیت موجود و احیای نقش اصلاحطلبان پیشنهاد میکند:
الف) نخستین و بنیادیترین کار، بازگشت به جامعه است.
اصلاحطلبی باید از اتاقهای سیاست به میدان زندگی مردم بازگردد.
ما باید در کنار گروههای اجتماعی، صنفی، زنان، معلمان، کارگران و جوانان بایستیم، دردشان را بشنویم، نه برای شعار دادن، بلکه برای یادگیری و همراهی. بدون حضور میدانی و بدون گفتوگو با جامعه، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد ماند.
ب) اصلاحطلبی در این مرحله باید از سطح جناحی فراتر رود و به حرکتی فراگیر برای نجات ایران از بحرانها تبدیل شود.
گفتمانی که هدفش، حفظ تمامیت ایران، جلوگیری از خشونت داخلی، و بازسازی اعتماد عمومی باشد. این به معنای پیشنهاد راهحلهایی عملی و قابل اجرا برای عبور کشور از بحران است: اصرار بر دیپلماسی، شفافیت در مدیریت، مبارزه با فساد، و کاهش تنشهای داخلی و خارجی.
ج) مردم به اصلاحطلبان زمانی اعتماد میکنند که مرز اخلاقی ما با قدرت روشن باشد.
هیچ اصلاحی بدون صداقت ممکن نیست. ما باید صریح بگوییم که در برابر بیعدالتی و محدودیتهای ناعادلانه ایستادهایم؛ و برای استمرار اصلاحطلبی، پذیرش برخی دشواریها بخشی از مسیر است.
د) یکی از آفتهای سالهای گذشته، تبدیل اصلاحطلبی به نوعی سیاست توجیه بود؛
توجیه ناکامیها، توجیه سکوتها، و توجیه خطاها. زمان آن رسیده است که اصلاحطلبی به جای دفاع از گذشته، به نقد صادقانهٔ خود بپردازد. ما باید بپذیریم که در مقاطعی دچار خطا شدیم؛ در همراهی با مردم کوتاهی کردیم و اکنون تنها راه بازیابی اعتماد، گفتن حقیقت است.
ه) اصلاحطلبی باید خود را از نظر ساختار نیز نوسازی کند.
نسل جدید باید در تصمیمگیریها حضور واقعی داشته باشد. جبهه اصلاحات باید باز، شفاف، و پاسخگو شود. نمیتوان از دموکراسی سخن گفت و در درون جبهه، رفتار غیر دموکراتیک داشت.
جناب آقای خاتمی،
امروز اصلاحطلبی اگر بخواهد بماند، باید با اصلاح خود آغاز کند. ما دیگر نمیتوانیم منتظر اصلاح دیگران باشیم، وقتی خودمان تغییر نکردهایم. اصلاحطلبی جدید باید نه فقط در حرف، بلکه در کنش و سبک زندگی سیاسیاش متفاوت باشد. اصلاحطلبی اگر از درد مردم، از خشم و امید مردم فاصله بگیرد، دیگر اصلاحطلبی نیست. ما باید در کنار مردم بایستیم، نه فقط برای آنان سخن بگوییم.
در شرایطی که کشور با فشار تحریمها، تهدید خارجی و چالشهای داخلی در پیشبرد اصلاحات و سیاستها مواجه است، تنها نیرویی میتواند ایران را نجات دهد که هم عاقل باشد و هم اخلاقی — و این دو ویژگی، ریشههای واقعی اصلاحطلبیاند.
بنابراین، پاسخ ما به پرسش «چه باید کرد؟» روشن است:
باید اصلاحطلبی را از نو بسازیم؛
باید از قدرت فاصله بگیریم تا به مردم نزدیک شویم؛
باید از محافظه کاری عبور کنیم تا صادق باشیم؛
و باید به جای انتظار، خود آغازگر تغییر شویم. در کنار همدلی و همراهی و انسجام داخلی.
اگر چنین کنیم، اصلاحطلبی پایان نیافته است — بلکه تازه آغاز میشود.
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران
آبان ۱۴۰۴
🔹آدرس جبهه اصلاحات ایران در شبکههای اجتماعی




