چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۳
در یادمان جانباختگان فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی، بر ماهیت این کشتار به عنوان جنایت علیه بشریت تأکید میکنیم، یاد و نام عزیز یکایک جانباختگان آن کشتار را بزرگ میداریم و بر پیمان ناگسستنی خود پای میفشاریم که تا تحقق دادخواهی عادلانه و همهجانبه در حقّ آن سرفرازان و دهها هزار قربانی دیگر جنایات جمهوری اسلامی، از این مبارزه دست نخواهیم کشید.
روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:
محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخستوزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا میگذاشت و آن را رعایت نمی کرد.
شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدیتان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموختهاند که نباید به وعدههای حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رایدهنده، دیدهبان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
دو سال از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران که با قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی آغاز شد، میگذرد. طی این اعتراضات دستکم ۵۵۱ معترض، ازجمله ۶۸ کودک و ۴۹ زن، بهدست نیروهای امنیتی به قتل رسیدند. اکثر کشتهشدگان با سلاح گرم یا ضربات باتون به قتل رسیدند. نهادهای رسمی جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را بهکار بردند تا قتل این معترضان را انکار یا -با ارائه اطلاعات غلط- اخبار مربوط به مرگ ایشان را مخدوش کنند.
تا همین اواخر و حتی هم اکنون هم تاحدی و با شدت و درجه کمتری کار حاکمیت درگیری و جنگ با همین «امت اسلامی» بود که امروز آن را مخاطب قرارداده و فراتر از ملیت عنوان می کند. با مداخلاتش در سوریه و درگیری با دیگرکشورهای عرب و در یمن و عراق و بحرین و … و هرجایی که دستش می رسید، دستی در منازعه داشت. از این منظر از قضا دقیقا «امت اسلامی» حربه ای بود علیه همان کشورهای اسلامی که امروزه مخاطب این فراخوان قرارمی گیرد و در تقابل با «امت عرب» آنها قرارداشت….
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.
دولت و نهادهای حکومتی باید از این فرصت بهره بگیرند تا با ایجاد زمینههای مناسب برای گفتوگوی اجتماعی و افزایش شفافیت، این امید را تقویت کنند. همانطور که در نظرسنجیها آمده، یکی از اصلیترین مسائلی که مردم با آن روبرو هستند فساد اقتصادی است، و اگر دولت بتواند با اجرای سیاستهای موثر ضد فساد و بهبود وضعیت معیشتی مردم، اعتماد اجتماعی را بازسازی کند، میتواند از این بحرانها جلوگیری کند.
مهسا ژاندارک ایرانزمین ، همان طاهره قرهالعین است، قمر وزیری، هما دارابی، زهرا بنییعقوب…، تمام زنانی که هر اذان شلاق می خوردند، او فریاد مادر ستار، پویا، نوید و مادران خاوران است. مهسا ۲۲ سال داشت و ۱۱ سال از عمرش را در نظام آموزشی ایدئولوژیک درس خوانده بود؛ در مدارسی که درودیوار کلاس و حیاطاش پر از نوشتارهای مذهبی و احکام اسلامی و کتابهایشان همه آموزش آنچه خواستۀ نظام است…
ادعای حل مشکل پرستاران با تقلیل به پرداختِ معوقات، در واقع پاککردن صورت مسئله است. مشکلات پرستاران فراتر از پرداخت معوقات است، معوقات بخش کوچکی از مشکلات آنان است…..
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.
این جنبش با تمام فراز و نشیبهایش، تاثیری بازگشت ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با مطرح کردن شعار زن، زندگی، آزادی دستورکار آیندهی خود را تعریف کرده است. این جنبش زمزمهی آیندهای روشن، آزاد، برابر حقوق و بیدغدغه در چشمانداز زندگی مردم بوجود آورد. جنبش زنان برای دستیابی به تغییرات واقعی و پایدار، باید ساختارهای مردسالارانه، قوانین تبعیضآمیز و هنجارهای موجود را به چالش بکشد. این فرآیند به معنای بازنگری قوانین و بازتعریف ارزشها و هنجارهای اجتماعی است که به طور سنتی به نفع مردان بودهاند.
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.