چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۴

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۴

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

تکنوفئودالیسم

بازارها، به عنوان واسطۀ سرمایه‌داری، جای خود را به پلتفرم‌های تجارت دیجیتالی داده‌اند که شبیه بازار هستند، اما یکی نیستند، و بهتر به عنوان شاه‌نشین در رژیم فئودالی شناخته می شوند، و سود، موتور سرمایه‌داری، با سلف فئودالی آن یعنی رانت یا اجاره جایگزین شده است.

کتاب جدید یانیس واروفاکیس[i] تحت عنوان تکنوفئودالیسم[ii] اخیرا منتشر شده است و در اروپا قابل دسترسی است. برگردان پیشگفتار این کتاب به فارسی که چشم‌اندازی به درون این کتاب در اختیار می‌گذارد را در زیر می‌خوانید:

پیشگفتار

چند سال پیش تصمیم گرفتم تاریخ مختصری از سرمایه داری بنویسم. برای تعدیل عظمت کار، و مجبور کردن خودم به تمرکز بر آنچه سرمایه‌داری در آن خلاصه می‌شود، تصمیم گرفتم وانمود کنم که دارم داستان سرمایه‌داری را برای دختر دوازده ساله‌ام روایت می‌کنم. بنابراین، بدون کسب اجازه از زنیا (چیزی که او هرگز نمی گذارد فراموش کنم!)، شروع به نوشتن کتاب در قالب نامه‌ای طولانی برای او کردم. با توجه به عدم استفاده از اصطلاحات تخصصی (حتی کلمۀ سرمایه‌داری!)، مدام به خود یادآوری می‌کردم که آیا روایت من برای یک جوان معنادار است یا نه، در واقع این یک آزمون برای درک من از ماهیت سرمایه‌داری نیز بود. نتیجه یک جلد باریک با عنوان صحبت با دخترم: تاریخ مختصر سرمایه‌داری بود. نقطۀ شروع آن یک سئوال ظاهراً ساده بود که او می‌پرسید: چرا این همه نابرابری وجود دارد؟

حتی قبل از انتشار آن، احساس ناراحتی می کردم. بین تمام کردن نسخۀ خطی و گرفتن کتاب منتشر شده در دستان‌ام، انگار دهۀ ۱۸۴۰ بود و من در شرف انتشار کتابی در مورد فئودالیسم بودم. یا، حتی بدتر، مانند انتظار برای کتابی در مورد برنامه‌ریزی برای مرکزیت اتحاد شوروی برای دیدن روشنایی روز در اواخر سال ۱۹۸۹؛ البته با تاخیر.

در سال‌های پس از انتشار آن، ابتدا به یونانی و بعداً به انگلیسی، فرضیۀ عجیب من مبنی بر اینکه سرمایه‌داری در راه سقوط است (و نه تنها دستخوش یکی از دگردیسی‌های تأثیرگذار آن) قوت گرفت. در طول همه‌گیری کوید، این به یک اعتقاد تبدیل شد، و سپس به اصراری تبدیل شد تا افکارم را در کتاب دیگری توضیح دهم؛ اگر دلیل دیگری جز این نداشته باشم که به دوستان و دشمنانی که از نظریۀ من خشمگین شده‌اند، فرصتی بدهم تا با مطالعۀ کامل آن، آن را به درستی تحقیر کنند.

بنابراین، فرضیۀ من چیست؟ فرضیۀ من این است که سرمایه‌داری اکنون مرده است، به این معنا که پویایی آن دیگر بر اقتصاد ما حاکم نیست. و چیزی اساساً متفاوت جایگزین این نقش شده است، که من آن را «تکنوفئودالیسم» می نامم. در قلب تز من کنایه‌ای وجود دارد که ممکن است در ابتدا گیج کننده به نظر برسد، اما امیدوارم نشان دهم که کاملاً منطقی است: چیزی که سرمایه‌‌‌داری را کشته است … خود سرمایه است. نه سرمایه آن‌طور که از آغاز عصر صنعتی می‌شناسیم، بلکه شکل جدیدی از سرمایه است، جهشی از آن که در دو دهۀ اخیر به وجود آمده است، این جهش بسیار قدرت‌مندتر از نسل قبلی خود است و مانند یک ویروس در عین سادگی بیش از حد سرسخت است و توانسته میزبان خود را از پا درآورد. چه چیزی باعث شد که این اتفاق بیفتد؟ دو تحول اصلی: خصوصی‌سازی اینترنت در آمریکا و همچنین چین، شرکت‌های بزرگ فناوری. و دوم نحوۀ واکنش دولت‌های غربی و بانک‌های مرکزی به بحران بزرگ مالی سال ۲۰۰۸.

ابتدا باید تأکید کنم که این کتابی نیست در مورد این‌که فناوری با ما چه خواهد کرد. این کتاب در مورد چت-ربات‌های هوش مصنوعی که مشاغل ما را تصاحب می‌کنند، ربات‌های مستقلی که زندگی ما را تهدید می‌کنند، یا متاورزها به تصور مارک زاکربرگ نیست! نه، این کتاب در مورد آن چیزی است که قبلاً با سرمایه‌داری انجام شده است، و به عبارت دیگر در بارۀ آن‌چه که همۀ ما از طریق دستگاه‌های مبتنی بر صفحۀ نمایش و لپ‌تاپ خسته کننده و تلفن هوشمند که متصل به ابرسایبری استفاده می کنیم، است و در ارتباط با شیوه‌ای است که بانک‌های مرکزی و دولت‌ها از سال ۲۰۰۸ با آن عمل می‌کنند. جهش تاریخی سرمایه که من بر آن تاکید می‌کنم قبلاً اتفاق افتاده است، اما، ما درگیر در درام‌های فوری خود، از نگرانی بدهی و یک بیماری همه‌گیر گرفته تا جنگ‌ها و شرایط اضطراری آب و هوایی، به سختی متوجه آن شده‌‌ایم. وقت آن است که توجه کنیم!

اگر دقت کنیم، سخت نیست که ببینیم جهش سرمایه به چیزی که من آن را سرمایۀ سایبری می‌نامم، دو ستون سرمایه‌داری را از بین برده است: بازار و سود. البته، بازار و سود در همه جا حضور دارند – در واقع، بازار و سود در دوران فئودالیسم نیز همه جا حاضر بودند – آن‌ها فقط رهبری نمایش را در دست ندارند. آنچه در دو دهۀ گذشته اتفاق افتاده این است که سود و بازارها از کانون سیستم اقتصادی و اجتماعی ما بیرون رانده شده، به حاشیه رفته و جایگزین شده‌اند. با چی؟ بازارها، به عنوان واسطۀ سرمایه‌داری، جای خود را به پلتفرم‌های تجارت دیجیتالی داده‌اند که شبیه بازار هستند، اما یکی نیستند، و بهتر به عنوان شاه‌نشین در رژیم فئودالی شناخته می‌شوند، و سود، موتور سرمایه‌داری، با سلف فئودالی آن یعنی رانت(اجاره) جایگزین شده است. به طور خاص، این نوعی اجاره است که باید برای دسترسی به آن پلتفرم ها و به طور گسترده تر به فضای سایبری خصوصی پرداخت شود. من آن را اجاره سایبری می نامم.

در نتیجه، قدرت واقعی امروز در اختیار صاحبان سرمایه‌های سنتی مانند ماشین‌آلات، ساختمان‌ها، شبکه‌های راه‌آهن و تلفن، و حتی ربات‌های صنعتی نیست. آن‌ها همچنان از کارگران، از کارِ مزدبگیران سود می برند، اما مانند گذشته مسئول نیستند. همان‌طور که خواهیم دید، آن‌ها در رابطه با طبقۀ جدیدی از اربابان فئودال، صاحبان سرمایۀ سایبری، دست نشانده‌اند. در مورد بقیه ما، ما به وضعیت سابق خود به عنوان رعیت بازگشته‌ایم و علاوه بر کار مزدی که انجام می دهیم، وقتی فرصت پیدا کنیم با کار بدون مزد خود به ثروت و قدرت طبقۀ حاکم جدید کمک می کنیم.

آیا همۀ این‌ها به نحوۀ زندگی و در تجربۀ زندگی ما اهمیت دارد؟ قطعا ًاین کار را می‌کند. تشخیص این‌که دنیای ما تکنوفئودال شده است به ما کمک می کند تا معماهای بزرگ و کوچک را حل کنیم: از گریزان بودن از انقلاب انرژی سبز و تصمیم ایلان ماسک برای خرید توییتر گرفته تا جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین، و چگونگی تزلزل در حاکمیت دلار به خاطر جنگ در اوکراین؛ از مرگ فرد لیبرال و غیرممکن بودن سوسیال دموکراسی گرفته تا وعدۀ دروغین رمزارزها تا این سئوال داغ که چگونه می‌توانیم خودمختاری و شاید آزادی خود را بازیابی کنیم.

در اواخر سال ۲۰۲۱، با مسلح شدن به این اعتقادات، و به دنبال یک بیماری همه‌گیر که آن‌ها را تقویت کرد، قالب ریخته شد: می‌نشینم و مقدمه‌ای کوتاه بر تکنوفئودالیسم می نویسم – واقعیت اجتماعی بسیار زشت‌تری که جانشین سرمایه‌داری شده است. یک سئوال باقی می‌ماند: آن را به چه کسی خطاب کنیم؟ بدون فکر زیاد، تصمیم گرفتم آن را خطاب به شخصی بنویسم که من را در جوانی به طرز مضحکی با سرمایه‌داری آشنا کرده بود – و مانند نوه‌اش، یک بار یک سئوال ظاهراً ساده از من پرسید که تقریباً هر صفحه از این کتاب را شکل می‌دهد: پدرم!

برای خوانندۀ بی‌حوصله، یک هشدار می دهم: توصیف من از تکنوفئودالیسم در آغاز ارائه نمی‌شود. و برای اینکه توصیف من منطقی باشد، ابتدا باید دگردیسی‌های شگفت‌انگیز سرمایه‌داری را در دهه‌‌های گذشته بازگو کنم. در ضمن، در ابتدای کتاب داستانی است که چگونه پدرم با کمک چند قطعه فلزی و شعر هزیود[iii]، خود من شش ساله را با رابطه شطرنجی تکنولوژی با بشریت و در نهایت با جوهر سرمایه‌داری آشنا کرد. این کتاب اصول راهنمایی را ارائه می‌کند که تمام تفکرات زیر بر آن‌ها مبتنی است، و با سؤال به ظاهر ساده‌ای که پدر در سال ۱۹۹۳ از من پرسید، به پایان می‌رسد. بقیه کتاب به شکل نامه‌ای است که خطاب به اوست. تلاش من برای پاسخ به سئوال اوست که در همۀ این سال‌ها با من بوده است.

زیرنویس‌‌ها:

[i] یانیس واروفاکیس، وزیر دارایی سابق یونان، رهبر حزب MeRA25 و استاد اقتصاد در دانشگاه اتن است.

[ii]تکنوفئودالیسم بنام نئوفئودالیسم نیز خوانده میشود و به طور کلی، به شکل فئودالیسم قرن بیست و یکم اشاره دارد – از برخی جهات شبیه به انچه در اروپای قرون وسطی دیده می شود، اما به عنوان یک پدیده در حال ظهور در دوران مدرن اشکار می شود. در استفاده اولیه از ان، این اصطلاح به عنوان انتقاد از چپ سیاسی و راست به کار گرفته شد.

یک مثال اولیه منتقد چپ، مقاله «نئو فئودالیسم» نوشته جان کنت گالبریت است که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد.

از سوی دیگر، یورگن هابرماس از اصطلاح Refeudalisierung  در تحول ساختاری حوزه عمومی خود در سال ۱۹۶۲ برای انتقاد از خصوصی سازی شبکه های ارتباطات استفاده کرد که معتقد بود یک حوزه عمومی دوران روشنگری ایجاد کرده است. در حالی که او در مورد “نئو فئودالیسم” صحبت نمی کند، مفسران بعدی اشاره کرده اند که این ایده ها شبیه به ایده نئو فئودالیسم است.

[iii] Hesiod

تاریخ انتشار : ۱۶ آبان, ۱۴۰۱ ۱۱:۱۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟