تحریک اعتراضات اجتماعی یکی از اهداف در کشورهای هدف است
در آمریکا، نسخههای جدید هوش مصنوعی مانند قارچ پس از باران در حال ظهور هستند. به این ترتیب شرکت آمریکایی «VERSES Research Lab» اخیرا مدل هوش مصنوعی خود را با ارائه نسخۀ آزمایشی دامنۀ هوش مصنوعی به نام ژینیوس (نابغه) به نمایش گذاشته است.
اگرچه این شرکت در ۶۰ شهر در سراسر جهان دفتر دارد، اما بنیانگذار و مدیر عامل آن گابریل رنه شهروند آمریکا است و در لس آنجلس زندگی میکند.
هنگام نمایش زنده، رباتهای مجازی کارلیتو، قابلیتهای ژینیوس را به نمایش گذاشتند.
گابریل رنه استدلال میکند که رباتها برای درک اشیاء مختلف، تعیین مکان آنها و انجام کارهای پیچیده مانند بازیابی موارد درخواستی در زمان واقعی، به آموزش قبلی نیاز نداشتند.
نیویورک تایمز در ۱۹ دسامبر، نامۀ سرگشادۀ گابریل رنه به هیئت مدیرۀ «Open AI» مشهور به ایجاد خط چت باتهای GPT را منتشر کرد.
رنه خاطرنشان کرد که «Open AI» سوگند خورده است که «اگر یک پروژۀ مبتنی بر ارزش و ایمنی، پیش از ما به ایجاد هوش جامع مصنوعی نزدیک شود، ما متعهد هستیم که رقابت با آن را متوقف کرده و به همان پروژه کمک کنیم».
رنه اظهار داشت: «ما معتقدیم که “VERSES” سزاوار کمک شماست. ما به سهم خود، کمکمان را ارائه میدهیم تا اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی جامع و اطلاعات فوقالعاده، به یک شیوۀ ایمن و مفید برای تمام بشریت توسعه مییابند و استفاده میشوند».
هوش مصنوعی جامع به هوش مصنوعی اطلاق میشود که قادر به انجام هر کاری به خوبی یک انسان باشد. و ابر هوش یک هوش مصنوعی فرضی است که از ذهن انسان پیشی میگیرد.
در حال حاضر دسترسی به نسخۀ دموژینیوس متوقف شده و ما نمیتوانیم تواناییهای هوش مصنوعی را از سوی شرکت «VERSES» ارزیابی کنیم. اما، کاملاً میتوان فهمید که این دامنه بر اساس چه اصولی کار میکند.
در بیانیههای مطبوعاتی «VERSES» گفته میشود که دامنۀ ژینیوس از نرمافزار کاملاً متفاوت نسبت به رباتهای چت مایکروسافت (GPT-4) و گوگل (Bard) استفاده میکند. پایه و اساس ژینیوس را تحقیقات کارل فریستون، محقق ارشد «VERSES»، پروفسور عصبشناس بریتانیایی در دانشگاه لندن تشکیل میدهد.
کارل فریستون پر استنادترین دانشمند عصر ماست. شاخص او دو برابر بیشتر از انیشتین است.
او ۵۹ سال سن دارد، هر شب و آخر هفته کار میکند و از آغاز هزاره تاکنون بیش از ۱۰۰۰ مقاله علمی منتشر کرده است. او در سال ۲۰۱۷، تحریر ۸۵ مقاله را رهبری و یا در تألیف آنها شرکت کرده است که تقریباً هر چهار روز یک مقاله منتشر میشد.
مجلۀ «Wired» مینویسد: مقالهای که در سال ۲۰۱۸ در «Nature» منتشر شد، پدیدۀ دانشمندان «بیش از حد پرکار» را تحلیل کرد و نویسندگان آنها را در ردیف دانشمندانی تعریف کرد که بیش از ۷۲ مقاله در سال تألیف میکنند.
عجیب است که کارل فریستون از سال ۲۰۱۰ تا کنون پانصد مقالۀ علمی تألیف کرده است، اما تنها در ۷۰ مورد از آنها از او به عنوان رهبر گروهی از دانشمندان نام برده میشود. فریستون به تنهایی هیچ مقالۀ علمی تألیف نکرده است.
رسانههای غربی کتاب او تحت عنوان «استنتاج فعال، اصول انرژی آزاد در ذهن، مغز و رفتار» را که با همکاری دو دانشمند دیگر تألیف کرده و اصول اساسی زیربنای هوش مصنوعی ژینیوس را تشریح نموده، تبلیغ میکنند.
در کتاب او دو اصل مورد بررسی قرار گرفته است: اصل استنتاج-استنباط فعال و اصل انرژی آزاد.
پس از مطالعۀ این اثر حجیم، معلوم میشود که «استنتاج فعال» فوقالذکر، چیزی نیست جز قضیۀ معروف بیز، که به نام توماس بیز، کشیش پروتستان قرن هجدهم نامگذاری شده است. این روش محاسبۀ اعتبار فرضیهها (گزارهها، پیشنهادات) بر اساس شواهد موجود (مشاهدات، دادهها، اطلاعات) است. سادهترین نسخه این است: «فرضیۀ اولیه باضافۀ شواهد جدید برابر است با فرضیه جدید و ارتقاء یافته».
از رویکرد بیزی برای جستجوی زیردریاییهای غرقشدۀ «اسکورپیون»، «ترشر» و یافتن بمب افکن بی- ۵۲ حامل یک بمب هیدروژنی که بر فراز اقیانوس اطلس ناپدیده شده، استفاده شد.
محققان هوش مصنوعی، از جمله، توسعهدهندگان هوش مصنوعی در گوگل، از نرم افزار بیزی استفاده میکنند. برنامههای بیزی «ایمیلها و هرزنامهها را مرتب میکنند، خطرات پزشکی و امنیت ملی را ارزیابی نموده و از دیانای رمزگشایی میکنند».
نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۴ نوشت، که «آمار بیزی در همه چیز، از فیزیک گرفته تا تحقیقات سرطان، بومشناسی تا روانشناسی نفوذ کرده است». جان ماتر، فیزیکدان آمریکایی در سال ۲۰۱۶ ابراز نگرانی از این کرد که «ماشینهای بیزی میتوانند آنقدر هوشمند شوند که انسانها را از گردونه خارج کنند».
بنابراین، کارل فریستون به استفاده از «استنتاج فعال»، یعنی رویکرد بیزی، در مدلهای هوش مصنوعی اولویت قائل نیست.
آنچه به اصل انرژی آزاد (منظور از انرژی آزاد عدم قطعیت است)، مربوط میشود، چنین است که این، نام دیگر ضد آنتروپی ذهن انسان است که به دنبال خلاصی از ناشناختههای مزاحم از طریق اقدامات فعال است.
شایستگی واقعی توسعهدهندگان ژینیوس این است که چت رباتهای «Carlito» و «Dronito» از دادههای ثابت مانند جیپیتی-۳ و حتی از یک اشاره مانند جیپیتی-۴ استفاده نمیکنند، بلکه به طور مداوم در زمان واقعی آموزش میبینند.
با این حال، پیشرفت اصلی در هوش مصنوعی جامع یا حتی «ابر هوش» ممکن است در استفاده از نرم افزار مژینیوس بر اساس رویکرد به اصطلاح چند عاملی باشد و همانطور که نوشتیم در پروژههای پنتاگون «EMBERS» و مینروا استفاده شود.
هدف هر دوی این پروژهها برانگیختن اعتراضات اجتماعی در کشورهای هدف است و آنها عبارتند از توسعۀ برنامۀ نظامی ساختار بوم انسانی که در آن انسانشناسان، جامعهشناسان، دانشمندان علوم سیاسی و زبانشناسانی که طرحهایی را برای مدیریت ذهنیت مردم ایجاد کردهاند، شرکت میکنند. عراق و افغانستان در جریان تهاجم ارتش آمریکا به آنجا نمونه و ثمرۀ آشکار این پروژهها هستند.
در این پروژهها، هوش مصنوعی نقش یک ابزار مرتبسازی را برای صدها هزار عامل منبع بازی میکند؛ مدلسازی به اصطلاح چند عاملی روی میدهد. اما در نهایت خود انسان تصمیم میگیرد. با استفاده از روش تقریبهای متوالی (تکرار)، اسطورۀ جمعی (افراد و الگوریتمها) به اصطلاح پراسنجههای نظم را تعیین میکند – تعداد کمی از عوامل بحرانی که اگر «جوش بیاورند»، میتوانند «زغالهای نیمسوختۀ» اعتراضات را شعلهور سازند و به یک «انقلاب رنگی» در یک کشور خاص انگیزه بدهند. این تکنیک بود که زمینهساز راهاندازی «بهار عربی» در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه گردید.
نرم افزار پلتفرم ژینیوس بسیار پیشرفتهتر است و حتی هنگام صحبت با کاربر، قادر به یادگیری است.
با توجه به این واقعیت که فریستون در کل سرگذشت علمی خود حتی هیچ اثری را بدون یک نویسندۀ شریک تألیف نکرده است، میتوان فرض کرد که او یک سازمانگر با استعداد تحقیقات علمی و با اهداف نظامی است. او خود این واقعیت را کتمان نمیکند که تحقیقاتش هدف نظامی دارد.
فریستون (مثل همیشه با نویسندگان مشترک) در مقالۀ منتشره در وب سایت مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی، یک مرکز تحقیقات نظامی برجستۀ آمریکا مینویسد: «دستاوردهای دهههای اخیر – در تقاطع علوم کامپیوتری، نِوروبیولوژی و سایر رشتهها – امکان پیادهسازی برخی از هوشها (یادگیری، استدلال) را در مصنوعات مهندسی فراهم کرده است. در نتیجه، گسترش سیستمهای هوشمند، از جمله، سلاحهای قادر به انجام عملیات مستقل یا همراه با [متصدیان] نظامی، پیشرفتها در حوزۀ هوش ماشینی را که مزیت رقابتی در تجارت و دفاع فراهم میکند، ضروری کرده است».
انتشار نامۀ سرگشاده تیم «VERSES» خطاب به هوش مصنوعی مایکروسافت، ممکن است به معنای اتحاد عمل تلاشهای همۀ شرکتهای فناوری اطلاعات غربی به منظور رقابت موفقآمیزتر با توسعهدهندگان هوش مصنوعی چینی باشد.
رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان با استعداد، زمانی رهبری گروه بینالمللی «پروژۀ منهتن» اتمی را بر عهده داشت. به نظر میرسد کارل فریستون، عصبشناس با استعداد نیز برای به عهده گرفتن ریاست گروه بینالمللی پروژۀ هوش مصنوعی، که جهتگیری نظامی آن هنوز کاملاً پنهان است، آماده میشود.