دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۹

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۹

«سِدخانِم»
دختری که همه‌ی جوانی‌اش در روستا و خانه‌ی پدری گذشته بود. چه آرزوها داشت… چه شب‌ها، تنها در بالای نِفار^ و تابستان‌ها، آن زمان که به ستاره می‌نگریست؛ آرزوهایش را...
۵ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
«فتح»ی خُرد در دل باختی درشت!
اصلاً جانمایه‌ی سیاست هدفمند اپوزیسیونالی، اعمال فشار است بر نظام بمنظور عقب نشاندن آن و پشتوانه‌ی چنین سیاستی، مبارزات جاری و برآمدهای جامعه‌ی جنبشی که در خیایان، کارخانه، دانشگاه، تظاهرات...
۵ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
«تابستان نفرینی ۶۷»
از آن دم که خورشید  / در خاوران، مقابل تو، سر فرود آورد،  / در امتداد خطوطِ گم‌شده‌ی زمان،  / هر واژه‌ی دست‌نوشته‌ات  / چون تصویری است  / شکسته در...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
از آموزش عالی توده وار تا آموزش عالی نخبه گرا
دانشگاه نسل پنجم بر نگرش سیستمی بر همگرایی دولت، صنعت، دانشگاه، جامعه مدنی و محیط زیست تاکید دارد. با توجه به ویژگی های کلیدی یک دانشگاه نسل پنجم باید بطور...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: دکتر نعمت الله اکبری
نویسنده: دکتر نعمت الله اکبری
"پارک عجیب"
گفتم: “می‌گویند درخت‌ها ریشه در قبر دارند، گاه به چشمت می‌آد زنی با گیسوان پریشان و گاه شبیه جوانی با دست های گشوده.” گفت: “یکی دوبار رفتم اما جز درختان...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: ماشااله خاکسار
نویسنده: ماشااله خاکسار
نامه جبهه اصلاحات ايران به رئيس قوه قضائيه در اعتراض به صدور احكام جديد و تشديد تضييقات عليه زندانيان سياسى
دستگاه قضایی نه تنها حق ندارد مانع و محدودکننده‌ فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شهروندان شود، بلکه موظف است سیاست هایی را اتخاذ کند که در پرتو آن فعالان اجتماعی و...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
عصر وفاق و شب ستيز
واقعيت اين است كه وارد دوران جديدي از سياست شده‌ايم. الگوي كنشگري قديم در همه گرايش‌هاي سياسي كه مبتني بر قاعده ستيز بود بايد تغيير مشي بدهند و با منطق...
۳ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: عباس عبدی
نویسنده: عباس عبدی

در باره مفهوم تحریم انتخابات و برداشت‌های غلط!

اتخاذ سیاست درست تکیه کردن به اقشار و نیروهاییست که با هدف طرد افراط گرایان مخالفت خود را با وضعیت کنونی با رای دادن به پزشکیان نشان دادند. آنها نیرویی هستند که فعالانه در کنشی سیاسی و اجتماعی شرکت کرده‌اند و می‌توان بر روی آنها در جنبش های اعتراضی و سازمان دادن آنها حساب کرد. دل خود را به نیروی تحریم کنندگان خوش نکنید!...

همواره یکی از مسائلی که در مورد انتخابات مطرح می‌شود مسئله تحریم آن بوسیله کسانی است که حائز شرایط رای دادن هستند ولی بدلیل مخالفت با رژیم و یا سیاست های انتخاباتی و یا عدم وجود آزادی در انتخاب کردن و انتخاب شدن و .. انجام می‌گیرد. 

در درجه اول باید تحریم انتخابات را یک کنش مدنی و سیاسی قلمداد کرد که فرد تحریم کننده بعنوان اعتراض حق طبیعی خود را در رای دادن نادیده گرفته و با مبارزه ای منفی قهر خود را با صندوق نشان می‌دهد، بدون شک هر فعالیت مدنی و سیاسی بدون تبعیت از یک نوع فکر خاص و مبارزه جویانه و با آگاهی از پیامدهای آن در مسیری روشن را نمی توان فعالیت سیاسی قلمداد کرد، فعل سیاسی در درجه اول با اراده کنشگر انجام می‌شود، اراده فرد برای مبارزه با سیستم چه مبارزه با رژیم باشد چه مبارزه با سیاست‌های آن و یا حتی برخی سیاستها مثل سیاست انتخاباتی، همواره لازم و ملزوم فعالیت سیاسی است. بدون اراده خاص و آگاهانه، نمی توان هر فعلی را که بنوعی ضربه به رژیم محسوب می‌شود را فعل سیاسی نامید. مثلا سرقت یک بانک توسط عده ای سارق در کلیت خودممکن است ضربه‌ای به سیستم اقتصادی نظام تلقی گردد ولی نمی تواند فعلی سیاسی قلمداد شود، چرا که سارقان تنها بدنبال سرقت پول بوده‌اند و اصلا در مخیله‌شان ضربه به نظام مطرح نبوده است، از همین روست که اگر هم دستگیر شوند آنها را نه در دادگاه انقلاب که در دادسرای عمومی و کیفری محاکمه می کنند. 

علاوه بر اراده، باید فردی که به کنش سیاسی (و در اینجا تحریم انتخابات) می‌پردازد، باید هدف و چشم‌انداز مشخصی را هم دنبال کند. بدون داشتن هدف و چشم‌انداز، عمل سیاسی کامل نیست و بیش از اینکه بعنوان کنش سیاسی مدنظر باشد، نوعی ابراز تنفر یا لج‌بازی محسوب می‌شود. 

وقتی به ادوار مختلف انتخابات بویژه انتخابات ریاست جمهوری نگاه می کنیم، همواره درصد قابل ملاحظه ای از حائزان رای دادن را می‌بینیم که بدون هیچ اراده و انگیزه خاص سیاسی و تنها بنا به شرلیط ویژه خود در انتخابات شرکت نمی‌کنند یا نمی‌توانند شرکت نمایند، آنها جزو کسانی نیستند که لزوما بنا به شرایط از قبل گفته شده بدنبال رفتاری سیاسی از طریق تحریم انتخابات باشند، پس در واقع در تحلیلهای ما نمی‌توانند بعنوان جمعیت فعال در روند تحولات و تغییرات سیاسی مد نظر ما، به حساب آیند. حال چگونه است بسیاری بدون در نظر گرفتن این مسایل سعی دارند بگونه ای غیرواقعی تمام کسانی  که در انتخابات رای نداده‌اند را جزو تحریم‌کنندگان انتخابات بدانند. این در واقع تقلیل امر کنشگری سیاسی است و البته ابزاریست در جهت تحلیل و دیدگاه‌های غلط خودشان که فکر می‌کنند هرکس که رای نداد قطعا مخالف رژیم است و در صف مبارزه با آن قرار دارد. حتی زمانیکه ما به اهداف و ماهیت گروه‌ها و جریانهایی که با اراده و انگیزه سیاسی، عدم شرکت در انتخابات و یا تحریم آنرا اتخاذ کرده اند نگاه می کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از آنها نه تنها خواهان مخالفت با اصل نظام نیستند بلکه بنوعی سرخوردگی و استیصال دچار شده و با بیهوده انگاشتن رای خود احساس می‌کنند که شرکت در انتخابات بی فایده است و از طریق انتخابات نمی توان بحرانها را حل کرد، از اینرو خود را کنار کشیده و با بی‌تفاوتی به آن نگاه کرده و رای نمی‌دهند. عده ای هم بنا به مخالفت با سیاستهای انتخاباتی در آن شرکت نمی کنند. در انتخابات اخیر طرفداران احمدی‌نژاد و بعضی دیگر از کسانی که نامزدشان رد صلاحیت شد، انتخابات را تحریم کردند و بدینگونه مخالفت خود را با آن نشان دادند. آیا میتوان آنها را مخالف نظام دانست و با شعف از آنها بعنوان لشکر مخالفان که خواهان سرنگونی نظام هستند یاد کرد؟ در این بین حتی ما با جریانات راست و طرفداران سلطنت و براندازان هم روبرو هستیم. این جریانات با هدف و چشم‌انداز خاص خود که در سمت مخالف دیدگاه جریانهای ترقیخواه است انتخابات را تحریم کرده و می کنند، جریانات برانداز و راست هرگز صندوق رای را بعنوان جلوه ای از دستیابی به تغییرات نپذیرفته و همچنان بدلیل نادیده گرفتن نقش مردم در گذار به جامعه‌ای دموکراتیک، بر حمایت نیروهای بیگانه تاکید داشته و خواهان گذار به شیوه براندازانه حتی به شکل حمله نظامی خارجی بوده و هستند. آیا میتوان بدون در نظرداشت سیاستها و اهداف مد نظرشان با آنها در یک راستا قرار بگیریم و آنان را در کنار خود ببینیم؟ شکل واحد مخالفت با رژیم و مشخصا در اینجا تحریم انتخابات نمی‌تواند ما را در تمیز نگاه داشتن صف خود با آنها مجبور به همراهی کند. از طرف دیگر وقتی به سلطنت‌طلبان و طرفداران سیستم پادشاهی چه مشروطه‌خواه و چه طرفداران سلطنت مطلقه نگاه می کنیم‌، می‌بینیم آنها از روز اول همواره انتخابات را تحریم کرده‌اند، مشکل آنها عدم دموکراتیک بودن و نظارت استصوابی و مهندسی بودن انتخابات و … نیست، آنها کلیت نظام جمهوری را قبول ندارند. حتی اگر ما دارای رژیمی بالنسبه دموکراتیک در قالب جمهوری بودیم آنها همچنان انتخابات را تحریم می‌کردند چون اساسا با سیستم جمهوری مخالفند. پس نمی‌توانیم خواست و اهداف آنها را نیز از تحریم انتخابات بپذیریم. اینگونه برداشت کردن از تحریم انتخابات و تاکید بر کمیت کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند ما را بنوعی دچار تفکرات همسان‌سازی کرده و بدون توجه به اراده و خواست سیاسی و ماهیت تحریم، گروه ها و جریانات مختلف، به پوپولیسم و رویکرد به دیدگاه همه باهمی رهنمون می‌شود. همان دیدگاه غلطی که بارها مضرات آنرا با تکیه به تجربه تاریخی سال ۵۷  مطرح کرده ایم. علاوه بر آن این نوع ارزیابی از تعداد تحریم کنندگان و تکیه بر کمیت آن بنوعی ما را گرفتار خوشبینی کاذب نموده و فکر می‌کنیم با این حجم از مخالفان امروز و فردا رژیم خود بخود سرنگون می‌شود. این مهم به نوعی انفعال در جامعه را دامن زده و حتی در صورت ادامه رژیم و حفظ نظام می‌تواند اینگونه القا شود که رژیم با تمام این مخالفتها همچنان پا برجاست و قدرت فائقه دارد و دیگر نمی‌توان آنرا تغییر داد. این به سرخوردگی و استیصال و تن دادن بیشتر به اوضاع منجر می‌شود. 

بدون پرداختن و در نظر گرفتن موارد یاد شده نباید در  تحریم انتخابات غلو کنیم و همانگونه که در تحلیلهای غلط می‌بینیم فکر کنیم نیمی از مردم به انتخابات نه گفته و این نشاندهنده آماده شدن شرایط ذهنی برای گذار از رژیم است. علاوه بر آن با بزرگ‌کردن موضع تحریم انتخابات،  بنوعی انتخابات را زیر سوال برده و ارزش مبنایی آنرا تقلیل می‌دهید. من به دوستانی که اینگونه سعی دارند تحریم انتخابات را ارزیابی کنند می‌گویم اگر شما فکر می‌کنید  آن پنجاه درصد که در انتخابات شرکت نکرده‌اند همه دارای اراده و انگیزه سیاسی هستند پس چرا یک فراخوان برای تجمع و اعتراض نمی‌دهید؟ پس دیگر صحبت کردن از اقشار خاکستری چه معنی دارد؟ بنا به روایت شما همه اینها مخالفان رژیم هستند که به فعالیت سیاسی روی آورده و انتخابات را تحریم کرده اند. پس اگر اینطور که شما فکر می‌کنید ما نباید مشکلی داشته باشیم و براحتی می‌توانیم رژیم را با اتکا به این تعداد از افراد سرنگون سازیم، منتظر چه هستید؟ بجنبید!

———————

جمع بندی 

واقعیت اینستکه همواره حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد حائزین رای دادن در انتخابات شرکت نمی‌کنند. آنها هیچ انگیزه و اراده خاصی ندارند و نمی توان از آنها بعنوان تحریم کننده انتخابات که فعلی سیاسی مبتنی بر اراده و انگیزه است نام برد. علاوه بر آن ماهیت تحریم هرکدام از تحریم کنندگان بعنوان کیفیت تحریم باید مد نظر باشد و نمی توان با اتکا به کمیت و شکل یکسان فعل سیاسی (تحریم انتخابات) با تمام کسانی که سیاست تحریم انتخابات را دنبال می‌کنند در یک صف قرار گرفت. 

در بهترین حالت می‌توان گفت شاید حدود ۵ درصد از تحریم‌کنندگان جزو نیروهای ترقیخواه در امر تحریم انتخابات به حساب می آیند که کمیتی ناچیز است و نمی‌توان بر مبنای آن برنامه ریزی کرد. آنچه که می‌تواند ما را به سمت اتخاذ سیاست درست رهنمون شود تکیه کردن به اقشار و نیروهاییست که با هدف طرد افراط گرایان مخالفت خود را با وضعیت کنونی با رای دادن به پزشکیان نشان دادند. آنها نیرویی هستند که فعالانه در کنشی سیاسی و اجتماعی شرکت کرده اند و می‌توان بر روی آنها در جنبش های اعتراضی و سازمان دادن آنها حساب کرد. دل خود را به نیروی تحریم کنندگان خوش نکنید! 

تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد, ۱۴۰۳ ۱:۵۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفتاد و یک سال پس از روز تاریخی ٢٨ مرداد!

روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:

محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخست‌وزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا می‌گذاشت و آن را رعایت نمی کرد.

شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

«سِدخانِم»

«فتح»ی خُرد در دل باختی درشت!

«تابستان نفرینی ۶۷»

از آموزش عالی توده وار تا آموزش عالی نخبه گرا

“پارک عجیب”

نامه جبهه اصلاحات ایران به رئیس قوه قضائیه در اعتراض به صدور احکام جدید و تشدید تضییقات علیه زندانیان سیاسى