دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۹

دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۹

پیام کانون نویسندگان ایران برای درگذشت نویسنده پر آوازه منصور یاقوتی!
منصور یاقوتی در شمار نخستین داستان‌نویسان پیرو اسلوب و سیاق صمد بهرنگی بود که قلمش در پیوند با رنج روزافزون مردمان اعماق و روایت روزگار پُر ادبارشان خوش می‌درخشید. هم‌...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
جلوه ای از "استقلال" در گذار اجتماعی از ملاتاریا...
امروز مبارزه جدی با رژیم ولایت فقیه، شاخص مهم مبارزه با تمامیت خواهی و قدرتمداری است. در راه این مبارزه تمامی امکانات سیاسی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک را باید بسیج...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
دلتنگی هایم در زیر باران می شویم
پس از هفتاد و هفت سال/ دلتنگی هایم در زیر باران می شویم... از خاطرات یک سبد تجربه می چینم/ باز می کارم، در باغچه ی دل.
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه...
در ملاقاتهایی هم که در واپسین روزهای حکومت اسد بین بشار اسد با مقامات ایرانی از جمله عراقچی و ولایتی و لاریجانی انجام شده بود، وی با اعتماد به نفس...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!
ما باید انفعال را کنار گذاشته و بار دیگر تاریخ را برای مردم و بویژه جوانان توضیح دهیم، ما باید علیه تحریف و واژگون کردن واقعیت های تاریخی که از...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

مسعود و چوبه‌دار!

مسعود گرامی! می‌دانم که بین دو تیغه قیچی مردمی رنجیده و حکومتی ناسنجیده گرفتار شده‌ای و این آغاز مصیبت است. چهار سال آینده را (اگر دو طرف بگذارند بمانی) مصیبت خواهی داشت. اما بمان و این مصیبت را بر دوش بکش که ایران نیازمند است. تو تنها رئیس‌جمهور ایرانی که باید چوبه‌دار خود را بر دوش بکشی، چون دیری نخواهد گذشت که هر دو طرف به خون تو تشنه خواهند بود. از یک طرف توقعات ...

یکم: دکتر پزشکیان سلام

رئیس جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمی‌دانی که برای مردم ایران تراز سیاست‌مدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشسته‌ای و دم فروبسته‌ای؟ نکند در پشت صحنه با اصحاب قدرت بسته‌ای؟ آیا با وجود آن که اصلی‌ترین وزیرانت را زدند؛ و مجبورت کردند همان که قبلا تو را برای مجلس و ریاست جمهوری رد صلاحیت کرده بود، اکنون وزیر کنی؛ و رقیبت را که خودشان برای ریاست جمهوری تاییدش کرده بودند حالا برای وزارت دولت تو هم رد صلاحیت کردند؛ و یک نظامی اصول‌گرای حامی حصر و برخورد با حجاب اختیاری را برای وزارت کشور به تو تحمیل کردند؛ و یک بوروکرات چفیه‌انداز را که تازه اکنون دانشجوی دکتری دانشگاه دفاع ملی است، گفته‌اند بگذاری وزیر آموزش؛ تو باز هم مانده‌ای که بمانی؟

مگر تو انصاف نداری که این‌گونه حقوق ناشی از رای مردم را به پای قدرت قربانی کرده‌ای؟ ما داشتیم گزینش پیران فرسوده و خنثایی را که در اطراف خود گماشته ‌بودی و ارتباط تو را با دیگر یارانت قطع کرده‌اند هضم می‌‌کردیم که ناگاه با فهرست وزرایت شوکه شدیم. نه، تو یا باید پای یک وزیر کشور اصلاح‌طلبِ تحول‌خواه می‌ایستادی؛ یا باید پای یک وزیر آموزش‌وپرورش دانشمند و تحول‌خواه که نخواهد مغز بچه‌های مردم را با باورهای خام ایدئولوژیک ایمان سوز پر کند می‌ایستادی؛ یا آن که همان جا عندالمجلس استعفا می‌دادی و با افتخار به خانه می‌رفتی، تا ما دلمان خنک شود! ما سالهاست خون جامعه‌مان به کمبود هورمونهای افتخارآمیز امیرکبیر و مصدق و موسوی دچار شده است! فکر کردیم تو آمده‌ای تا این کمبود را جبران کنی!!

چرا اصرار داری سپهسالار ناصری یا قوام‌السلطنه پهلوی یا خاتمی ولایت باشی؟؟ مگر این قدرت چقدر مزه دارد که رهایش نمی‌کنی؟ پس کو نتیجه آن همه نهج‌البلاغه که خواندی؟ پس کو آن همه قول که دادی؟ چرا جرأت نداری بعد از یک ماه که تو را انتخاب کرده‌ایم بیایی افشاگری کنی و همه چیز را بگویی؟ چرا اینقدر منفعل؟ چرا همین حالا که هنوز وزیر کشورت و وزیر ارتباطاتت همان وزرای دولت قبلی هستند دستور نمی‌دهی که گشت ارشاد را برچینند و فیلترینگ را حذف کنند و اگر نکردند عزلشان کنی؟؟

آقای پزشکیان آبروی ما را بردی! امید ما را ناامید کردی! هنوز رئیس‌جمهور نشده رفوزه شدی! ای کاش می‌دانستی که در ایران رئیس‌الوزرای عاقبت به‌خیر فقط کسی است که یا در حمام رگش را بگشایند یا با تبعید به روستا دق مرگش کنند و یا در حصر، گرد مرگ بر سر و رویش بپاشند.

دوم: رئیس‌جمهورْ مسعود!

امروز سحرگاه دوشنبه که دارم این متن را می‌نویسم خیلی به حال تو گریستم. چند بند بالا (بخش یکم)،‌ ذهنیت اکثریت امروز جامعه ایران (بخش بزرگی از رای‌دهندگانت و بخشی از تحریمی‌ها) است که خیلی خلاصه برایت نوشتم. گریستم چون ما تو را فریب دادیم، ما به تو رای دادیم چون نیاز به قهرمان داشتیم؛ و چون رفتار و گفتار تو جوری بود که ما احساس کردیم این همان قهرمانی است که می‌تواند برود و حق ضایع شده تاریخی ما را «ظرف یک ‌ماه» بستاند؛ پس به صندوق‌ها هجوم بردیم.

مسعود گرامی! می‌دانم که بین دو تیغه قیچی مردمی رنجیده و حکومتی ناسنجیده گرفتار شده‌ای و این آغاز مصیبت است. چهار سال آینده را (اگر دو طرف بگذارند بمانی) مصیبت خواهی داشت. اما بمان و این مصیبت را بر دوش بکش که ایران نیازمند است. تو تنها رئیس‌جمهور ایرانی که باید چوبه‌دار خود را بر دوش بکشی، چون دیری نخواهد گذشت که هر دو طرف به خون تو تشنه خواهند بود. از یک طرف توقعات آرمانی یک نسل ناصبور، و از سوی دیگر تعصبات ایدئولوژیک یک نظام حکمرانی ناتوان اما مغرور. اما تو بمان، که آینده‌ای پرابهام و گذرگاههایی سخت در پیش داریم و وجود یک رئیس‌جمهور متعادل در آن شرایط سخت، از نان شب برای‌ ما واجب‌تر است.

می دانم که حکمتی داشته است که هنوز بعد از یک ماه که از انتخابات گذشته با مردم خودت صحبت نکرده ای! می دانم که حکمتی داشته است که برای انتخاب برخی وزرایت مقاومت نکرده‌ای! من تاکنون شما را از نزدیک ندیده‌ام اما از این همین دور می‌فهمم که برای قربانی شدن آمده‌ای نه قربانی کردن؛ و اگر غیرازاین باشد،‌ همه ما باخته‌ایم! خبر دارم که کاندیداهای تراز اول وزارتخانه‌های تو را فقط به خاطر تحصنی یا امضای بیانیه‌‌ای یا نوشتن نامه‌ای در گذشته‌های دور، رد صلاحیت کرده‌اند؛ اما صبور باش و بمان و چوبه‌دارت را بر دوش بکش و با گام‌های آرام و کوتاه به پیش برو. ما چاره‌ای جز این مسیر نداریم. نه این نسل سیاست را می‌شناسد و نه تاریخ می‌‌داند؛ و نه این حکومت، خلاقیت، استقلال اندیشگی و قدرت کوبنده این نسل را می‌فهمد؛ بنابراین هیچ‌کدام زبان هم را نمی‌دانند و خطر همین‌جاست!

و تو بمان چون به تو نیازمندیم. ما به بازیگران سیاسی صبورِ پوست کلفت که فحش بشنوند ولی عصبانی نشوند و تحقیر شوند اما قهر نکنند شدیداً نیازمندیم. ما با کمبود مفرط صبر و کمبود مفرط آهستگی و کمبود مفرط آدمی روبروئیم که آمده باشد که آبرویش را بگذارد و برود نه اینکه آبرویش را با خود به خانه یا به حصر ببرد.

و در عجبم از حکومت که با امواج بحران‌هایی که در همه حوزه‌ها آفریده است و به تنهایی قادر به حل هیچ کدام نیست، به زبان پزشکیان را حمایت می‌کند اما در عمل کاری می‌کند که اعتماد مردم را به او نابود کند. آیا حکومت می‌داند که ملتی باید قیام و همراهی کند تا شاید دولت بتواند برخی بحران‌های خلق شده در چهل سال گذشته را مدیریت کند؟ بدون این قیام ملی برای حل بحران‌ها، افق دیگری در برابر ما نیست. حکومتی که اکنون در یک مورد بحرانی، بیست هزار مگاوات کمبود برق دارد، در حالی که تمامی فرصت‌های ما را در یک ربع قرن گذشته برای تولید فقط یک هزار مگاوات برق اتمی در نیروگاه بوشهر، سوزانده است، معلوم است که با همان اندیشه، نمی‌تواند از این امواج بحران عبور کند. پس باید متوجه باشد که سرمایه‌‌اجتماعی پزشکیان باید بماند تا بتواند بحرانی را حل کند. تیشه به ریشه خویش زدن تا کی؟
آی حکومت! مسعود را هر روز می توان در میدان شهر به فلک بست! اما این کار را مکنید؛ نه به سود شماست، نه به سود ملت! چرا که مسعود، امروز هم نماد حکومت است هم نماد مردم؛ به این سرمایه بزرگ چوب حراج مزنید!

سوم: آقای رئیس‌جمهور!

آنچه در بخش دوم گفتم، حرفهای یک معلم توسعه بود که مساله امروزش نه دموکراسی است نه ایدئولوژی است، نه اصول‌گرایی است نه اصلاح‌طلبی؛ بلکه مساله‌اش پایداری و امنیت ایران و سپس توسعه آن برای نسل‌های آینده است. اما من یک کنشگر توسعه‌خواه ایرانی‌ام که درباره «سرمایه اجتماعی»‌ مطالعات و مقالات بسیار دارم و با هزاران دانشجو و کنشگر کشور در ارتباطم. همه دلخورند، همه احساس می‌کنند شما معامله کرده‌اید، بویژه آن که آن پزشکیان سخنور، بیش از یک ماه است با مردمش بی‌پرده و مستقیم سخن نگفته است. بیم‌ آن می‌رود که آن امید و سرمایه‌اجتماعی عظیمی که در این دو ماه خلق شد، به یکباره تبخیر شود؛ و خسارت این برای امنیت و آینده کشور دهها برابر خسارت بمباران نیروگاه اتمی بوشهر توسط اسرائیل است.

شما برای تحقق شعارهایی که داده‌اید و آنچه گفته‌اید، در کنار حمایت حکومت، نه تنها به حمایت ۱۶ میلیون رأی دهند خود نیازمندید، بلکه باید بتوانید حمایت بخشی از ایرانیان تحریم‌کننده را هم به‌دست آورید؛ و گرنه آنان که با رانت قدرت فربه شده‌اند و اکنون با رانت ثروت همه را می‌خرند، یک لحظه به شما امان نخواهند داد. چه کسانی امروز با این ترکیب کابینه شما بیش از همه خوشحالند؟ تندروهای داخلی بعلاوه براندازان خارجی؛ و تقریبا بخش اعظم رای‌دهندگان به شما دلخور یا خشمگین‌‌اند؛ و این بسیار نگران کننده است.

پیشنهاد نه چندان دشوار من این است که اولا با مردم و نمایندگان جوانانی که شما را حمایت کردند رو در رو سخن بگویید؛ و دستکم برای پاسخ به بخشی از دغدغه‌ها، نام چند وزیر را از مجلس پس‌بگیرید و برای‌ این وزارت‌‌خانه‌ها سرپرست بگذارید؛ آن‌گاه چند ماه فرصت دارید تا وضعیت دولت خود را ارزیابی کنید و شرایط را بهتر بسنجید و در تعامل با جامعه و حکومت گزینه‌‌هایی پذیرفته‌تری را بیابید.

بی‌گمان خداحافظی احتمالی دکتر ظریف (که گواهی می‌دهم صادق‌ترین در میان اعضای شورای راهبری بود و سرمایه‌ای برای دولت شماست)، می‌تواند به موج خداحافظی‌های تازه‌ای دامن بزند. اگر شما از اختیارات خود برای تغییر گزینه برخی وزارتخانه‌ها استفاده کنید، ارتباط خود را با بدنه دوستداران بویژه جوانان حامی خود مجدداً برقرار و ساختارمند کنید؛ از یاران صادق خود در برابر مجاهدان شنبه و سایر فشارها حمایت کنید؛ همه طرفداران صادق شما، مثل ظریف، در کنار شما می‌مانند و به‌تبع آن مردم نیز امیدوار خواهند ماند. انشاء‌الله.

آقای دکتر پزشکیان: من ۲۲ سال پیش، گرفتن پست و مقام دولتی را در این ساختار سیاسی برای خود حرام کرده‌ام و تاکنون رعایت کرده‌ام. با درخواست شما، بدون هیچ مواجب و منفعتی، سه هفته به تهران آمدم و شبانه‌روزی با شورای راهبری همکاری کردم و به خانه برگشتم. اگر هیچ اثری از عزم شما برای حفظ سرمایه‌اجتماعی خودتان پدیدار نشود، ما نه تنها کمکی نمی‌توانیم بکنیم بلکه ممکن است مجبور شویم بابت همان سه هفته همکاری هم استغفارنامه بنویسیم. همه ما منتظر گفت‌وگوی شما با مردم و تصمیم شما برای حفظ دستاوردهای انتخاب چهاردهم هستیم.

با احترام – محسن رنانی – ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد, ۱۴۰۳ ۵:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. محمدی گفت:

    بسیار سنجیده و دور از هیجانات کاذب و سفید و سیاه دیدن مسائل. مقاله با ارزشی است که باید با طمأنینه خوانده شود.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پیام کانون نویسندگان ایران برای درگذشت نویسنده پر آوازه منصور یاقوتی!

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

جلوه ای از “استقلال” در گذار اجتماعی از ملاتاریا…

دلتنگی هایم در زیر باران می شویم

جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه…

به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!