جمعه ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۴

جمعه ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۴

زنان طبقات فرودست گرفتار فقر پریود
الهه محمدی در گزارشی در هم‌میهن از زنانی در مناطق محروم نوشته که برای گذراندن دوران پریود ناچارند از لباس‌های کهنه استفاده کنند و گاه تنها یک لباس زیر برای...
۱۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: الهه محمدی
نویسنده: الهه محمدی
یادنامهٔ خاوران
زری: در فاجعهٔ ۶۷ کنار هر قلبی که از تپش ایستاد، هزاران قلب همچنان می‌تپند و فریاد می‌کشند، سرود می‌خوانند و خاطره می‌گویند. وجدان‌های بیدار اجازه نمی‌دهند خاوران به سکوت...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
«مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم / جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها...»^
اکنون سالهاست که همراه من است و ضربه زدن به سرم را ادامه می‌دهد. تا آنجا که به یاد دارم لحظه‌ای از این کار غافل نشده...کارش فقط همین است، زدن...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اختلاف در شرق مدیترانه دوباره شعله‌ ور می‌شود
ترکیه می‌خواهد ادعاهای حاکمیتی مورد مناقشه خود در دریای بین قبرس، کرت و دریای اژه را با یک معاهده جدید با لیبی تقویت کند. یونان و قبرس نگران این ماجراجویی...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
توکیو و پکن از نارندرا مودی نخست وزیر هند استقبال می‌کنند
توکیو و پکن از مودی استقبال می‌کنند: وقتی ژاپن وام می‌دهد و چین دوباره به هند نزدیک می‌شود. پس از رویارویی با ترامپ، نخست وزیر هند سفری را به همسایگان...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
بازسازی اعتماد، نه بازسازی روایت
مهرزاد وطن‌آبادی: چپ ایران، اگر بخواهد آینده‌ای داشته باشد، باید به تجربه‌ی فداییان خلق ایران (اکثریت) نگاه کند، تجربه‌ای که نشان داده می‌توان هم عدالت‌خواه ماند، هم دموکراتیک بود؛ می‌توان...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
تو چه هستی ای عشق؟
تو چه هستی ای عشق؟ / راز بهاری؟، سایبانی؟، یا نیلوفر، در کوچه‌های خاطره‌ها؟ / هرچه هستی، زیبایی.
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

زیستن در دنیای متن!

ما زمانی  با یک متن ارتباط برقرار می‌کنیم که حداقل پرسش مشترکی بین ما وجود داشته باشد. ما در جامعۀ خودمان با ستم و ظلم مواجه‌ایم، در نتیجه، از خواندن داستان سیاوش لذت می‌بریم، داستان جوردانو برونو، ستارخان، مصدق، اسپارتاکوس و ابوذر را هم می‌خوانیم و لذت می بریم

انسان با هر متنی می‌تواند سه نوع ارتباط برقرار کند:

۱-ارتباط هم‌دلی و هم‌خانگی یعنی انگار هم‌خانه و هم‌خانوادۀ دنیای متن هستیم. مثلا شما بعضی مقالات را که می‌خوانید اساساً  گاردی مقابلش ندارید کتابی را که می‌خوانید یا واقعه‌ای را که می‌بینید دقیقاً دوستانه و صمیمانه و هم‌دلانه با آن مواجه می‌شوید. این موقعی است که افق‌های بسیار مشترکی بین شما و متن و دنیای آن وجود داشته باشد.

۲-ارتباط همسایگی: یک موقع است که ما همسایۀ یک متن هستیم یعنی همه‌اش را نمی‌پذیریم. بعضی حرف‌هایش را می‌پذیریم و برخی دیگر را نمی‌پذیریم. مثلاً قبل از انقلاب بچه‌های مذهبی که مارکسیسم را می‌خواندند از اول با آن گارد داشتند ولی مثلاً به کتاب‌های گلزاده غفوری، حبیب‌الله پیمان یا شریعتی از  همان ابتدا صمیمانه نگاه می‌کردند و با دید پیدا کردن اشکال‌‌ها و تناقضات، این‌گونه کتاب‌ها را نمی‌خواندند.  با برخی متون هم نسبت همسایگی داشتند مثل کتاب‌های بنی‌صدر و … .

همین حالا هم هر کسی به یک جایگاهی نگاه می‌کند، هر کسی «امامی» دارد. شاید این کلمه امروز دل‌چسب نباشد ولی هر کسی به یک سویی نگاه می‌کند. اگر آن متن در آن سمت‌وسو باشد، هم‌دلانه خوانده می‌شود. مثلاً ممکن است وقتی شما برنامه‌های اعلام شده از ائتلاف‌های برخی نویسندگان با روشنفکران دینی برای موضوع خاصی را بخوانید، تا آنجا که در مورد آزادی‌ها یا جدایی دین و دولت است با آن ارتباط هم‌دلانه داشته باشید اما وقتی صحبت  از سرمایه‌داری می‌‌کند ممکن است دیگر آن ارتباط قبلی را نداشته باشید و بگویید این دیگر چیست این وسط آورده‌اند! اینجا دیگر ارتباط هم‌دلانه برقرار نمی‌شود. ولی آن‌که  خودش همان‌طور فکر می‌کند، همان قسمت متن را هم هم‌دلانه می‌خواند. به عنوان مثال، نشریه‌ای را هم‌دلانه می‌خوانیم و دیگری را چالش‌گرانه؛ که نوع سوم برخورد است.

۳-برخورد و چالش‌گری و به تعبیری نقادی منفی. در این نوع ارتباط ما افق‌های‌مان معارض متن است. شما وقتی مطلبی در دفاع از مثلا نظارت استصوابی و یا حجاب اجباری و … می‌خوانید از ابتدا با آن مسئله دارید و با جمله به جملۀ آن و با ذهن و وجودتان چالش می‌کنید.

پس ما سه نوع ارتباط با متن می‌توانیم برقرار کنیم: ۱-هم‌دلی و هم‌خانگی که به تعبیری آن متن را “استماع” می کنیم یعنی سراپا گوش می‌دهیم؛ گویی می‌خواهیم متن را سربکشیم و عطش ارتباط با متن را داریم. ۲-همسایگی، اگر در نوع اول افق‌های مشترکی داشتیم در نوع دوم افق‌های‌مان با هم، هم‌پوشانی دارند و بخشی از افق‌های‌مان با افق‌های متن هم‌خوانی دارد. ۳-برخورد و چالش‌گرانه و به تعبیری نقادانۀ منفی با متن داریم.

از یک زاویۀ دیگر ارتباط با متن یا با رویکردی خنثی و انفعالی و یا با رویکردی فعال است. مثلا شما می‌خواهید درسی را بخوانید و امتحان بدهید. یعنی نه از درس خوشتان می‌آید و نه گاردی دارید و نه شیفته‌اش هستید. این یک ارتباط خنثی است. مانند کسی که دغدغه‌اش فقط دغدغۀ فلسفی است و از روی کنجکاوی دارد متنی را می‌خواند. او فقط می‌خواهد مسئله را بفهمد و در ذهن خود قدری جلوتر برود و قاره‌های جدیدی را در عالم ذهن کشف کند. در اینجا ما بدون ارتباط حسی مثبت یا منفی، فقط می‌خواهیم متن را بفهمیم، اما گاهی اوقات رویکرد فعال داریم یعنی برخوردمان کنش‌گرانه است البته ممکن است پذیرشی یا انتقادی باشد.

هر سه نوع ارتباطی که مطرح شد را می‌توان به تعبیری کنش‌گرانه خواند. یعنی شما که در حال گفت‌وگو با متن هستید ممکن است آن را هم‌دلانه بخوانید و همۀ متن را قبول داشته باشید یا همۀ حرف‌هایش برای‌تان قابل قبول نباشد و از اول با آن مسئله داشته باشید یا بخشی را قبول کنید و بخشی دیگر را نپذیرید، ولی با دید دوربین خنثی که فقط فیلم‌برداری می‌کند و برایش مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، با متن مواجه نمی‌شوید. برای دوربین مهم نیست این تیم گل می‌زند یا آن تیم؛ دوربین خنثی است. پس گاهی برخوردمان با متن یک برخورد خنثی است و گاهی کنش‌گرانه؛ حالا یا مثبت یا منفی.

نکتۀ دیگری که در همین مقولۀ ارتباط با متن وجود دارد، ارتباط انفرادی و ارتباط غیر انفرادی با متن است. ما گاهی اوقات رویکردی انفرادی با یک متن داریم. مثل اینکه کتابی را گوشۀ خانه‌مان می‌خوانیم. یک رویکرد من و متن داریم. گویی که اصلا نمی‌خواهیم این بحث را با دیگران مطرح کنیم. داریم داستانی را برای دل خودمان می‌خوانیم. اما گاهی رویکردمان نسبت به متن جمعی و غیر انفرادی است. مثلا  وقتی دارید یک متن دینی را می‌خوانید، می‌دانید که روی این متن دینی و برداشت از آن بعداً باید وارد چالش بشوید؛ بعضی نظرات را نقد کنید و بگویید برخی نظرات متولیان دینی درست نیستند. در این نوع رویکرد برخوردتان اساساً برخورد و رابطۀ خصوصی با متن نیست، رابطه‌ای است که بعداً وارد کنش اجتماعی با رابطۀ بین‌الاذهانی می‌شود. برداشت شما برداشتی خصوصی و شخصی از متن نیست که تنها در ذهن شما بماند، بلکه وارد گفت‌وگو می شوید.

مهم‌ترین نکته در رابطه با ارتباط‌گیری با متن این است که اصلا ما چگونه با یک متن ارتباط برقرار کنیم. مثلا الان می گویند کتاب‌های جماعت‌گرایان قدیمی شده است. این نظرها مال دورۀ استقرار بود. مال دورۀ تاسیس نیست و مربوط به دورۀ تاریخی خاصی بوده است. در عین حال ما می‌بینیم برخی متون مانند دفتر شعر مولوی که مربوط به چندصد سال پیش هستند، الان هم نیازمندانه خوانده می‌شوند و یا مواردی دیگر.

این ارتباط مستمر با متن چگونه اتفاق می‌افتد؟ چه دغدغه‌ای باعث می‌شود که ما بتوانیم پس از سالیان و سده‌ها باز هم با یک متن ارتباط برقرار کنیم. به نظر می‌رسد در اینجا دو پایۀ اساسی وجود دارد که باعث می‌شود متن‌ها مرتب بازخوانی شوند و ما بتوانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم. یکی همان “گفتارهای مشترک انسانی” و “نیارهای جاودانه” است که همیشه در انسان‌ها بوده‌اند. انسان‌ها به دنبال معنا در هستی، معنا و جاودانگی در زندگی و فرجام تاریخ بوده‌اند. نیازها، کنش‌ها و موقعیت‌هایی مانند زندگی، محبت، خشم، دوستی و خانواده و …عناصر ثابتی هستند که ربطی به انسان ماقبل و ماورا مدرن ندارد. متن‌ها هم در برخورد با همین مسائل ماندگار می‌شوند.

یک بخش هم “گفتارهای مشترک اجتماعی” است. همان‌گونه که انسان پرسش‌ها و نیازهای مشترکی دارد که گفتارهای مشترک و جاودانۀ انسان را می‌سازد، به همین شکل چون انسان در اجتماع زندگی می کند، اجتماع هم الزاماتی دارد که این الزامات هم جاودانه‌اند و هم نیاز به کنترل، انسجام و تطبیق دارند. این مسئله در همۀ جوامع وجود دارد. جامعه‌ای که همه با هم بجنگند، از هم فرو می‌پاشد. جوامع بالاخره نیاز به انسجام، قوام، تعادل و کنترلی دارند که اموری جاودانه‌اند. اگر در آن متون مسائلی باشند که به این امور هم جواب دهند یعنی جدا از نیازهای انسانی و جاودانه به نیازهای مستمر اجتماعی هم پاسخ بدهند، با  آن متون ارتباط برقرار می‌کنیم. یعنی زمانی  با یک متن ارتباط برقرار می کنیم که حداقل پرسش مشترکی بین ما وجود داشته باشد. ما در جامعۀ خودمان با ستم و ظلم مواجه‌ایم، در نتیجه، از خواندن داستان سیاوش لذت می‌بریم، داستان جوردانو برونو، ستارخان، مصدق، اسپارتاکوس و ابوذر را هم می‌خوانیم و لذت می بریم؛ یا این‌که چون ما با پرسش‌های جاودانۀ فلسفی مواجه‌ایم، این متون را می‌خوانیم و خوشمان می‌آید چون حداقل نیاز و پرسشی بین ما و متن مشترک است.

 

 

 

تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور, ۱۴۰۳ ۱:۳۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها نخواهند گذاشت. در این روزهای سخت در کنار شما دوستان و مردم هم‌تبار و همسایهٔ افغانستان خواهیم بود و بار دیگر مراتب هم‌دردی عمیق و صمیمانهٔ خود را با شما مردم و زلزله‌زدگان افغانستان اعلام‌ می‌داریم.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

زنان طبقات فرودست گرفتار فقر پریود

یادنامهٔ خاوران

«مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم / جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها…»^

اختلاف در شرق مدیترانه دوباره شعله‌ ور می‌شود

توکیو و پکن از نارندرا مودی نخست وزیر هند استقبال می‌کنند

بازسازی اعتماد، نه بازسازی روایت