جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۸

جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۸

گزارش یک جنایت!
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال 1365 ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان،...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا خندان
نویسنده: رضا خندان
پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!
اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانه‌ها و بمباران کشور زاده نمی‌شود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان می‌سازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازمان‌دهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید
حمله به زندان اوین، چه از منظر حقوق بین‌الملل، چه از دیدگاه وجدان انسانی، یک جنایت محض بوده و از مصادیق روشن جنایت علیه بشریت است. همزمان، آن‌چه جنبه‌ای دیگر...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
آتش‌بس تا استقرار صلح پایدار!
کارگران و زحمتکشان نیک می‌دانند که راه رفع ستم‌های نزدیک به نیم قرن جمهوری اسلامی نه با جنگ و تجاوز علیه میهن هموار شدنی است و نه با تکیه به...
۱۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: راهکار سوسیالیستی
نویسنده: راهکار سوسیالیستی

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به نفع دشمن، سرعت باز بیشتری به خود گرفته است. پشتوانه‌ی موج‌های قبلی افغان‌ستیزی، بزرگ‌نمایی‌های حساب شده در مورد فقراتی از سرقت، قاچاق، تجاوز و قتل توسط این یا مهاجر افغان بود، حالا اما بیشرمانه بهانه را «همکاری‌ افغان‌ها» با اسرائیل قرار داده‌اند!

اخراج افغان‌ها از ایران، یکی از تندترین امواج تکراری خود را به نمایش گذاشته است. اجرای دستورات در این زمینه به خشن‌ترین روش‌ها جریان دارد و اخبار تکان‌دهنده‌ی بسیاری در این رابطه به گوش می‌رسد. اقدامات حکومتی برای بیرون راندن این جمعیت پناه آورده به ایران چونان کشور همسایه‌ا‌ی در دسترس و هم فرهنگ و هم‌زبان‌، البته هیچ هم جای شگفتی ندارد و چیزی جز دور دیگری از روندی مکرر نیست. آنچه که تازگی دارد، ابعاد بسیار گسترده‌ی اخراج‌‌ها در این دور از بیرون کردن‌ها‌ست. در اجرای فرامین آمرانه بالایی‌ها‌ برای عملی شدن هر چه سریع تصمیمات متخده، بی رحمی مامورین انتظامی و مرزبانی بیداد می‌کند و کمترین شفقتی در رفتارها دیده نمی‌شود که این خود، نشانگر بالا بودن تب افغان ستیزی و عملکرد روانشناسی طرد «بیگانه» در سطح کشور است. واقعیتی که حکومت در تولید و گسترش آن نقش اصلی را دارد.

وضعیت اکنون بگونه‌ای است که حتی بسیاری از مهاجرین افغان فرصت نیافته‌ و نمی‌یابند تا حداقل وسایل زندگی خود را هم که طی سال‌ها جان کندن در این کشور تهیه دیده‌اند با خود داشته باشند و به افغانستان منتقل کنند. احکام اخراج‌ها گرچه ظاهراً فقط باید شامل آنهایی باشد که اجازه‌ی اقامت در ایران را ندارند، اما کم هم نیست تعداد خانواده‌های افغان برای سال‌ها مقیم و شاغل در ایران که مجبور به ترک خانه و کاشانه‌ی خود شده‌ و می‌شوند. حکم اخراج حتی یقه خانواده‌‌هایی را هم می‌گیرد که در آن یکی از زوجین اصالتاً تبعه‌ی ایران است و آن دیگری هنوز نه موفق به دریافت مجوز اقامت در ایران. معنی اِعمال چنین ظلمی، فقط پاشاندن خانواده‌هایی و نقض هر حقوق انسانی در آنها نیست بلکه ستم در حق کودکانی است که حاصل چنین وصلتی هستند. این موج اخراج، باری مضاعف بر آن شرمی شده و می‌شود  که این حکومت با چنین اَعمالی بارها بر پیشانی مردم ایران نشانده است.

اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به نفع دشمن، سرعت باز بیشتری به خود گرفته است. پشتوانه‌ی موج‌های قبلی افغان‌ستیزی، بزرگ‌نمایی‌های حساب شده در مورد فقراتی از سرقت، قاچاق، تجاوز و قتل توسط این یا مهاجر افغان بود، حالا اما بیشرمانه بهانه را «همکاری‌ افغان‌ها» با اسرائیل قرار داده‌اند! قبلاً هر کاسه و کوزه مربوط به انواع خلاف‌های ارتکابی ناقض امنیت اجتماعی در جمهوری اسلامی توسط خود شهروندان ایرانی بر سر افغان‌هایی می‌شکست که اتفاقا به دلیل موقعیت ناپایدارشان در ایران بمراتب محتاط تر و لذا بسی مقرراتی تر در قبال قانون و جامعه‌اند. اکنون اما افغان‌ستیزان حکومتی، با پهن کردن بساط «جاسوس‌یابی» در میان جامعه‌ی مهاجر افغان، دست‌آویز تازه‌ای برای تعیین تکلیف با توده‌ی بینوای مهاجر افغان عَلَم کرده‌اند. این شکست خوردگان رسوا که موساد اسرائیل تا مغز و قلب حکومت‌شان جاسوس نشانده است، طعمه را در آن ژنده پوش افغان می‌یابند تا هم او را بیچاره کنند و هم به بهانه افغان بودن این «جاسوس» مکشوف، به اخراج افغان‌ها وجهه‌ی ضرورت «ملی» بدهند.

البته در این تردیدی نیست که ورود انبوه افغان‌ها به ایران طی چند سال گذشته، فشار بیکباره‌ بر کشور وارد کرده و پاره عوارضی هم داشته و دارد که چشم پوشیدنی نیست. اما همانگونه که طی چند دهه‌ی گذشته، مهاجرین ثابت و فصلی افغان‌ها به ایران، نیروی کار تزریقی به گردونه‌ی اقتصادی کشور بوده‌اند و در گردش چرخ آن نقش داشته‌اند، اکنون هم که یا به دلیل سرکوبگری طالبانی و یا فرار از تنگدستی و فقر در افغانستان به ایران پناه آورده‌اند، می‌توانند طی برنامه‌ا‌ی سنجیده جذب اقتصاد و جامعه‌ی ما بشوند. مشکل اصلی، در واقع نه سیل مهاجرت افغان‌ها به کشور همسایه‌شان ایران، بلکه ناکارآمدی جمهوری اسلامی است در جذب سازمانیافته‌ی آنها. نیروی کار، ثروت افزاست و نه باری بر دوش تولید ملی هرگاه که تدبیر و کاردانی در کار باشد؛ چیزی که، در این نظام کیمیاست. بعلاوه، هر کشور مهاجر پذیر از این حق بین المللی برخوردار است که مطابق کنوانسیون‌های مربوط به مهاجرت پذیری، از سازمان ملل متحد درخواست کمک کند. بنابراین موج راه افتاده‌ی اخراج افغان‌ها هیچگونه توجیه قانونی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چاره ناپذیر ندارد. آشفتگی‌های جمهوری اسلامی در این باره، سرریز ناکارآمدی‌های آن در اداره‌ی کشور و استفاده از امکانات پدید آمده برای ایران است.

در واقع اگر درست در واقعیت بنگریم رابطه‌ی جمهوری اسلامی با افغان‌ها را چنین خواهیم یافت: یا از میان فقر زده‌ها‌ی آنان، لشکر «فاطمیون» راه انداختن و گوشت دم توپ برای حفظ «هلال شیعی» در شامات تهیه دیدن و یا که تعدادی از آنها را در جهت مقاصد سرکوبگرانه‌ی خود تحت عنوان بسیج سازمان دادن. در همان حال اما و از طرف دیگر نیز، توسل به خشن‌ترین و گسترده ترین اخراج‌های چند صد هزاری علیه توده‌ی مهاجر افغان. در این راه نیز هر نوع اجحاف و ظلم بر آنان را روا می‌داند و می‌دارد و شرم‌آورتر اینکه، همه‌ی اینها به نام و خواست مردم عملی می‌شود. هم از اینرو، همان اندازه که افغان‌ستیزی مایه‌ی ننگ ایران است، مقابله با آن هم یک وظیفه‌ی ملی و انسانی برای هر ایرانی است. اخراج افغان‌ها از ایران که جزو زحمتکش‌ترین‌های حال حاضر کشور ما هستند آنهم به شکل فله‌ای، ایجاد فاجعه است و ارتکاب انواع جنایات در بطن آن و باید که علیه آن برخاست.

اما بر این نیز باید انگشت گذاشت که اگرچه در جامعه‌ی ما ناشی از هیستری افغان‌ستیزی، اعم از جهت داده شده از بالا و چه خودجوش در مناطقی از محل اسکان افغان‌ها، متاسفانه نیروی فریب خورده ضد افغان کم هم دیده‌ نمی‌شود، متقابلاً اما در سال‌های اخیر خرد و شعور متعالی افغان‌دوستی و دفاع از حقوق پناهندگی آنها در سطح جامعه بسی چشمگیر جلوه می‌کند. و این خود، نشانه‌ی بلوغ دمکراتیک در جامعه‌ی ایران و وجود نیروی چالش با خارجی‌ستیزی است که وجهی از رشد روحیه و منش آزادی خواهی و عدالت جویی در کشورمان به شمار می‌آید و جای خرسندی دارد.

بدانیم که تاریخ در مورد برخوردهای ستمگرانه‌ با افغان‌های مهاجر به ایران که در حال حاضر ستمگرانه‌تر از هر وقت دیگری جریان دارد، قضاوت بسیار تندی خواهد داشت. داوری‌ای که فقط هم یقه‌ی آمران و عاملان قدرت حاکم را نخواهد گرفت، بلکه متوجه آن بخش از ملت هم خواهد شد که حامی این تبهکاری دولت بودند و شدند. دلخوش ماندن به قضاوت تاریخ اما راه بجایی نمی‌برد. روشنگری‌ در همین امروز بمنظور بیداری مردمان فریب خورده دچار هیستری ضد افغان و راه اندازی جنبش مدنی جهت مقابله با سیاست افغان‌ستیزی حکومتی لازم است. این را، وظیفه‌ای تاخیرناپذیر خود قرار دهیم و در عمل به آن بکوشیم.

 

بهزاد کریمی ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴ برابر با ۳ ژوئیه ۲۰۲۵

 

تاریخ انتشار : ۱۲ تیر, ۱۴۰۴ ۸:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. بهمن و سودابه گفت:

    رفیق گرام،اینکه اخراجِ مهاجران سازمان‌یافته ست،در آن بحثی نیست،اما به انگیزه ای قوی‌تر واصلی،که پلتیکی هدفمند و امنیتی ست،اشاره ای نفرمودید،و آن پوششِ بسیار حساب شده ی این طوفان،در ناشناس ماندنِ عواملِ همدستِ داخلیِ اسراییل ست،که این بیچارگان و بسیاری از ناآگاهان و مغبون شدگان ایرانی ،به ابزار و گوشتِ دَم توپِ این سیاسان،بخدمت گرفته شده اند؛تا مشخصاً در چنین هرج ومرج و همهمه،از زیر ضرب و تاوان مرگبارش،بگریزند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش یک جنایت!

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی

نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی

اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید