ببین رفیق، دگر بار!
برکهء “شیرینِ” زندهء شعرم
که آینه وار،
تصویر ِ سبز ِ جنگل را
در دلِ خویش مهمان کرد.
چه سان!
به زیر ِ سایهء سیاهِ ابر ِ جنایت
زلالِ چهرهء خود را
به عمق هجرت داد!
و نوعروسِ شادیِ قلبم
که می پرید ز شوق
درونِ حجلهء پر شورِ بوسه حیران شد!
و برکه که می رفت
تا ز آفتابِ ظهر پر گردد،
چه سان!
پر از سکوتِ غمی نعره زن
به سوگِ یاران شد!
ببین رفیق، دگربار!
قلبی تهی تر از تهی
نشسته بر سریر ِ قدرتی مفلوک
از افولِ روح خویشتن،
چه سان!
حلقهء دار را از شاخهء خشکیدهء منیّتش
آویخت!
تا بر دندانِ گردِ و دیدهء سوداگر
خنده ای کریه بنشاند.
و چهرهء ز مهر گلگونِ
صبحدمی چنین وسیع را
از رقص ِ بی پروایِ سیمرغ
بر شعله هایِ آتش بترساند.
امّا
عقابهایِ عشق
سر مست از جنونِ پریدن
در پرواز ِ بی بازگشت شان
با اوج هم خانه می شوند.
و دستِ نجیبِ کمانگرانِ کار
با منبّتی
از پرواز ِ کبوترانِ صلح
بر فراز ِ داد
کمانِ رزم را
نقش می زنند.
تا پرواز ِ تیر را
در بازوانِ آرش
دیوانه تر کنند.
و در قلبِ ما
آنجا که دلیری و عشق
دست بر دوشِ یکدگر
نجوایِ مهر می کنند،
“شوری بیاکنند.”
تا رویایِ سپیدِ عدالت را
از امتدادِ نگاه پلنگان
بیاویزیم،
از ستیغ ِ صخره هایِ بلند
بر رخ ِ تابناک ماه.
“۱” روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که سحرگاه روز یکشنبه (۱۹ اردیبشهت) پنج نفر در زندان اوین اعدام شدهاند. اعدامشدگان فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان هستند.