بپاخاستن مردم این دو کشور خیلی خوبه. روی ملت تأثیر گذاشته و روحیه گرفته اند. توی کوچه و خیابان این را می بینی. با هیجان از مبارزه ی مردم مصر حرف می زنند. برخی “مسن ترها” ابراز نگرانی می کنند که مبادا اسلامی ها به جای مبارک بیایند. در بین جوان ها دو بحث در کوچه و خیابان شنیده می شود.
یک گرایش این است که “خوش بحالشون. آمریکا مجبوره مبارک را برداره. اما در این جا آمریکا مدافع آخوندهاست و آن ها را برنمی داره”.
یک گرایش دیگر این بود: “حتماً مردم در مصر پارسال تظاهرات های ما را دیده اند و یاد گرفته اند. خوش به حالشون. حالا اونا دیکتاتور را سرنگون می کنند”…
مردم می گویند “نگاه کنید. الزهرایی ها – اسلامی ها – وقتی دیدند همه آمدند بعداً به مبارزه پیوستند. این اسلامی های فرصت طلب اینطوری اند. وقتی همه آمدند آن وقت آن ها هم میان تا روی موج سوار بشن”.
جمهوری اسلامی اولش سرگیجه گرفته بود. نه می تونست چیزی نگه و نه می تونست چیز مهمی بگه. بعداً اخبار مصر را طوری منعکس کردند که انگار نه انگار حکومت مبارک چیزی مثل خودشان است. انگار خودشان در کره ی مریخ اند و دارند از آن جا گزارش می دهند. همه ی بلاهایی که خودشان این سی سال و در جریان خیزش پارسال سر ملت آوردند را می گفتند و انگار کارهای مبارک هیچ شباهتی به کارهای خودشان ندارد. این بی شرم ها مردم را دست کم می گیرند. همه ی این ها مردم را عصبانی می کند و کرده است.
دیروز بالاخره بعد از چندین روز تصمیم گرفتند حرکتی را در این زمینه سازمان دهند. نماز جمعه ی دیروزِ تهران را خود خامنه ای اقامه کرد؛ و بعدش در حرکتی، شعارهایی در ارتباط با دیکتاتوری و دیکتاتور در مصر راه افتاد. تحلیل گرهاشون نمی دونند چی بگن. سعی می کنند برخی الله اکبر گفتن ها و یا نماز جمعه ها در مصر را برجسته کنند. از طرف دیگر می گویند آلترناتیو آمریکا “البرداعی” است اما مردم او را دوست ندارند چون کراوات می زند! در ضمن این ها با “اخوان المسلمین” مشکل دارند. از یک طرف سعی می کنند بگن این جریان ایراداتی دارد و از طرف دیگر می گویند “بعض هیچی است”. بالاخره هر چی باشه “مسلمین” است.
عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دوره ی خاتمی و از رهبران سبز در لندن با بی بی سی مصاحبه کرد, و از “اخوان المسلمین” حمایت کرد. می گفت این ها مثل حزب “توسعه و عدالت” اردغان در ترکیه هستند و خوبند.
به هرحال ملت روحیه گرفته اند. جدا از دیده ها و شنیده ها در کوچه و خیابان، این اوضاع نشان دهنده ی پیوند و خواست مشترک میان مردم ایران و جهان و منطقه است. برخی بیانیه ها از حضور گسترده ی زنان در مبارزات تونس و مصر صحبت می کند. راستش تصاویری که این جا ما می بینیم (چه از کانال های جمهوری اسلامی و چه ماهواره) نشانه ای از این “حضور گسترده” نیست. چیزی که ما از شرکت زنان در خیزش مصر می بینیم به نسبت آنچه پارسال در ایران دیدیم کیفیتاً متفاوت است. البته این طبیعی است. کاری که سی سال جمهوری اسلامی با زنان کرد نتیجه اش باید چیزی بود که پارسال در زمینه ی شرکت زنان در خیزش دیدیم؛ و این با تونس و مصر متفاوت است. البته یک شانس مردم مصر هم تا الان این بوده که از رهبرانی چون موسوی و کروبی برخوردار نیستند.
در هر صورت وقتشه که هم ما از مبارزات مردم این دو کشور درس بگیریم هم آن ها از بلایی که سر انقلاب ۵۷ ایران آمد درس بگیرند و دل به توهمات نبندند.
شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۹