پاتک جبهە راست، بویژە راست افراطی، برای بازگرداندن اوضاع بە حالت قبل از انتخابات ریاست جمهوری کە از همان فردای پیروزی حسن روحانی درانتخابات آغاز شدە بود بتدریج ابعاد وسیعتری بە خود گرفتە و روز بە روز دامنە بیشتری پیدا می کند.
این جبهە در زمان انتخابات دراثر اختلافات چنان دچار انشقاق و چند دستگی شدە بود کە برغم آگاهی از عواقب کار برخلاف گذشە قادر بە ائتلاف حول کاندیدای مشترکی کە بتواند با روحانی رقابت کند نشد. اما اینک تلاش وسیعی را برای احیا دو بارۀ خود حول مخالفت با مطالبات مردم و سیاستهای پساانتخاباتی دولت روحانی آغاز کردە است. جلوگیری از بدست گرفتن مسئولیت های مهم و کلیدی توسط اصلاح طلبان، ایجاد شکاف و اختلاف میان ائتلاف حاکم و میان روحانی و اصلاح طلبان، ممانعت از اجرای وعدە های روحانی بە مردم، کارشکنی درکار دولت، ایجاد یاس و ناامیدی در میان اردوی اصلاح طلبان و مردم، منزوی کردن و تضعیف بدنە اجتماعی دولت، تاکتیکها و براندازی یا مسخ دولت استراتژی آنهاست.
درواقع سردرگمی پس از شکست سنگین سیاستها و کاندیداهای محافظە کاران در انتخابات گذشتە و نرسیدن طیف های مختلف جبهە محافظە کاران بە سیاستی مشترک در شرایط جدید و در قبال رویکردهای پساانتخاباتی دولت جدید و تداوم اختلافات و انشقاقات در میان آنها و همچنین سکوت معنی دار خامنەای در قبال رفتار محافظە کاران افراطی و پارەای سیگنال های حمایتی وی از آنها و عدم مقاومت بە اندازە روحانی در مقابل فشارهای زورگویانە و زیادە خواهانە راست های سنتی تمامیت خواە، میدان را برای میدانداری این جریان خالی نمودە و بە آنها فرصت دادە است تا با تمام نیرو و امکانات شان بە میدان بیایند وتلاش کنند با بە دست گرفتن رهبری جبهە محافظە کاران و استفادە ازاین اهرم، مانع اجرای آن بخش از برنامە های اصلاحی دولت شوند کە منافع و موقعیت آنها را تهدید می کنند.
واقعیت این است کە پاتک محافظە کاران تا کنون کامیابی های متعددی بە دست آوردە وآنها بە رغم شکست در انتخابات اکثر خواستە هایشان را تا کنون بە دولت تحمیل کردەاند. بدون شک اگر موافقت نسبی ناگریز و همراە با قید و شرط خامنەای برای حل مناقشە هستەای نبود، حجم مخالفت با سیاست خارجی دولت و مانع تراشی بر سر راە اقدامات تا کنون انجام شدە توسط آنان کە بە نظر می رسد پشتشان آنچنان گرم است کە حتی نگران عواقب حملە فیزیکی بە خودرو حامل رئیس جمهور هم نیستند، می توانست تلاشهای دولت را عقیم سازد.
جبهە راست سنتی، با وجود اینکە درانتخابات گذشتە مردم بە آن وسیاست هایش نە گفتە اند و از لحاظ موقعیت اجتماعی در وضعیت بسیار ناخوشایندی قرار دارد، با این وصف بخاطر تسلط اش براقتصاد، سپاه – بسیج – دستگاە های امنیتی، شورای نگهبان، مساجد وتکایا، نمازهای جمعە، بازار، کمیتە امام، صندوق ها وبنیادهای مالی متعدد و ثروتمند، رادیو و تلویزیون دولتی و سایتها و روزنامە های متعدد وبیت رهبری، توازن قوا در حکومت همچنان بە سود آنهاست. تا وقتی کە چنین است و توازن قوا در بالا بە زیان این جریان تغییر نکند و فضای جامعە بستە بماند، آنها در شرایط نبود آزادی و غیبت احزاب، اتحادیە ها و نهادهای مدنی می توانند زیر پای هر رئیس جمهور و دولتی را کە بخواهد منافع و موقعیت سیاسی – اقتصادی بلامنازع آنان را مورد تعرض قرار دهد، خالی نمایند و دولت مطلوب خودشان را جایگزین آن کنند. تجربیات دوران ٨ سالە خاتمی، جنبش سبز و تجربە ٣ ماهە دولت روحانی نشان دادەاند کە بدون بر هم زدن تعادل قوا در حکومت امکان پیشبرد بر نامە های اصلاحی وجود ندارد، هم خاتمی و هم روحانی خود بە این موضوع وقوف دارند، اما همچنان یا فکر می کنند کە گویا می شود این تعادل را با چانە زنی صرف در بالا دگرگون کرد، و یا خود نیز از توسل بە جامعە هراس دارند. بر عکس این دو، موسوی و کروبی بە درستی این حقیقت را کە ممکن ترین و موثرترین راە بهم زدن تعادل و مسطح کردن شرایط جهت پیشبرد اصلاحات، توسل بە جامعە و بسیج نیرو از پائین است، درک کردند و سعی کردند بە آن عمل کنند. مردم در زمان خاتمی، انتخابات ٨٨ و حتی در انتخابات گذشتە نشان دادند کە آمادگی برا ی حضور در صحنحە را دارند. روحانی اگر نخواهد مانند دولت های گذشتە نقش تدارکچی بیت رهبری و اعوان و انصارش را بە عهدە داشە باشد و بە وعدەهای مثبت انتخاباتیش پا یبند بماند، هیچ چارەای جز دگرگون کردن توازن قوا از طریق فراهم کردن اسباب آزادی و دمکراسی و احزاب و اتحادیە ها و عدم تمکین بە خواستە های نامشروع و زیادخواهانە اقتدار گرایان حاکم ندارد.
متاسفانە تا کنون بە جز درعرصە سیاست خارجی در سایرعرصە ها، دولت جسارت کافی برای پیشبرد برنامە هائی را کە بە مردم وعدە دادە است از خود نشان ندادە و فعلاً این برداشت را به دست می دهد که تسلیم فشار ولی فقیە و راست سنتی شدە است. تازە ترین نمونە فاحش این تسلیم صرف نظر کردن رئیس جمهوراز معرفی توفیقی بە مجلس برای تصدی وزارت آموزش عالی است.
اگر روی دلایل مخالفت خامنەای با وزرات توفیقی، کە بە نقل از رئیس جمهور در سایت سهام نیوز منعکس گردیدە و درآن گفتە شدە “نگرانی رهبری٬ تغییر شرایط دانشگاه ها از امنیتی به آموزشی و فرهنگی است. ایشان بر حفظ و ابقای مدیران امنیتی در راس دانشگاه های کشور اصرار دارند. ایشان بنا به این اعتقاد مدیرانی نظیر آقای رهبر در دانشگاه تهران را برای کنترل دانشگاه امری مهم و حیاتی می دانند” مکث کافی شود مشخص می شود کە خواست خامنەای فراتر از مخالفت با یک شخص است. او در واقع ضمن دادن برحذرباش بە روحانی برای دولت خط و ربط و مرز تعیین نمودە و بە او حالی می کند کە قید وعدە های دمکراتیکی را کە قبل از انتخاب بە مردم دادە بزند. خامنەای می خواهد فضای امنیتی و پلیسی در دانشگاە ها و بە عبارتی در کل جامعە همچنان محفوظ بماند و مسئولیت بە کسانی سپردە شود کە نخواهند بە باز شدن فضا در دانشگاە ها و جامعە یاری رسانند. علت هجوم راست سنتی و مخالفت خامنە ای با کاندیدائی توفیقی چیزی جز این نبود کە می شد دید و انتظار داشت وی بخشی از وعدە های انتخاباتی روحانی بە دانشجویان و دانشگاهیان را عملی کند. توفیقی حداقل در مدت کوتاهی کە سرپرست وزارت آموزش عالی بود، با این کە می دانست اقداماتی کە انجام می دهد، شانس وزیر شدنش را تقلیل می دهند، دچار محافظە کاری نشد و هرچە را درست تشخیص داد بە آن عمل کرد.
عدم قاطعیت و رفتار محافظە کارانە دولت، حتی در مواردی کە از اختیار قانونی برخوردار است و رهبری قانونا نمی تواند در آنها امر و نهی کند، باعث مصمم تر شدن مخالفان حکومتی دولت و تشدید تلاش هایشان جهت حفظ قدرت و تعویق در بازسازماندهی مدیریتی نهادهای مهم دولتی گردیدە است. بیهودە نیست کە علمالهدی بنا بە گزارش “ایسنا” مدعی است به رغم پیروزی حسن روحانی، اصولگرایان همچنان در قدرتاند: «اینکه در انتخابات فکر کنید اصولگرایان شکست خوردهاند را من اصلا قبول ندارم؛ در حال حاضر سه ماه است که دولت یازدهم مستقر شده و تمام تلاش خود را در حساسترین نقطه کشور یعنی خراسان رضوی جهت تشکیل شورایی برای خود انجام دادهاند، اما موفق نشدهاند؛ این یعنی ما اصولگرایان هنوز قدرت داریم.» و در ادامه می گوید: «تا به همین امروز دولت یازدهم شش نفر را در مشهد مقدس جهت تصدی پست استانداری تا مرز حکم دادن جلو برده است؛ اما نتوانسته از این میان شخصی را بر این مسند بنشاند… مشخص است که اصولگرایی هنوز شکست نخورده است؛ این عملیات روانی است که اصلاحطلبان راه انداختهاند تا اصولگرایان را منزوی کنند.»
این گونه اظهارات بی پروایانە تنها از زبان امام جمعە مشهد نیست کە شنیدە می شود. در طی سە ماە پس از انتخابات این گونە سخنان بە کرات از جانب تعداد زیادی از سرداران سپاە و بلندپایگان حکومت شنیدە شدە و بعضا نیز همان گونە کە امام جمعە مشهد اعتراف کردە، با اقداماتی عملی همراە بودە است. بااین حال خامنەای کە از همە چیز خبر دارد و در ظاهر از دولت دفاع می کند، تلاش چندانی برای مهار این افراد از خود نشان نمی دهد. مهمترین دغدغە وی بە نظر می رسد پیدا کردن راهی برای خلاصی از تحریم ها و تنگناهایی است کە در اثر تحریم ها بوجود آمدە اند. موافقت او با قراردادی کە بە نیابت از وی دە سال پیش توسط روحانی و دولت خاتمی با سە قدرت اصلی اروپایی تدوین شد و بە علت مخالفت جرج بوش بە اجرا در نیامد نشان می دهد کە او نسبت بە خطری کە از این رهگذر رژیم را تهدید می کند واقف بودە است. بە احتمال زیاد تغییر رویە وی نسبت بە مسلە هستەا ای و تشکیل فرایندی کە بە شکل گیری دولت احمدی نژاد و تشدید ستیزە جویی با غرب و توسعە فعالیت هستەای در دورە احمدی نژاد انجامید و نشان دادن سرسختی در مذاکرات بە نوعی انتقام جویی از غرب و روشی بود کە می پنداشت می تواند بە وسیلە آن با مشت پر از موضع قدرت با غرب مذاکرە کند و از آنها امتیازاتی بگیرد. اما حساب خامنه ای خیلی درست از کار در نیامد و بالاخرە مجبور شد از مواضع گذشتە اش کوتاە بیاید. اگر تمرد احمدی نژاد از او اتفاق نمی افتاد، چە بسا او حتی قبل از انتخابات مبادرت بە عقب نشینی می کرد. بی جهت و از روی تصادف و یا نظر شخصی نبود کە ولایتی باب بحث راجع بە سیاست های هستەای را در یکی از مناظرات تلویزیونی گشود. با توجە بە نزدیکی او بە خامنەای بسیار بعید بود بدون اذن رهبر چنان کند. در حال حاضر نیز مهمترین نقطە اشتراک خامنەای با روحانی لغو تحریم ها از طریق کنار آمدن با غرب است کە بە نظر می رسد چنانچە حادثە مهم غیرمترقبە ای پیش نیاید بە سرانجام برسد. اما هیچ نشانە روشنی مبنی بر این کە جریان حاکم بخواهد مسیر را برای اجرای وعدە های انتخاباتی روحانی باز بگذارد فعلا در دست نیست. اما شواهد بسیاری حاکی از آنند کە یک رشتە توافقات پشت پردە میان روحانی و خامنە ای برای انجام حدودی از اصلاحات و تعدیلات بی آن کە موقعیت خامنە ای و رژیم را تضعیف نمایند، بە عمل آمدە است. عدم آزادی زندانیان سیاسی، تاکید وزیر ارشاد بر حفظ سانسور، حفظ محدودیت تشکیل حزب و اتحادیە و نهادهای مدنی، تداوم و بعضا تشدید فشارها علیە فعالین سیاسی و مدنی، تاکید تازە خامنە ای بر حفظ شرایط پلیسی در دانشگاە ها، جلوگیری از سپردن پست های مهم دولتی بە اصلاح طلبان میانه تا چه رسد به اصلاح طلبان پیگیر و افراد دگراندیش، عدم برخورد خامنە ای با عواملی کە آشکارا مانع پیشبرد وعدە های مثبت انتخاباتی روحانی می شوند، همە دلالت بر عزم حکومت برای حفظ جو پلیسی حاکم بر کشور و رجعت بە شرایط پیش از انتخابات دارد. همان گونە کە اشارە شد، نیروی راست سنتی بە لحاظ اجتماعی فعلا مطرود و منزوی و فاقد انسجام پیشین است، اما از لحاظ امکانات بسیار غنی است. این جریان در حال بازسازی خود است. قبل از آن کە این بازسازی بە سرانجام برسد می شود با فراهم کردن اسباب دمکراسی وآزادیهای اساسی و مهیا کردن زمینە سازمانیابی مردم شرایط جامعە را دگرگون نمود. بر خلاف آنچە کە پارەای از هواداران دولت و اپوزیسیون می گویند دایر بر این که “نباید سطح توقعات مردم از دولت را بالا برد و از دولت باید حمایت بی چون و چرا کرد”، باید سیاستها و رفتار دولت را زیر نظر داشت، هر جا کە لازم شد از کارهای مثبت اش حمایت کرد و هر گاە کە خطا وسستی و مماشات نشان داد از آن انتقاد کرد. مردم حق دارند از هر دولتی مطابق وعدە هائی کە دادە انتظار داشتە باشند، حق دارند معترض و منتقد هر خلف وعدەای باشند. مثلا از رویکرد و اقدامات دولت جهت حل مناقشە هستە ای و متعارف سازی سیاست خارجی کە بە سود کشور و مردم اند بایستی تا انحرافی در آن بوجود نیامدە، حمایت کرد. این را خود مردم بخوبی تشخیص می دهند و واکنش مطلوب نسبت بە آن نشان می دهند. در مقابل باید از عدم اجرای وعدە آزادی زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز، از سکوت در برابر موج اعدام ها، از تمکین و عقب نشینی پیاپی از خامنەای، از سپردن وزارت دادگستری بە یک جنایتکار شناختە شدە، از عدم لغو سانسور و … بایستی انتقاد کرد و بە حکومت فشار آورد تا آنها را تغییر دهد.