شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۲

شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۲

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی
ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟
در این‌گونه موارد دوگانۀ کاذبی درست می‌شود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار می‌ورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک می‌کنم و اکثریت قریب به...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟
تسلط بر دولت یک امر حیاتی برای جبهۀ پایداری در انتخاب رهبر آینده است. جبهۀ پایداری می‌کوشد با تسخیر دولت، تسلط خود را بر تمام ادارات و نهادهای دولتی اعمال...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هواداری از ایران
نویسنده: هواداری از ایران

چالش “کرد”، نگاه به صحنه و مواضع ما

مناسبات تاریخی کردها با دولت‌های منکر و یا سرکوبگر حق کرد، مقدمتاً باید بر مبارزه آنها بر سر دمکراسی در کشور و کسب حقوق دمکراتیک ملی استوار باشد که چنین نیز هست. در همین راستا از هر سطح از عقب نشینی‌های دولت‌های تبعیض گر و سرکوب کننده کردها می توان استقبال کرد و از هر پیشنهاد ولو کوچک برای تعامل، می باید که هشیارانه سود جست.

موضوع رفع ستم از مردمان کرد، معضلی است دیرینه هم در ایران ما و هم فرا کشور ما. معضلی که، در چند سال اخیر وارد مرحله حساس تری شده و ضرورت برخورد اکید همه جریان‌های سیاسی ایرانی نسبت به تحولات پیرامون آن را در دستور کار قرار داده است. با تثبیت “حکومت اقلیم کردستان” در عراق و تحرکات نوپدید برون مرزی در عملکردهای این دولت منطقه‌ائی؛ با سر برآوردن کردستانی خود مختار در سوریه برای اولین بار طی تاریخ و بر زمینه بحران حاد این کشور؛ با گذر احتمالی ستیز خونین سی ساله کردهای ترکیه و دولت ترک با یکدیگر به گفتگوی ناگزیر جهت رسیدن به سطحی از مصالحه؛ نیز در ایران ما و در ابعادی محدودتر نسبت به این سه، با اعلام منشوری از سوی دولت تازه بر سر کار آمده روحانی در ایران پیرامون برخی از حقوق “اقلیت” های ملی ـ قومی در ایران که نمود ورشکستگی سیاست سرکوب نظام حاکم در برخورد با معضل تبعیض ملی ـ قومی در کشور ما است، و سرانجام بر اثر تحرکات پیرامون تشکیل کنگره کردهای چهار کشور و مجادلات و مباحثات پیرامون پیشنهادها در آن، “چالش کرد” به عاملی بسیار جدی در سیاست گذاری منطقه‌ائی و ملی فرا روئیده و اتخاذ تدابیر پیشاپیش در قبال تحولات مهم رو به وقوع حول خود را، موکداً در دستور کار جریان‌های سیاسی قرار داده است. در عمل به همین اقتضاء سیاسی بود که هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان، از چندی پیش با بررسی روندهای سیاسی مربوطه و جهت اتخاذ موضع نسبت به آنها کوشید تا در پی بهره گیری از بیشترین اراده سازمانی در این زمینه، دیدگاه خود در این زمینه را روشن کند. اینک، در نتیجه تدابیر صورت گرفته و اقدامات ناظر بر آن، با نظرداشت اطلاعات تاکنونی ما، ما نگاه و موضع خود در قبال این چالش را طی این بیانیه اعلام می داریم و  از همه آنانی که مسئولانه به دنبال سرنوشت امر دمکراسی در منطقه خاورمیانه و ایران و کردستان ما هستند، انتظار برخورد فعال در قبال روندهای حساس و بسیار مهم مرتبط با چالش کرد را داریم.

نگاه به صحنه

١. چالش کرد، چالشی است تاریخی و سیاسی. واقعیتی سربرآورده از دل تحولات ژئو پولتیک ناشی از فروپاشی “امپراتوری عثمانی” و پروژه‌های آمرانه عموما کژ و نارسای دولت ـ ملت سازی در منطقه  از یکسو و از سوی دیگر تاریخ و تطور خود ویژه هر یک از مولفه های آن در کشورهای چهارگانه ایران، ترکیه، سوریه و عراق. درک درونمایه این چالش در طول تاریخ، یعنی ابراز هویت ملی و تحقق خواست خودبودگی کردی در جهات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بی توجه به هر دو روند گفته شده ناممکن است.  

٢. چالش کرد در هر چهار کشور مزبور، پیوسته متاثر از هم بوده‌اند و کمابیش تاثیر گذار بر یکدیگر. ویژگی‌های اقلیمی و تاریخی و تفاوت‌های برخاسته از تعلقات چند سویه این چهارپاره در جغرافیا‌های سیاسی متفاوت، آنها را مجزاهایی هم پیوند با هم تعریف می کند؛ بگونه‌ایی که جملگی آنها از یکسو در پارادیم کسب و تثبیت هویت ملی کرد اگرچه در ظرف تاریخی ـ سیاسی خود ویژه‌شان متشخص و قابل تبیین اند و از دیگر سو، در پیوند، اشتراک و همراهی‌شان با مبارزات دیگر ملیت ها در کشور معین. 

٣. چالش کرد، از همان ابتدا وجهی از رقابت‌ها و تعامل‌های بین المللی در منطقه غرب آسیا بوده که طی چند دهه گذشته، در معادلات بین قدرت‌های فرا منطقه‌ای و درون منطقه‌ای جنبه به مراتب فعال‌تری به خود گرفته است. این چالش در هر یک از کشورهای ذیربط “مسئله کرد”، الزاماً درگیر یک یا چند قدرت دولتی بوده و هست و به ناگزیر، به درجاتی مرتبط و متکی بر قدرت‌های رقیب آن دولت‌ها. 

۴. تشکیل و تثبیت “حکومت اقلیم کردستان” در پی آثار دو جنگ خلیج فارس طی دو دهه گذشته، رویداد بس با اهمیتی بود در چالش کرد که می تواند و می خواهد رقم زننده آینده چالش کرد باشد. 

۵. تشکیل “حکومت اقلیم کردستان” اگرچه تاسیس خود را عموماً مدیون سقوط ساختار متمرکز مبتنی بر تبعیض ملی و مذهبی بعثی به نیروی زور خارجی ارتش امریکاست، اما بی پشتوانه تاریخی پنج دهه ایستادگی علیه تبعیض و بدون تکیه بر جنبش سازمان یافته و نیرومند کردی در عراق، برپایی چنین حکومتی ناممکن بود. 

۶. تهدید گهگاهی به جدائی‌ از دولت عمدتاً شیعی ـ عربی بغداد توسط “حکومت اقلیم” از یکسو، و موضوع مهم عملی داد و ستدهای خارجی آن و بویژه صدور مستقلانه نفت به ترکیه از دیگر سو، بیانگر سیاست عمومی “حکومت اقلیم” است. تاکنون، اثرگذاری عنصرکردی در سیاست عراق که از شکاف جدی شیعی ـ سنی بین عرب‌ها رنج می برد، بسی بیشتر از تاثیر مرکز بر اربیل بود. اینک اما، معادله قوا بین سه مولفه تشکیل دهنده عراق فدرال یعنی، اهل شیعه و اعراب سنی و کردها، رو به تغییر جدی در سمت واگرایی‌ها گذاشته و هر چه بیشتر وارد تنش‌ های حساس تری می شود. 

٧. در پی این مهم، چالش کرد در جغرافیای سیاسی ترکیه نیز وارد فاز بالاتری شده و ناسیونالیسم دولتی ترک در پی نود سال انکار محض هویت کردی در این کشور، در قبال جنبش هویت خواهی به رهبری پ.کا.کا، عقب نشینی‌هائی‌ کرده است. ٢٠ میلیون “ترک کوهی” در این کشور، اکنون دیگر نام خود دارند: کرد. توسل ناگزیر دولت ترک به مذاکره با پ.کا.کا، نقطه عطف بزرگی است. 

٨. روند مذاکره دولت ترکیه با پ.کا.کا، دعوت چندی پیش اردوغان از بارزانی رئیس “اقلیم” به دیار بکر  ـ مرکز تاریخی منطقه کردنشین ـ  و حضور مشترک این دو در تجمع ده ها هزار کردی که شنونده مستقیم آوازه خوانان معروف سمبل کردستان: “شوان” و “تاتلی‌سس” بودند، نوعی از اعتراف بود به حقیقت هویت کردی توسط غدارترین منکر تاریخی کرد.

٩. پدیده بسیار مهم دیگر در چالش کرد، سر برآوردن کردستان خود مختار است در سوریه بر زمینه بحران درونی ـ منطقه‌ائی ـ جهانی این کشور. واقعیت اداره کرد به دست کرد و دفاع از خود در برابر هر تعرض غیرکردی. کردهای سوریه در پی تاخیری تاریخی، اکنون در مبارزه تاریخی کرد نقش یافته‌اند.  

١٠. اگرچه موقعیت کردستان خودمختار در سوریه هنوز از ثبات جدی برخوردار نیست و سرنوشت آن فعلاً درگرو نتایج تحولات این کشور است، اما تاریخ کرد بر بستر گرایش تاریخی آن، نشان می دهد که هر عروج به موقعیت ” خود حکومتی” کردی ولو منجر به شکست، رهتوشه و پشتوانه حرکت بعدی می شود. به این اعتبار، شاید که عمده پیروز سیاسی بحران سوریه – این تراژدی انسانی بزرگ- کردها باشند. 

١١. جمهوری اسلامی همانند آن سه قدرت مرکزی دیگر، همواره سرکوبگر کردهای کشورش بوده و همزمان، اینجا و آنجا حامی مصلحتی کردهائی از آن سه کشور به مقتضی سیاست‌های منطقه‌ای خویش؛ پس مانند آن سه دیگر‌، حساس نسبت به تحولات جاری حول چالش کرد. ارایه منشور از سوی “روحانی” در قبال تبعیضات قومی در ایران را، اساساً و مقدمتاً می باید که از چنین منظری دید و فهمید. 

١٢. ارایه منشور از سوی آقای روحانی پیرامون توجه به “معضلات قومی و مذهبی” در ایران طی کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری، صرفنظر از کسب رای در این مناطق همواره رنجور از تبعیض مرکز، اساساً در راستای ایفای نقشی قوی تر جمهوری اسلامی است در رقابت‌های منطقه‌ایی و نیز دفع خطر از حاکمیت ج.ا.ا. پس، می تواند عمدتا رویکردی برون مرزی فهم شود تا تصمیمی درون مرزی. 

١٣. تدارک کنگره ملی کرد در اربیل “اقلیم”، واقعه‌ائی است بارز در چنین شرایطی. کنگره‌ائی به این نام پیش از این نیز توسط پ.کا.کا در اروپا برپا شد، جلسه تدارکاتی این یکی اما در قلب مناطق کرد نشین کشورها و با طیفی گسترده‌ از کردها تشکیل شد. 

١۴. سرنوشت کنگره ملی کرد و تداوم آن را حل مسئله اعمال هژمونی کدامین از دو جریان بر آن ( “اقلیم” یا پ.کا.کا؟) و نیز برآیند تحولات منطقه‌ سراسر تنش آلود ما است که رقم خواهد زد. دو نیروی اصلی کنگره ملی کرد، با آنکه در منازعات و رقابت‌های سیاسی منطقه عموماً هم صف نیستند، اما چنین افتراق سیاسی مهمی نیز مانع اشتراک آنان در برآمد کردی‌شان نشده است. 

١۵. همه پنج جریان مشتق و منشعب از دو حزب دیرینه سال کرد ایرانی ـ حزب دمکرات و کومله ـ سهیم این کنفرانس مقدماتی بودند و جزو تدارک کنندگان کنگره. از لحاظ موضع گیری‌های عمومی نیز، هم پیوندند با “اقلیم”. اما برخی جریان های کردی و نیز کردهای غیر متحزب قسماً متشکل در نهادهای مدنی، دور زده شدند.  

مواضع ما

۰۱ما واقعیت چالش کرد در چهار کشور مزبور را در حقیقت ملی آن می فهمیم و بر محق بودن آن تاکید داریم. ابراز، کسب و تثبیت هویت کردی، اساساً و جوهراً در مقوله حقوق بشری می گنجد. ما از جایگاه چپ دمکرات، نفی و نقض حقوق ملی کرد توسط هر نوع ملی گرایی دیگر را رد می کنیم.

٢. به باور ما حل دمکراتیک مسئله کرد و پاسخگوئی به مطالبات کردها در هر چهار کشور، تابعی است از واقعیت ‌تاریخی ـ سیاسی هر یک از این کشورها و بطور کلی اوضاع منطقه خاورمیانه، که در نظرنگرفتن آنها نه تنها مضر بل ماجراجوئی مهلکی است علیه همگان. حل دمکراتیک مسئله کرد در منطقه، همانا از انواع “فدرال”ها، “خود مختاری‌ها” و دیگر اشکال خواهد گذشت و روند دمکراتیزه شدن دولت ها در هر کدام از این کشورها، عامل مهمی هم در به ثمر رسیدن خودبودگی کردی و هم نوع و چگونگی آنست.

٣. همه فراست سیاسی در این خواهد بود که حل دمکراتیک مسىله کرد بر بستر واقعیت‌های تاریخی ـ سیاسی و محاسبه توازن قوا در هر یک از کشورهای چهارگانه پیش برده شود. ما از تحقق نزدیک ترین مناسبات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین کردهای چهار کشور دفاع می نمائیم و به این امید که چنین مناسباتی بتواند حلقه‌ نافذی برای صلح در منطقه شود و موجبی برای همگرایی اقتصادی و فرهنگی در این جغرافیای پر تنش باشد.  

۴. برگزاری کنگره ملی کرد به عنوان ارگان همبستگی بین کردهای چهار کشور در مبارزه هر یک از آنان برای آزادی و دمکراسی در کشورهای چهارگانه و نیز  عاملی در جهت برقراری و گسترش مناسبات دمکراتیک و صلح آمیز در منطقه، اقدام مثبتی است. این کنگره، گرچه اساساً کردی است ولی مشخصاً مرتبط  است با سرنوشت همه مردمان این منطقه در امر دمکراسی و توسعه اجتماعی.   

۵. مناسبات تاریخی کردها با دولت‌های منکر و یا سرکوبگر حق کرد، مقدمتاً باید بر مبارزه آنها بر سر دمکراسی در کشور و کسب حقوق دمکراتیک ملی استوار باشد که چنین نیز هست. در همین راستا از هر سطح از عقب نشینی‌های دولت‌های تبعیض گر و سرکوب کننده کردها می توان استقبال کرد و از هر پیشنهاد ولو کوچک برای تعامل، می باید که هشیارانه سود جست.  

۶. متاثر از واقعیت‌های تاریخاً شکل گرفته در هر چهار کشور و نیز همبستگی‌های همه سویه کردها با دیگر مولفه‌های اتنیکی هم میهن شان، مبارزه برای تحقق حقوق دمکراتیک کرد، از هم پیوندی ناگزیرآن با مبارزه دمکراتیک سراسری در این کشورها می گذرد. انفرادمنشی، آفتی بزرگ خواهد بود در حق جنبش کردی. جنبش کردی تنها در پارادیم دمکراسی خواهی است که کامیاب خواهد شد.  

٧. لازمه موفقیت جنبش کرد در درون مرز هر کشور کردنشین، وحدت نیروهای آن است. چارپاره کردی در جغرافیا‌های سیاسی متفاوت، چندگانه و دارای رنگارنگی اجتماعی و تنوعات سیاسی است. چالش کرد برای ابراز هویت کزدی همان اندازه واقعیت دارد که رشد ناهمسانی‌های اقتصادی ـ اجتماعی و فکری ـ فرهنگی در درون آن. تامین همبستگی بین کردهای چهار کشور، تنها به شرط پذیرش تفاوت‌ها بین آنهاست که امکان پذیر است. 

٨. جنبش کرد از برآمدهای عشیره‌ائی با خصلت ملی گرائی در اواخر قرن نوزدهم آغاز یافت، در ادامه اما متحزب شد و مدرن، و امروزه، جنبشی است هم سیاسی و هم مدنی. در محدوده‌های محلی شروع شد و حال به عنصری در معادلات بین المللی و منطقه‌ائی فراروئیده است. موفقیت آن، در حرکت همزمان سیاسی ـ مدنی آنست و در تلفیق آن با تحرکات بین المللی و دیپلماسی.

٩. جنبش کرد ایرانی، منشور دولت روحانی را باید فرصتی بداند برای گفتمان سازی پیرامون حقانیت حقوق ملی کرد. منشور صادره، ورودی است همچنان و هنوز امنیتی در جمهوری اسلامی به موضوع ملی ـ قومی در ایران، اگرچه با اعلام مخالفت صریح با این نوع نگاه؛ بیانی عریان از تناقض خاص حکومتی که، هم تبعیض می ورزد و هم نگران از عوارض آنست. برای نضج حرکت مدنی باید از همین نیز بهره برد. 

هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)  

بیستم خرداد ماه ١٣٩٢ (١٠ ژوئن ٢٠١۴)

تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد, ۱۳۹۳ ۷:۵۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)

سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟

بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …