سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۹ دی, ۱۴۰۴ ۲۳:۴۹

سه شنبه ۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۹

کودک‌همسری؛ خشونت آگاهانه علیه کودک
شهناز قراگزلو: کودک‌همسری مسئله‌ای شخصی یا صرفاً فرهنگی نیست؛ انتخابی آگاهانه در سطح قانون، سیاست و گفتمان رسمی است. جامعه‌ای که ازدواج کودک را قانونی می‌کند، برایش آواز می‌سازد و...
۹ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
در سوگِ بیضایی و اندیشیدن در سرزمینی که حافظه را می‌سوزاند
سوگِ بهرام بیضایی، سوگِ یک فرد نیست؛ سوگِ اندیشیدن در زمانه‌ای است که اندیشه هزینه‌مند شده است. او نشان داد که هنر، اگر از پرسش تهی شود، به تزئین وضع...
۹ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
بریژیت باردو: از ستارۀ سینما تا حامی حیوانات و سیاست‌های بحث‌برانگیز
باردو در خاطره‌ها باقی می‌ماند: زنی که به گفتۀ خودش جوانی و زیبایی خود را به مردان تقدیم کرد، اما زندگی و مواضعش نشان داد که او زنی مستقل، جسور،...
۹ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: احمد باقری
نویسنده: احمد باقری
بیمۀ تکمیلی یا پرداخت دوباره برای حقی که پیش‌تر پرداخت شده است؟
درمان، حقی قانونی و پیشاپیش پرداخت‌شده برای کارگران و بازنشستگان است و سازمان تأمین اجتماعی موظف است این حق را به‌طور کامل اجرا کند. بیمۀ تکمیلی هرگز نباید جایگزین تعهد...
۸ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
فروغ فرخزاد؛ تولد یک صدا
شهناز قراگزلو : در شعر فروغ، زن بودن نه یک نقش تحمیلی، که یک تجربه انسانی است. او "زن" را از حاشیه به متن آورد؛ زنی که عاشق می‌شود، می‌ترسد،...
۸ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
با یادِ رفیق غلامشاه مهربان؛ آرمان‌خواهِ استوار و «پدر» کودکان کار
غلامشاه مهربان تا پایان عمر، با باوری ریشه‌دار به عدالت اجتماعی و آرمان سوسیالیسم، به فعالیت سیاسی - اجتماعی و حقوق بشری ادامه داد و همواره به‌عنوان مدافع عدالت اجتماعی،...
۸ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تحریم، حذف، اقتدارگرایی؛ چرا دو قطب متخاصم ایران هم‌منطق شده‌اند؟
محمد منظرپور | رسانه مستقل بن‌بست: در این گفت‌وگوی صریح و چالشی، با فرخ نگهدار درباره پدیده‌ای بحث‌برانگیز صحبت می‌کنیم: تشابهات رویکردی و عملی جناح رادیکال حاکمیت ایران و جناح...
۸ دی, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: محمد منظرپور | رسانه مستقل بن‌بست
نویسنده: محمد منظرپور | رسانه مستقل بن‌بست

گزارشی از زندان برازجان

قفس که در ظاهر محل زندانیان برای روزهای اعزام است، مخوف ترین مکان است. فضائی که با ایرانیت پوشانده شده و اطراف آن درست همچون قفس حیوانات با فنس محصور گردیده است. هر گاه زندانی اقدامی کند و دست به اعتراض بزند، بر سرش کیسه می کشند و به داخل قفس می اندازند و با باتوم وشلاق به جانش می افتند

زندان مرکزی دشتستان در بیرون شهر برازجان در روستای بنداروز قرار دارد. این زندان مستقل از همه ی زندانها و حتی جدا از همه قوانین و آیین نامه های زندانهای کشور برای خود قوانین و آیین نامه دارد، که هر روز به مصلحت تغییر می کند. اداره بندها توسط شرورترین افراد است. برخلاف همه ی زندانها این زندان دارای یک فروشگاه بسیار کوچک است که کالای مهم آن سیگار است. از سیگار برای خرید و فروش مواد مخدر استفاده می شود و گاه اتفاق می افتد که یک نخ سیگار به مبلغ ۱۰۰۰۰ تومان معامله شود.

زندانیان بویژه در بند ۴ در برابر دوربین در سرویس بهداشتی و راهروها مشغول مصرف مواد مخدر اند. به وسیلۀ متادون، که به هزینه ماهانه زندانیان تهیه می شود، و با درصد بالا و بدون کنترل به همراه قرصهای خواب آور زندانیان را ساعتها آرام می کنند و به نوعی به بیهوشی می برند و مشکلات زندانیان را به اصطلاح حل می کنند. افرادی هم که تصمیم به ترک مواد دارند، عرصه را بر خود تنگ می بینند. فضای ناکافی و بی کیفیت باعث می شود که آنها ضعیف شوند. دیده شده است که زندانیان گرسنه بخصوص کسانی که تصمیم به ترک مواد گرفته اند، خمیرها را از کناره های نان لواش جمع آوری می کنند و آن را مصرف می کنند. (جمهوری اسلامی همیشه زندانیان را در مضیقه و  تحت انواع شکنجه ها نگاه می دارد. در دهه شصت نیز غذا آن قدر کم بود که زندانیان برای خوردن خمیر نان نوبت گذاشته بودند؛ چون خمیر باعث احساس سیری می شود).

بیماران در میان افراد سالم به سر می برند، بخصوص زندانیانی که بیماری ایدز و یا بیماری مسری و خطرناک دارند در بین دیگر زندانیان نگهداری شده و در همان جا فوت می کنند. امکاناتی برای ایزوله کردنشان وجود ندارد اگر چه اتاقی به این نام در بهداری وجود دارد. پرستاران بهداری و کارکنان آن از کمبود امکانات شکوه می کنند و هر گاه در این مورد نامه نگاری کنند مورد بازخواست و تنبه قرار می گیرند.

فروشگاه زندان برای ادامه کار خود ناچار است با بعضی از مسئولان زندان همکاری کرده به آنان باج دهد. این همکاری علیرغم میل مسئول فروشگاه گاه به پذیرفتن درخواستهای غیرانسانی می انجامد.

زندانیان این زندان که در ۶ بند نگهداری می شوند، عمدتاً متهم به قتل عمد اند. مسئول فروشگاه خود اعتراف می کند که تمام مخارج خود و خانواده اش را از طریق همین فروشگاه بسیار کوچک فراهم می کند. البته با پارتی بازیهای بزرگ و رشوه کلانی که داده [مسئولیت این فروشگاه را گرفته] است. این پارتی بازی ها توسط مسئولان رده بالا که نیاز به شناسایی است، صورت می گیرند. آنها، علیرغم گرفتن درصدی از قیمتها، خود به خرید و فروش سیگار نیز می پردازند.

زندانیانی که به کارهای خدماتی می پردازند به غیر از چند تن همگی متهم به قتل اند، یا این که اتهام شان محرز شده است. با توجه به این که تفکیک زندانیان بر اساس جرائم آنها باید صورت بگیرد که در آیین نامه سازمان زندانها آمده است، اما چند تن از زندانیان سیاسی که در این زندان اقامت دارند، در میان زندانیان عادی که شامل قاتلان، کلاه بردارن، سارقان مسلح و آدمربایان و غیره می شوند، بدون این که موضوع تفکیک جرایم در مورد آنها رعایت شود، دوران محکومیت خود را می گذرانند و در پاسخ به اعتراض آنها مسئولان زندان می گویند “اینجا آخر دنیاست، هر اعتراضی دارید می توانید اعتراض کنید ولی کسی نیست که به اعتراض شما توجه کند.”

جیره غذایی روزانه برای زندانیان به شرح زیر است:

۱-      یک فنجان لوبیای آب پز بدون مخلفات به اندازه یک پیمانه بعلاوه یک نان لواش برای شام

۲-      برنج عموماً خام و دم نکشیده گاهی هم مرغ که در واقع  استخوان مرغ می دهند. شاید در بازرسی ها گفته شود که به زندانیان مرغ داده شده یا می شود. زندانیان نام این خوراک را “رد پای مرغ” گذاشته اند.

۳-      آب نخود که در واقع نخود را در آب می ریزند و آب پز می کنند.

۴-      یک عدد تخم مرغ به جای غذا بعلاوه یک نان لواش برای شام

۵-      یک قالب پنیر ۳۰ گرمی بعلاوه یک نان لواش برای شام

۶-      گاهی یک عدد گوجه بعلاوه نصف خیار با نان

البته غذاها سرد اند، چون در هیچ کدام از بندها آشپزخانه وجود ندارد و زندانیان برای صرفه جویی مجبورند کنسرو، یا در صورت عدم توانایی خرید، بیسکویت مصرف کنند.

در صورت هر گونه اعتراضی زندانیان با تنبیه سخت روبرو می شوند تا به قول مسئولان و مدیران زندان، درس عبرتی برای دیگران باشند.

اگر بازرسی وارد زندان شود (با توجه به این که پیشاپیش به مسئولان خبر می رسد) عوامل و جاسوسانی که در بند هستند، دست به کار مرتب کردن زندانیان در بندها می شوند و زندانان را وادار می کنند سرپا و مرتب بایستند و صلوات بفرستند. اگر زندانی دست از پا خطا کرد بیچاره کارش به جاهای باریک می رسد و اگر زندانی دل به دریا بزند و در برابر بازرسان سخن بگوید، عوامل به میان حرفش می ایند و با مطرح کردن مسائل پیش پا افتاده اعتراض را لوث می کنند.

بند جوانان توسط چند بزرگسال که خود زندانی اند، اداره می شود. اکثر آنها جرایم سنگین دارند. آنها از این جوانان و نوجوانان سوءاستفاده می کنند و حتی کار را به بهره کشی جنسی هم می کشانند. نوجوانان و جوانانی که بازگشت آنها به جامعه به ناامیدی می انجامد، امکان هیچ گونه ادامه تحصیل در زندان وجود ندارد. چندین نوبت برای خاموش کردن اعتراضشان به گرفتن لیست آنها برای ادامه تحصیل بسنده کرده اند.

قفس که در ظاهر محل زندانیان برای روزهای اعزام است، مخوف ترین مکان است. فضائی که با ایرانیت پوشانده شده و اطراف آن درست همچون قفس حیوانات با فنس محصور گردیده است. هر گاه زندانی اقدامی کند و دست به اعتراض بزند، بر سرش کیسه می کشند و به داخل قفس می اندازند و با باتوم وشلاق به جانش می افتند. دیده شده است که زندانی مزبور در زیر ضربات به حالی می افتد که کفش مدیر را می بوسد تا از زدن دست بردارند. برای بعضی از زندانیان رفتن به سلول انفرادی حتی برای یکی دو روز تجدید قوا و استراحت است، اما هستند کسانی که اندک اندک در می یابند که چاره ی کار این نیست و به ناچار به خواستهای غیرمعقول و غیرانسانی هم تن می دهند.

این خلاصه ای از وضعیت زندان برازجان بنداروز است که در واقع بند مرگ آرزوهاست. 

 

 
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد, ۱۳۹۴ ۱۰:۱۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

اعدام‌ها را متوقف کنید، حق حیات انسان‌ها را سلب و کرامت آنان را پایمال نکنید!

حق زندگی حق ذاتی، بنیادی و غیر قابل تعلیق انسان است. اعدام نقض این حق جهان‌شمول بشری و پایمال کردن ارزش و کرامت انسان است. مخالفت گروه‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و نیروها و شهروندان مترقی ایران با اعدام سرمایهٔ عظیمی برای مقابله با این حکم غیرانسانی‌ست. همبستگی مجموعهٔ این نیروها در اعتراضات مسالمت‌آمیز به حکم اعدام، آن را به خواسته‌ای مشترک و غیرقابل اغماض تبدیل کرده است. ما به سهم خود با تأکید بر این ضرورت، حضور خود در کنار تمامی نیروهای سیاسی، نهادها و کنشگران راستین و مترقی عرصۀ حقوق بشر برای مشارکت در یک جنبش فراگیر ملی و میهنی برای لغو کامل مجازات اعدام در ایران را اعلام می‌کنیم.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

«بخوان که شهر سرود زن شود، که این وطن وطن شود»

این مستند حاصل هم‌نشینی دو نگاه زنانه است که هر یک از جایگاه خود، تصویری روشن از زن پیشتاز ایرانی، تحولات فرهنگی جامعه و برداشت و تحلیل خود را از ماهیت جنبش «زن، زندگی، آزادی» ارائه می‌دهند. استقبال گسترده از این اثر را می‌توان نشانه‌ای از نیاز جامعه به چنین روایت‌هایی دانست؛ روایت‌هایی که نه قهرمان می‌سازند و نه اسطوره، بلکه واقعیت را در پیوند با تاریخ و تجربۀ زیسته به تصویر می‌کشند.

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کودک‌همسری؛ خشونت آگاهانه علیه کودک

در سوگِ بیضایی و اندیشیدن در سرزمینی که حافظه را می‌سوزاند

بریژیت باردو: از ستارۀ سینما تا حامی حیوانات و سیاست‌های بحث‌برانگیز

بیمۀ تکمیلی یا پرداخت دوباره برای حقی که پیش‌تر پرداخت شده است؟

فروغ فرخزاد؛ تولد یک صدا

با یادِ رفیق غلامشاه مهربان؛ آرمان‌خواهِ استوار و «پدر» کودکان کار