حذف یارانه ها شکافهای طبقاتی را تشدید وفروپاشی را شتاب می بخشد. ازهمان ابتدا ی دولت رئیسی معلوم بود که وی با ترکیب متناقض کابینه اش برنامه ای برای تغییر ریل های اقتصادی واصلاح نظام به شدت ناعادلانه توزیع رانت ندارد. اما هیچکس گمان نمی کرد وی به جای قطع ویا بریدن رانت های مختلف ازگلوی بنگاههای خصولتی ودولتی ونیز اتخاذ سیاست های مالیاتی عدالت محور باز دست درجیب مردم بکند وبا آزاد سازی قیمت ها غول تورم را از چراغ در آورد. آنچه دولت رئیسی و نسخه پیچان نولیبرالش می کنند پیش چشم همه جاری وساری است وعواقب سیاسی واجتماعی آن در کف خیابانها هویداست. اما بطور خلاصه دولت رئیسی برای کاهش کسر بودجه به جای اجرای سیاست تعدیل وآزاد سازی از پایین می بایست آنرا از بالا اجرا کند وبه جای خالی کردن جیب طبقه متوسط وتهیدست بخشی از سود ورانت سرشار ثروتمندان را به خزانه دولت سرازیر کند.چطور؟
یکم -رانت خوراک( گاز) وسوخت وآب که مدت مدیدی است از جیب ملت به حلق پتروشیمی ها میرود وجیب های آنان را ازدلار می انبارد وهیچ حساب وکتابی هم ندارد که چقدر از این دلارها به کشور می آید باید کم می شد وچند میلیارد دلار ناقابل آن به خزانه می رفت.
دوم -رانت خام فروشی ومفت فروشی مواد معدنی متعلق به ملت به خواص تحت عنوان تشویق صادرات و نبود ویا تعرفه ناچیز صادراتی وعدم اجرای قانون مصوب برای اخذ عوارض صادراتی ومقاومت رانتجویان در برابر اجرای مصوبه دولت. من عددی از رانت مواد معدنی صادراتی که به ثمن بخس از مملکت غارت می شود وگاه در برابر تعرفه های صادراتی ناچیز اعمالی هم کم اظهاری پنج تا ده برابری از سوی صادرکنند گان صورت می گیرد ندارم اما احتمالا عدد بزرگی است که اگر توسط دولت وصول می شد بخش اعظمی از کسر بودجه دولت را می پوشاند.
سوم -رانت سوخت وآب وگاز نجومی فولادی ها که اگر قدری کاهش مییافت احتیاجی به دست کردن درجیب طبقه متوسط وپایین نبود.
چهارم -آخرین رقم اعلامی از مالیات های قطعی ووصول نشده دولت (که عمدتا مربوط به مودیان کلان مالیاتی است) حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان است که آقای پارسا رئیس سازمان امور مالیاتی در زمان روحانی اعلام نمود به گمانم تنها بیست هزار میلارد تومان آن قابل وصول است وباقیمانده آن به حال خود رها شده زیرا دست کردن درجیب فقرا راحت تر از در گیری با اصحاب قدرت وثروت است.
پنجم – آخرین بر آورد مربوط به فرار ومعافیت مالیاتی در ایران است که طبق گفته همتی ودیگر کارشناسان پنجاه در صد اقتصاد ایران مالیات نمی دهد.اگر بزرگی اقتصاد ایران(GDP) را ۴۰۰ میلیارد دلار در نظر بگیرم وتنها ده در صد مالیات به ۲۰۰ میلیارد دلار باقیمانده اعمال کنیم می شود ۲۰ میلیارد دلار که می شود کل چاله چوله های دولت را با آن پر کرد.
ششم -بخش مسکن ومستغلات ایران بین سی تا چهل در صد اقتصاد ایران را شامل می شود اما این بخش تقریبا مالیاتی نمی دهد. حد اقل نرخ مالیاتی در بخش مستغلات متعلق به کشور ترکیه است با نرخ پنج در صد . ولی این رقم در ایران از نیم درصد هم کمتر است.به همین دلیل پولداران سرمایه خود را در این بخش متمرکز کرده اند. اخذ مالیات معقول از داد وستد های مستغلاتی می توانست رقمی قابل توجه را روانه خزانه دولت کند. خنده دار ترین دست آورد دولت رئیسی در این مورد مبلغ یک میلیارد تومانی که از محل خانه های خالی کسب کرده است! به جای رد گیری کلان مستغلات داران ایران از محل اداره ثبت و از بخش صدور پروانه شهرداری ها مردم رامضحکه کردند و برای پانصد هزار نفر از مردمان عادی دارای آپارتمان های کوچک پیامک زدند وبه آنان گفتند شما خانه خالی دارید وباید مالیات بدهید! و اینگونه موجب ریشخند همگان شدند.
به نظرم اجرای کاریکاتور گونه این طرح عامدانه بوده تا کاملا با شکست مواجه شود! خلاصه در بر همان پاشنه قبلی می چرخد.یارانه های نقدی اختصاص یافته برای جلوگیری از گرسنگی هم پس از کوتاه زمانی از اسب سرکش تورم جا خواهد ماند وهمچنان فقر درپایین وثروت در بالا انباشت خواهد شد. بوی بهبودی از اوضاع کشور به مشام نمی رسد..جامعه آبستن حوادث غیر قابل پیش بینی است. گسل طبقاتی ژرف تر وعمیق تراز همیشه جامعه را به سمت فروپاشی می برد. ریتم ونفس بخش های مختلف در اقتصاد وسیاست واجتماع وفرهنگ به شماره افتاده است. هم آیندی بحران ها هژمونی قدرت حاکم رابه سرعت نا پدید می کند وزور عریان ابزار تداوم قدرت خواهد شد.
اوج گرفتن اعتراضات در روزهای اخیر علیه گرانی وتداوم وگسترش اعتراضات کارگران ومعلمان وبازنشستگان برای تامین حقوق حقه خویش شاهد این مدعا ست. حاکمیت به اجرای نسخه های تعدیل و آزاد سازی نو لیبرال دلخوش کرده وچشمش به دلارهای نفتی است تا خون رانت ودلار را در رگان خصولتی ها ودولتی ها ونورچشمی ها وخودی ها و تمام ذینفعان رنگا رنگ در بالا بدواند و ته مانده طبقه متوسط را به قعر فقر براند. در کشاکش اعتراض های گوناگون ودرهم پیوندی این جنبش ها شاید بلوکی جدید از نیروهای اجتماعی وطبقاتی مختلف با محوریت گفتمان عدالت اجتماعی و برابری وایده های دموکراسی خواهانه رادیکال سر بر آورد وساختار تصمیم ناپذیر موجود را وادار به عقب نشینی از مواضع اقتصادی نئولیبرال کند وتغییر ریل توسعه کشور را رقم زند و میهن را از تله توسعه نامتوازن وبحران های زیست محیطی برهاند.
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱