بدن برهنه در ظاهر تنها برهنگی است ولی در باطن یک تاریخ چند صد ساله سرکوب در خود پنهان کرده است
چرا زنان و افراد +LGBTQ از بدنشان برای اعتراض استفاده میکنند و مردان “سیس هت” نه؟
چون بدن مرد سوژه و موضوع و ابزار جنسی برای سرکوب وکنترلش نیست و نبوده. در تاریخ عریانی برای زن و افراد +LGBTQ به ویژه افراد ترنس همیشه همراه با نوعی عصیان علیه مردسالاری و سرکوب و ظلم بوده است از سر برهنه خواهر منصور حلاج تا بدن برهنه گدایوا برابر ظلم شوهرش و تا بدنهای برهنه افراد ترنس در رژه افتخار.
بدن ما همیشه ابزار سرکوب و کنترلمان بوده است، برای همین هم برای سرکشی تبدیلش کردهایم به ابزار اعتراض. زنان و افراد +LGBTQ همواره برای بدنهایشان مورد آزار، تحقیر و تبعیض قرار گرفتهاند، طبیعی است که برای سرکشی از تنها سلاحی که در مقابل سرکوب مردسالاری دارند استفاده کنند. در کلیت اینکه شخص انتخاب کند از بدنش چه استفادهای کند آن را تبدیل به ابزار نمیکند.
اینجا قابل تاکید است که لزوما ابزار چیز بدی نیست. زمانی ابزار شدن بدن مغایر با مبارزات فمنیستی است که در جهت سرکوب و یا سرمایه باشد، یا کس دیگری از آن استفاده کند برای پیشبرد اهداف و منافع مردسالاری نه اینکه خود شخص برای اعتراض از بدنش که تنها سلاح او در مقابل تبعیض است تیشهای بسازد بر ریشه مردسالاری. برای مثال یکی از صدایش به عنوان ابزار اعتراض استفاده میکند و دیگری از موهایش، یکی از هنرش و دیگری از لبهای دوختهاش و آن دیگری از بدن عریانش، این آخری برای ما تابو ست چون هنوز در ذهنمان تصویر سوژه جنسی از بدن زن و افراد +LGBTQ داریم و پستان را عضو جنسی میبینیم و بدن زن و بدن فرد +LGBTQ برای ما به لطف مردسالاری تابوست .
بدن برهنه در ظاهر تنها برهنگی است ولی در باطن یک تاریخ چند صد ساله سرکوب در خود پنهان کردهاست. تقلیل بدن برهنه تنها به انتخاب نوع پوشش یا لخت بودن اشتباهی فاحش و مغلطهای ساخته دست سرکوبگر است، اعتراض با تن برهنه حق بر بدن شخصی است که به واسطه بدنش سالها مورد آزار و تبعیض قرار گرفته است، توجه به بدنهای چاق و لاغری است که مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفتهاند، صدای بیمارانی است که صرفا برای داشتن نوع خاصی از بدن نادیده و ناشنیده ماندهاند، عصیان بدنهایی است که مورد تبعیض واقع شدهاند برای داشتن و یا نداشتن پستان، بدنهایی که به آنها تجاوز شده به اسم پوشیدن لباس و یا داشتن رفتار تحریک کننده، حق انتخاب برای باز تائید جنسیت است ، حق سقط جنین است. بدن برهنه یادآور سرهای بریده با داس برای آبرو است، خاطره بدنهای کبود زیر مشت و لگد گرفته شده است، راوی ناموسهای کشته شده است، بدن برهنه در کنار خواسته کاملا به جای آزادی انتخاب پوشش، هزاران صدای فریاد سرکوب شده و رهایی تنهای به حاشیه کشیده شده است. تن برهنه یک تاریخ چند صد ساله سرکوب و تبعیض سیستماتیک را در هم میشکند وپایههای مرد سالاری را میلرزاند و تمام حملهها به این نوع اعتراض به همین دلیل است و دقیقا از همین روست که اعتراض با تن برهنه حرکتی رهاییبخش و رادیکال و در جنبشهای برابریخواه بسیار ضروریست.
در این میان لازم به ذکر است که هر کس حق دارد از چیزی که در دسترسش است، میتواند و دلش میخواهد استفاده کند تا در برابر سرکوب و ظلمی که به او تحمیل شده عصیان کند، این میتواند پستان برهنه باشد، موهای چیده شده باشد، آواز باشد و یا مشت گره کرده، لزوما روش اعتراض و سرکشی افراد نباید مورد پسند ما قرار بگیرد و حتی ما هم از آن روش برای اعتراض علیه سرکوب استفاده کنیم یا تاییدش کنیم ولی چیزی که باید بر آن اصرار کنیم، پذیرفتن داشتن حق است ، پذیرفتن حق اعتراض و روش اعتراض دیگران.
ما در نهایت میتوانیم روشهای اعتراض را نقد کنیم، تاکید میکنم بر واژه نقد آن هم نقدی اصولی و سازنده. لازم است که یاد آور شوم استفاده از ادبیات سرکوب، برچسبها، توهین، تحقیر و تمسخر نه نقد هستند، نه اصولی و نه سازنده! خیلی باید تلاش کنیم که نقد ما خودش ابزاری برای سرکوب تنهای از قبل سرکوب و له شده نباشد و ما نیز همراه بازوی سرکوب در خفه کردن صدای اعتراض قدم برنداریم.
سه شنبه ۳ آبان ماه ۱۴۰۱- ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲