امروز شهر وین آغاز مذاکراتی را که با هدف پایان دادن به جنگ در سوریه، و با شرکت کشورهائی که عمدتا بگونهای مستقیم، درگیر این جنگاند، شاهد گردید. از نکات مهم این مذاکرات، دعوت از ایران، به مثابه یکی از حامیان دولت سوریه، به این مذاکرات بود.
ضربالمثلی وجود دارد با این عنوان که: «جنگ اول به از صلح آخر است». آن “جنگی” که می توانست و می بایست در همان عنفوان سال ۲۰۱۱ در یک اطاق و در پشت میز مذاکره صورت پذیرد، اکنون پس از بیشمار فجایع انسانی، پیدایش “دولت اسلامی” و اشغال سرزمینهائی از عراق و سوریه به وسعتی حدود وسعت کل بریتانیا، کشته شدن تعداد بیشماری انسان و ویرانیهای بسیار اکنون آغاز به کار کرده است.
هرچند در گزارشات متعددی که از جانب رسانههای گوناگونی انتشار یافتهاند، مذاکرات امروز را “بی نتیجه” اعلام کردهاند، اما بنظر می رسد که هدف تولیدکنندگان تیترهائی از این قبیل، بیش از آنکه دغدعه پایان دادن به جنگ و ویرانی، و بازگرداندن زندگی عادی به این کشور را در سر داشته باشند، سوداهائی از جنسی دیگر را که سنخیتی با صلح و آرامش ندارند را در سر می پرورانند.
نشست امروز، علاوه بر دستاورد مهمی که با دعوت از ایران به شرکت در مذاکرات را از پیش تامین کرده بود، در ۲ نکته نیز به موفقیتی مقدماتی دست یافت:
نخست: توافق همگانی در تهیه و تنظیم قانون اساسی جدید برای سوریه؛
دوم: تدارک انتخابات با نظارت سازمان ملل متحد.
هر ۲ نکته مورد توافق، این امکان را داشتند که نزدیک به ۵ سال پیش، طرح گشته و به اجرا گذاشته شوند. اما سیاست سرکوب و در پی آن حفظ قدرت به قیمت ویرانی کشور که کاملا قابل پیش بینی بود از یکسو، و منافع عربستان و ترکیه و قطر در وجه منطقهای، و سودهای میلیاردی سوداگران نفت و اسلحه در مقیاس جهانی آن، از سوی دیگر، چشمها را “نابینا” و گوشها را “ناشنوا” کردند، تا جهانیان شاهد چنین فاجعه ای در سوریه باشند.