شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۶
چشمان زیبای آرمیتا گراوند برای همیشه بسته شد و خانوادهای دیگر به سوگ فرزند نوجواناش نشست، اما نام او سند دیگری شد بر بیاعتباری حکومتی که دروغ و سرکوبهای بیشمارش مردم را هر روز بیشتر به این نتیجه میرساند که جمهوری اسلامی نه تنها حافظ جان و مال مردم که وظیفۀ هر حکومتی باید باشد، نیست، بلکه ناقض و برهمزنندۀ امنیت و آزادی مردم و اعمال خشونت بیرویهای است که جانهای عزیزی را بر خاک افکنده است.
با نگاهی به تاریخچه کانون وکلای دادگستری ایران می توان گفت کە فکر نهادینه کردن نهاد قانون گذاری و در نتیجه امر وکالت، نشات گرفته از انقلاب مشروطه در مردادماه سال ۱۲۸۵ بود که به وقوع پیوست. اما چه در دوره حکومت رضا شاه و چه در حکومت محمد رضا پهلوی، همیشه به مفاد قانون و امر وکالت و حمایت از شهروندان، به دلیل حکومت های دیکتاتوری و در نتیجه فقدان دموکراسی، مورد تعرض قرارگرفتە است.
کلمات و لغاتی کە انسان بەکار می برد، درست است کە در فرم یکی هستند، اما بار معنائی آنها می تواند بنابر پیش زمینە فکری ـ فرهنگی و ذهنیت انسانها و تعابیری کە از آنها دارند، متفاوت باشند. بعنوان مثال کلمە انسان نمی تواند در ذهن همگان دارای یک بار معنائی باشد. تعبیر یک فرد مذهبی از انسان با تعبیر یک فرد سکولار کاملا متفاوت است.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
امروز کشور بیش از هر زمانی به اصلاحات ساختاری در نظام حکمرانی، گشودگی بیشتر در عرصههای سیاسی و فرهنگی، تجدید رابطه با مردم بر اساس احترام به خواست و اراده و حقوق آنها نیاز دارد. تحقق منافع ملی در گروی دگرگون کردن سیاست خارجی در جهت توسعه موزون و پایدار است. … ملت به وظیفه خطیر خود عمل کرد. اکنون نوبت حاکمیت است.
سخت و سخت تر شدن تامین معاش و زایل شدن جایگاه و منزلت انسانی و بهم خوردن تعامل مهرورزانه اعضا خانواده باهم و خانواده ها و مردم با یکدیگر ، موجب بهم ریختن مناسبات و قواعد زندگی مدنی ، رنگ باختن همه مظاهر و نمودهای مشترک هموطنی شده است
در هر گوشهای از کشور، بذر نهادهای مدنی، چه رسمی و چه غیررسمی، کاشته و آماده شده و در پی طرح مطالبات و خواستههای خود هستند. زمینه ابراز نارضایتی از محله، منطقه، شهر و محل کار و زندگی بیش از هر زمان دیگری فراهم است. انگ سیاسی زدن به این اعتراضات و خواستهها توسط نیروهای امنیتی، رنگ و روی خود را از دست داده است. در همه جا، جز نارضایتی و اعتراض آشکار و پنهان، حال و هوای دیگری وجود ندارد.
Wir sind überzeugt: Wenn sie nicht in der Lage ist, der kapitalistischen Kriegsmaschinerie die Stirn zu bieten, wenn sie nicht die Stimme des Leidens der Wehrlosen ist, wenn sie nicht auf den Straßen, in den Fabriken, in den Flüchtlingslagern und in den vom Krieg ausgebeuteten Gebieten präsent ist, dann würde die globale Linke ihrem Sinn und Zweck untreu werden. Wir kämpfen für eine andere Welt: eine Welt frei von Ausbeutung, Vorherrschaft, künstlichen Grenzen, Krieg und Rassismus.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
دوازده روز جنگ نتایج غیرمنتظرهای به همراه داشت. انسجام داخلی در ایران، بهرغم بحرانهای مزمن اقتصادی و شکافهای اجتماعی، حفظ شد. در مناطق مرزی و در میان اقلیتهای قومی نیز نشانی از شورش یا همکاری با دشمن دیده نشد. تظاهرات صلحطلبانه در کشورهای مختلف، حمایت ایرانیان مهاجر از حق دفاع ملی، و همصدایی نیروهای سیاسی مستقل در مخالفت با جنگ و مداخله خارجی، تصویری فراتر از کلیشههای رایج ارائه داد.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
دوازده روز جنگ نتایج غیرمنتظرهای به همراه داشت. انسجام داخلی در ایران، بهرغم بحرانهای مزمن اقتصادی و شکافهای اجتماعی، حفظ شد. در مناطق مرزی و در میان اقلیتهای قومی نیز نشانی از شورش یا همکاری با دشمن دیده نشد. تظاهرات صلحطلبانه در کشورهای مختلف، حمایت ایرانیان مهاجر از حق دفاع ملی، و همصدایی نیروهای سیاسی مستقل در مخالفت با جنگ و مداخله خارجی، تصویری فراتر از کلیشههای رایج ارائه داد.