شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۳
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذرهای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. بهزبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشارهای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان میگوید.
انتخابات نفر دوم حکومت اسلامی در ایران جامعه ایرانی را دو پاره کرده است. دو پاره زین رو که بر اساس نظرسنجیها، تا به امروز؛ نزدیک به ۵۲ درسد از ایرانیان درون کشور گفتهاند که به پای صندوقهای رای خواهند رفت.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوریهای این عرصه و گسترش و همهگیری فضای مجازی، امکان بیبدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگهای پشت پرده جریانهای تندرو فراهم آورده است.
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر میکرد که با اتخاذ این روش میتواند هم مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصولگرای میانه را بار دیگر بر راس دولت بگمارد، باعث شکستاش در هردو مورد شد.
ای کاش رسالت پروژهی میرباقریهراسی، مقدمهی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزیست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
کاش میشد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آنها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی از فساد اربابان خود دارند.
اگر قوانین را تنها وسیلهای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاکمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این رویکرد قانون تنظیمکنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان نبوده و اصولی خشک و بیروحاند. اما اگر مبنای تصویب قوانین تنظیم روابط دولت و شهروندان باشد، قانون و حاکمیت آن یک ارزش در کنار ارزشهایی مانند آزادی،عدالت و مشارکت سیاسی خواهد بود.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.