یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۵
ما باور داریم که این دستآوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیشتریست. قدرتگیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخشهایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راستگرای افراطی قطعی» میباشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل میکند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیینکنندهای ایفاء کند.
روشن است که چنین حملهای نیاز به تیمی حرفهای و سازماندهی و تدارکی نسبتاً طولانی و گسترده دارد. در عین حال، زود است که بتوان تحلیل جامع و روشنی از ابعاد پشت پردۀ این جنایت و اهداف سازماندهندگان آن ارائه داد. هدف از این یادداشت کوتاه نیز در وهلۀ نخست مکثی است بر قربانیان این حمله و حملاتی از این دست. قربانیانی که تنها سهمشان از سازماندهی و تدارک چنین جنایاتی و علل پشت پردۀ آن، هزینهای است که با جان و سلامتیشان میپردازند.
دادخواهان خاوران در چهاردهۀ اخیر ثابت کردهاند که هیچ درِ بسته، هیچ ممنوعیت و هیچ فشار و ترفندی را یارای ایستادگی در برابر عزم آنان برای زنده نگه داشتن یاد عزیزانشان و برملا کردن راز این جنایت هولناک نیست. خاوران همچنان زنده است و نفس میکشد و ننگی است ابدی بر پیشانی جمهوری اسلامی.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار میشوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود…. مردم آمریکا شایسته این هستند که بدانند کشورشان توسط یک رژیم خارجی که منافع مشترکی با آنها ندارد، به سمت جنگی کاملاً اجتنابپذیر و بیدلیل سوق داده میشود.
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاستهای غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایهداران در شرایطی به کار گرفته میشوند که از کمترین حقوق برخوردارند و نماد بهرهکشی عریان سیستم سرمایهداریاند.
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زندهباد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمانسوز است… بیانِ خواستِ یکصدایِ برقراری صلح میتواند ضروریترین خواستهی همهی ما باشد. هم صلح با خود و جامعه و هم صلح با دنیا و همسایگان…
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل، از محکوم کردن این تجاوز خودداری کرده بودند.برخی از آن ها مانند پارت آزادی کوردستان (پاک) با انتشار اعلامیه از چنین حمله تجاوزکارانه ای صریحاً حمایت کرده و یا مانند عبدالله مهتدی درخواست آن را کرده بودند و یا مانند خبات مهر لاستیکی مجاهدین در چهارچوب همین سیاست قرار داشته و یا مانند حزب دمکرات کردستان از محکوم کردن تجاوز نظامی اجتناب کرده بودند.اکنون درخواست مشترک این هفت جریان از “جامعه جهانی” در تداوم همان سیاست رژیم چنجی و همسویی آشکار با اهداف و سیاست های آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران تلقی …
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند… در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاستهای غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایهداران در شرایطی به کار گرفته میشوند که از کمترین حقوق برخوردارند و نماد بهرهکشی عریان سیستم سرمایهداریاند.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.