چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۹

چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۹

اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور آمریکا و سرکارآمدن دولت وی، سرنگونی رژيم مستبد بشار اسد و تضعیف نيروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در غزه و لبنان و...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی
نفی استقلال قوه قضاییه و نیز اعمال نفوذ و دخالت مستمر این قوه در امر قانونگذاری و بطور کلی تمرکز قوای سه گانه در دست یک فرد بر پایه اصل...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
شناختها و تجارب بالقوه و بالفعل ما چگونه رشد می کنند
ما انسانها از طرفی با واقعیات درونی خود و از طرفی دیگر با واقعیات بیرونی از خود که به اجتماع و محیط زیست تعلق دارند سر و کار داریم...چرا تجارب...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
حماس به اهداف خود نرسیده است، اما حقوق و تسلط اسرائیل تقویت شده است
خانم امیرا هاس، خبرنگار هاآرتص، توافق آتش بس میان اسرائیل و حماس، سیاست داخلی اسرائیل و چشم انداز آینده مردم غزه را تحلیل می کند
۲ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
ترامپیسم ایرانی
پیش از ترامپ، سلطنت‌طلبان در میان گروه‌های مخالف رژیم جمهوری اسلامی چندان به حساب نمی‌آمدند. اکنون ممکن است با نیروگیری دوباره‌ی ترامپ، سلطنت‌طلبان دوباره بیش‌فعال شوند. ایضاً از همین رو...
۲ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: محمدرضا نیکفر
نویسنده: محمدرضا نیکفر
یک دیدار
فریده صلواتی، یکی از دختران جسور و برخوردار از آگاهی سیاسی و اجتماعی، یک انساندوست  و از آسیب‌دیده گان انقلاب زن،زندگی،آزادی است. مزدوران حکومت اسلامی با شلیک بیش از ده...
۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: شمی صلواتی
نویسنده: شمی صلواتی
سهیل نام دیگر تو هست
بر بال خیال تو سر گذاشتم، آسمان و دریا را آبی دیدم، زلال همچون چشمان تو. پاک و روشن مثل سپیدی قلبت. در خود ویران شدم. از بی مهری روزگار...
۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد

مصاحبه با محمود صالحی

موج دستگیری و فشار بر کارگران و فعالین کارگری در چند روز مانده به اول ماه مه با بازداشت عثمان اسماعیلی، ابراهیم مددی، داوود رضوی، محمود صالحی، پدرام نصرالهی و ... به اوج خود رسید. همچنین طی ماه های اخیر ده ها تن از کارگران و فعالان کارگری از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و تهدید شدند. بسیاری از آنان در محاکم قضایی یا به زندان محکوم شده اند و یا در انتظار صدور احکام علیه خود اند.

موج دستگیری و فشار بر کارگران و فعالین کارگری در چند روز مانده به اول ماه مه با بازداشت عثمان اسماعیلی، ابراهیم مددی، داوود رضوی، محمود صالحی، پدرام نصرالهی و … به اوج خود رسید. همچنین طی ماه های اخیر ده ها تن از کارگران و فعالان کارگری از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و تهدید شدند. بسیاری از آنان در محاکم قضایی یا به زندان محکوم شده اند و یا در انتظار صدور احکام علیه خود اند. یکی از این بازداشت شدگان، چهره شناخته شده جنبش کارگری ایران آقای محمود صالحی است که مصاحبه ای از سوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد با ایشان که به تازگی از زندان آزاد شده و در بستر بیماری بسر می برد، ترتیب داده ایم که نظرتان را به آن جلب می نمائیم.

در این مصاحبه می خواهیم چگونگی بازداشت ایشان و دلایل فشارهای امنیتی بر کارگران و فعالان کارگری در ماه های اخیر را جویا شویم. همچنین گذری داشته باشیم در رابطه با وضعیت درون تشکلات مستقل موجود کارگری و مشکلات و معضلاتی که این روزها با آن دست و پنجه نرم می کنند. نیز نقش کنونی آنها در پیشبرد مبارزات جاری کارگران و جنبش کارگری ایران بطور اعم را با ایشان در میان می گذاریم.

جناب آقای صالحی ضمن تبریک آزادی شما از این که در چنین وضعیتی قبول کردید که این گفتگو صورت پذیرد تقدیر و تشکر می نمایم. ابتدا از خودتان آغاز می کنیم و اولین بخش از این گفتگو را به شما اختصاص می دهیم. لطفا توضیح دهید کی و چگونه بازداشت شدید؟
من هم با تشکر از شما و به امید آزادی همه فعالان کارگری دربند و زندانیان سیاسی و عقیدتی، خدمتتان عرض کنم که بنده عصر روز سه شنبه مورخ ۸/۲/۹۴ در منزل شخصی ام توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت و به سلولهای انفرادی اداره اطلاعات سقز منتقل شدم.

آقای صالحی شما را پس از بازداشت به اداره اطلاعات سنندج انتقال دادند، دلیل اعزام شما به سنندج چه بود؟
بنده از انتقال خود به سنندج کاملا بیخبر بودم، چون با گذشت یک ساعت از بازداشتم در سقز یکی از مسئولان بازداشتگاه اطلاعات سقز به من اعلام کرد که خود را جهت اعزام به شهرستان دیگری آماده کنم. من را چشم و گوش بسته سوار ماشین کردند در حین سوار شدن متوجه شدم که عثمان اسماعیلی سخنگوی کمیته دفاع از کارگران مهاباد را هم نیمساعت قبل از من در محل کارش بازداشت کرده اند. هنگام حرکت از سقز از مقصد بعدی خود خبری نداشتیم. پس از چند ساعت، وقتی چشم و گوشم را باز کردند، مطلع شدم که در بازداشتگاه اطلاعات سنندج ایم و پس از ثبت هویت، من را به سلول انفرادی انتقال دادند.

آقای صالحی آیا شما در بدو ورودتان تفهیم اتهام شدید یا خیر؟
هنگام دستگیری هیچ دلیلی از سوی مسئولان بازداشتگاه اطلاعات سقز برای بازداشتم به بنده اعلام نگردید، اما پس از انتقالم به سنندج روز چهارشنبه ۹/۲/۹۴ یکی از بازپرسان مجتمع قضایی سنندج با حضور در محل بازداشتم من را تفهیم اتهام نمود. بازپرس اعلام نمود که شما به اتهام عضویت در حزب کمونیست ایران و کومله و تبلیغ علیه نظام متهم اید، آیا قبول دارید؟ بنده با رد این اتهام بری بودن خود را از هرگونه ارتباط سازمان یافته و یا غیر سازمان یافته با حزب کمونیست ایران و کومله و یا هر حزب دیگری اعلام کردم. نیز اضافه کردم که هیچ گونه تبلیغی علیه نظام نکرده ام. سپس بازپرس اعلام داشت که شما عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلات کارگری هستید، قبول دارید؟ بله بنده از اعضا و از بنیانگذاران کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلات کارگری ام و آن را قبول دارم. بدین ترتیب اتهام من عضویت در کمیته هماهنگی اعلام شد.

آقای صالحی کمی هم در ارتباط با بیماریتان بگویید، آیا مسئولان بازداشتگاه اداره اطلاعات مطلع بودند که شما دیالیز دارویی می کنید؟
بله، هم ارگان دستگیرکننده و هم نگهدارنده از وضعیت جسمانی و بیماری که با آن دست و پنجه نرم می کنم آگاهی داشتند؛ چون هنگام ثبت هویتم در دفتر اندیکاتوری بازداشتگاه برای مسئولان توضیح دادم که بنده دیالیز دارویی انجام می دهم و دارو مصرف می کنم و تنها برای شش روز دارو به همراه دارم.

آقای صالحی طبق شنیده ها مطلع گشتیم که وضعیت سلامتی تان به دلیل خودداری مسئولان مربوطه بازداشتگاه اداره اطلاعات از تحویل داروهایتان به خطر افتاده بود، آیا این شنیده ها صحت دارند؟
بله صحت دارند، چون بعد از پنج روز به یکی از مسئولان بازداشتگاه که یک آذری زبان بود اطلاع دادم داروهایم رو به اتمام است و تنها برای یک روز دیگر دارو دارم، لطفا یا خودتان آن را تهیه کنید یا خانواده ام را در جریان بگذارید تا برای تهیه داروهایم اقدام کنند. اما متاسفانه با برخورد غیرانسانی و غیرمسئولانه آن شخص روبرو گشتم. پس از اتمام داروهایم به همان مسئول بازداشتگاه یادآوری کردم، اما هیچ اقدامی از سوی آن فرد صورت نگرفت. یک روز و نیم به دلیل عدم مصرف داروهایم از هر دو بینی خون دماغ شدم، فشار خونم آن قدر بالا رفته بود که خون به هیچ عنوان بند نمی آمد. چندین بار به مسئول بازداشتگاه هشدار دادم اما او هر بار با گفتن جملۀ “برو بمیر” درب بازداشتگاه را قفل می کرد و می رفت. سرانجام بعد از چند ساعت خون‌ریزی من را به بهداری بردند و در آنجا برای پایین آوردن فشار خونم یک قرص کاپنوپریل را زیر زبانم گذاشتند و چند قرص دیگر به من دادند که پس از مصرف آن فشار خونم پایین آمد و کم کم خون دماغم قطع شد. از آن روز به بعد بیماریم همراه با درد شدید و خارش هر دو پایم عود کرد.

آقای صالحی آیا مسئولان رده بالاتر بازداشتگاه اداره اطلاعات از وخامت جسمانی شما در بازداشتگاه مطلع نشدند؟ اگر مطلع بودند هیچ اقدامی انجام دادند؟
چندین بار مسئول بازداشتگاه را مطلع کردم که فورا نیاز به پزشک نفرولوژ دارم، اما وی هیچ گاه به این خواسته من توجهی نکرد. به ناچار زمانی که بازجویی می‌شدم برای بازجوها وضعیت جسمانی ام را شرح دادم و آنان هم اعلام می کردند که بازداشتگاه دکتر دارد و ما به مسئول بازداشتگاه اطلاع می دهیم که شما را پیش دکتر ببرد، اما هرگز این اتفاق نیافتاد.

آقای صالحی پس چه اتفاقی افتاد که شما را به بیمارستان انتقال دادند؟ آیا این گفته را تایید می نمایید که در بیمارستان توحید شما را با نام دیگری پذیرش کرده بودند؟
در روز ششم خرداد افزون بر این که دستشویی رفتن برایم تقریبا غیرممکن شده بود، نمی‌توانستم غذا هم بخورم. شب همان روز حول و حوش ساعت ۲۳:۳۰ جهت بازجویی من را به اتاق بازجویی بردند. در آن هنگام تب و لرز شدیدی داشتم و تنها آن قدر هشیار بودم که از روی صندلیم به زمین افتادم. یکی از بازجوها کتش را تنم کرد و یکی دیگرشان پتویی آورد و دورم پیچید. وقتی چشمم را باز کردم ساعت دو نصف شب بود و یکی از نگهبانان در اتاقم حضور داشت. وقتی وخامت جسمانی من را دیدند به یک سلول دیگر که یک زندانی در آن بود منتقل ام کردند. همان شب ادرارم بند آمده بود و درد بسیار بسیار شدیدی را از ناحیه شکم متحمل می شدم، صبح روز هفتم مسئولین بازداشتگاه را از وخامت جسمانی‌ام مطلع کردم اما آنها هیچ توجهی به حرفهای من نمی کردند. سرانجام ساعت یک ظهر من را به بهداری بازداشتگاه بردند. بهدار من را به یکی از توالت‌ها برده و یک شی ء باریک فلزی که حدودا یک متری می شد را برای آزاد کردن راه مجاری ادرارم به من فرو کرد. درد کشنده ای را تحمل کردم خون زیادی توامان با درد بسیار زیاد از بدن خارج می شد. یکی از مسئولان با سراسیمگی گفت هر چه سریع تر وی را به بیمارستان انتقال دهید. بلاخره ساعت ۱۴ من را به بیمارستان بعثت انتقال دادند. در آنجا برایم یک سوند وصل کردند و با انجام آزمایشاتی که تا ساعت ۱۹ به طول انجامید، پزشکان اعلام کردند که هیچ کاری از دست ما برای ایشان برنمی آید و می بایست وی را به بیمارستان توحید انتقال دهید. ساعت ۲۱ شب ۷/۳/۹۴ من را به بیمارستان توحید بردند، به بخش اورژانس. ماموران سعی در پنهان کردن هویت من داشتند، چون به پزشکان می گفتند که ایشان یکی از دوستان ما است که برای مسافرت به سنندج آمده و ناگهان کلیه‌هایش دچار مشکل شده اند. بالاخره در بخش اورژانس من را به اسم محمد احمدی شماره پرونده ۶۱۱۴۷ نام پزشک افشین زندی پذیرش کردند. پزشک معالج با مشاهده آزمایشها دستور داد سریعاً من را در بخش دیالیز بستری کنند، چون “کلیه‌هایشان را تماماً از دست داده اند و نیاز به دیالیز دارند.” بدین گونه روزهای هفتم و هشتم و نهم خرداد در بیمارستان بستری بودم که در طول این مدت دو بار زیر دستگاه دیالیز رفتم و یک واحد خون به دلیل این که خون زیادی از دست داده بودم به من تزریق کردند.

آقای صالحی در باره آزادیتان توضیح دهید، چگونه آزاد شدید؟ طبق خبرهای منتشر شده قرار بازداشت موقتتان تا روز ۳۱ خرداد تمدید شده بود.
من هیچ اطلاعی از آزادی خودم نداشتم. روز نهم که هنوز در بیمارستان بستری بودم مسئولین امنیتی قصد داشتند به هر طریق ممکن که شده من را ترخیص کنند، اما پزشک معالج گفته بود که بایستی برای ایشان مشاوره قلب صورت پذیرد و تنها راه ترخیص ایشان رضایت خود بیمار می باشد. مسئولان امنیتی از من خواستند تا رضایت بدهم که ترخیصم کنند. بنده هم این کار را انجام دادم. بعد از بستن پرونده، من را با یک آمبولانس به بازداشتگاه آوردند. در حین حضور در بازداشتگاه لباس ها و وسایل شخصی ام را تحویل دادند و سپس من را چشم بسته سوار ماشین کردند. ابتدا گمان می کردم که دارند من را به زندان مرکزی سنندج انتقال می دهند. وقتی چشم بندم را برداشتم خودم را در یک سالن دیدم. من را به یک اتاق راهنمایی کردند و وقتی درب اتاق را باز کردم نجیبه همسرم و سامرند پسر بزرگم نشسته بودند. یکی از مسئولان آمد و به خانواده ام گفت که “این محمود صالحی، سالم تحویل شما داده ایم می توانید او را ببرید.” بدین ترتیب مستقیماً از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شدم

محمود صالحی عزیز، شما قبل از دستگیری در وضعیت جسمانی و شرایط روحی بهتری بودید اما بعد از آزاد شدن تان کلیه‌هایتان را از دست داده اید و هم اکنون می بایست هفته ای دوبار شنبه ها و سه شنبه ها زیر دستگاه دیالیز رفته و دیالیز کنید آیا در این رابطه هیچ شکایتی از مسئولان بازداشتگاه اداره اطلاعات دارید؟ آیا در این راستا اقدامی صورت داده اید؟
قطعاً نسبت به عملکرد و بی توجهی مسئولان بازداشتگاه در قبال سلامتی ام سکوت نخواهم کرد، اما تا کنون به دلیل ضعف جسمانی و عدم توانایی در ایاب و ذهاب هیچ اقدامی صورت نداده ام.

محمود صالحی عزیز با تشکر دیگر بار از شما که در بستر بیماری قبول زحمت کردید، بخش اول از گفتگویمان را در اینجا به پایان می رسانیم. به امید بهبودی هرچه زودتر شما.

 
بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد, ۱۳۹۴ ۱۱:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است

حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی

شناختها و تجارب بالقوه و بالفعل ما چگونه رشد می کنند

حماس به اهداف خود نرسیده است، اما حقوق و تسلط اسرائیل تقویت شده است

ترامپیسم ایرانی

یک دیدار