دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۴

دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۴

"ما چهره واقعی شهر هستیم"
فراموش نکنید، آقای مرتس، که بیشتر مهاجرانی که امروز در آلمان زندگی می‌کنند، داوطلبانه کشور خود را ترک نکرده‌اند؛ آنان قربانی جنگ‌ها، تخریب و سیاست‌هایی هستند که غرب در کشورهایشان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم
شهناز قراگزلو: نظام بانکی ایران، آن‌گونه که باید، دیگر در خدمت تولید و اشتغال نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت الیگارشی مالی و سیاسی بدل شده است. در چنین ساختاری،...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
راه اندازی اکانت‌های جعلی فارسی برای برجسته‌سازی رضا پهلوی!
بهرام رحمانی: یافته‌های نشریه اسرائيلی «هاآرتص» و مرکز تحقیقات«مارکر» نشان می‌دهد بخشی از حمایت‌های مطرح شده از رضا پهلوی در شبکه‌های اجتماعی ساختگی بوده و شبکه‌ای از حساب‌های جعلی فارسی‌زبان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
آن نجار پیر
در همان عوالم کودکی شنیده بودم از بزرگ‌ترها که تابوت را برای آدم‌های ناصبور می‌سازند! و در قبرستان دیده بودم که پارچه سیاهی روی آن می‌کشند و اینگونه بود که...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دعوت به شرکت در سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه
دعوت به شرکت در سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز؛ دولت دموکراتیک توسعه‌بخش، به‌مثابه گام آغازین انکشاف...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
پایان انحصار، آغاز سیاست نو
علی جنوبی: اگر قرار است ایران از تاریکی بیرون آید، راهی جز عبور از منطق حذف وجود ندارد.قدرت باید از چنگ انحصار رها شود و به دست نهادهای پاسخ‌گو و...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی
صلح بدون نقد امپریالیسم، صلح نیست
مهرزاد وطن‌آبادی: رفیق فرخ می‌گوید «طرح دو کشوری» راه نجات است، اما نمی‌پرسد کدام نیرو باید آن را تحقق بخشد. دولت‌های عربی که با اسرائیل پیمان امنیتی بسته‌اند؟ یا حاکمیت...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی

انتخاب وزیر زن، چرا حالا؟ و نه در دولت هفتم و هشتم؟

این اقدام، گرچه به دلیل کوشش زنان در کسب حقوق حقهشان صورت گرفته و تحمیل حاکمیت شده است؛ اما به نوعی مصادرۀ فعالیتهای جنبش زنان به سود استفاده از حضور زنانی است که خود در چارچوب «حاکمیت مرد/پدرمحور» و در زیرمجموعۀ قوانین آن به فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ادبی، هنری ... باورمند و فعال هستند

حضور زنان در عرصۀ عمومی، از آغازین روزهای پس از انقلاب ۵۷ – یا بهتر است بگویم از پیشتر از آن و در راهپیماییهای سرنگونی رژیم شاهنشاهی – حضوری کمّی و کیفی بود. به عبارت دیگر با همۀ محدودیتهای سنتی و یا دینی، زنان، هیچگاه از حضور موثر خود در جامعه چشمپوشی نکردند، نمیکنند و بالطبع نیز، هیچگاه چشمپوشی نخواهند کرد.
متاسفانه، این حضور، همیشه با اما و اگرها و «انقلت» های گوناگون روبرو بودهاست. این را به این دلیل میگویم تا بدانیم هرگاه که نیاز سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری و …حکومت ایجاب میکرد و این حضور، اگر نه حتی به نفع حاکمیت، اما حداقل به زیان آن نبود، از آن هزینه میکردند. (مانند اظهارات سخنگوی قوۀ قضائیه مبنی بر امکان کاندیداشدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم، که در مقالهای در صفحه آخر روزنامه اعتماد ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۸۸ به آن اشاره کرده بودم.) بهعبارتی دیگر، زنان همیشه نقشی «میانهای» و با عرض پوزش از خودمان (زنان) نقشی ابزاری برای هزینهکردن در برهههایی که لازم میبود داشتند. اینکه زنان ایران، هیچگاه از خود کم نگذاشته و همیشه درهمۀ عرصهها نقش انسانی/ اجتماعی خویش را همراه با نقش زن/ مادرانهشان ایفا کردهاند، شکی نیست. اما نکتهای که پرسشبرانگیز است نوع همین برخوردهای ابزاری و هزینهکردنهای گهگاهی است که ما زنان را سردرگم کرده است و ما نمیدانیم واقعاً در کجای جامعه ایستادهایم.
بهیاد دارم در آغاز ریاست جمهوری دورۀ هفتم، آقای خاتمی قرار بر این داشتند که در کابینهشان وزیر زن معرفی کنند. اما ایشان نتوانستند این کار را انجام دهند و وقتی مورد پرسش قرار گرفتند تلویحاً اشاره به عدم تائید علمای دین، به ویژه علمای قم کردند. البته آقای خاتمی، بیش از این دنبال قضیه را نگرفتند و تنها دو نفر از زنان بسیار با کفایت را به عنوان معاون و یا مشاور ریاست جمهوری در سازمان حفاظت محیط زیست و در مرکز امور مشارکت زنان برگزیدند که این دو بانوی محترم در جلسات هیئت دولت حضور داشتند و همانگونه که میدانیم و دیدیم این دو تشکیلات را به نحو احسن گردانده و هرگاه هم که لازم بوده به سفرهای خارج از کشور میرفتند.
بنابراین، برای ما زنان، به ویژه آنانی که در جنبش زنان به فعالیت مشغول هستیم این یقین حاصل شدهبود که عنوان «وزارت»، برای زنان از نظر حکومت اسلامی ایران احتمالاً مغایر با موازین دین و شرع است. گرچه عمیقاً باورمند به این بودیم – زیرا در تاریخ اسلام خوانده بودیم – که زنان مسلمان از خدمت به جامعه اسلامی و کار در آن جامعه طبق هیچ ماخذ قرآنی و دینی منع نشدهاند. نیک میدانستیم که زنانی )مانند «رُفیده»، که بیشک نخستین ژاندارک در۱۴۰۰ سال پیش دراسلام بود و به بیماران زخمی در جنگهای پیامبر یاری میرساند( در صحنههای فعالیتهای اجتماعی حضور داشتند. و یا حضرت «زینب»(س)، که صدای تظلم خود را در عصر عاشورا به گوش دشمنان «حسین»(ع) و جهانیان آن روز (و حتی امروزه)، در صحنههای جنگ رساند.
اینکه چرا آقای خاتمی که خود نیز شخصی روحانی بودند نتوانستند برای پست وزارت در دولت خود از حضور زنان متخصص، باتجربه و توانمند (که درآن دوران و نیز اکنون در جامعه فراواناند) بهرهمند شوند جای شگفتی فراوان و پرسشی جدی دارد؟ آیا تغییری در شکل و در ساختار نظام جمهوری اسلامی و یا در قانون اساسی آن بهوجود آمده است که ما زنان از آن بیخبریم؟ و یا علمای دینی در قم، تغییر نظر دادهاند و فتواهای جدیدی صادر کردهاند که ما ندیدهایم؟ چه اتفاقی افتاده است که دولت دهم سه وزیر زن برای کابینه معرفی میکند ولی دولت هفتم و هشتم که اولین دولتی بود که مصرانه آمادگی معرفی وزیر زن را داشت، از این کار منع شد؟
جالب این است که در مجلس ششم سیزده نماینده زن انتخاب شدند و وظایف خود را به نحو احسن و در حد امکانات خود انجام دادند، به ویژه در مورد حقوق زنان؛ مانند تصویب کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و یا سن حضانت فرزند و … بسیاری موارد دیگر را در پرونده خود به ثبت رساندند، اما در مجلس هفتم و هشتم، همراه با دولت نهم تعداد این زنان نماینده نه تنها اضافه نشد بلکه تنزل هم یافت؟
بیشک، اینها نه تنها پرسش من، که مطمن هستم پرسش همۀ زنان و مردان به ویژه زنان فعال در جنبش زنان است؟ پرسشی که از پیش میدانیم هیچ پاسخ منطقی و قانعکنندهای نخواهد داشت!
تحلیل من از این پیشنهاد (وزارت سه زن در کابینه دهم( تحلیلی است که مسلماً تایید آن غیر قابل اجتناب است) بهنظر من – که مطمئن هستم نظر دیگر دوستان جنبش زنان هم میتواند باشد – این نشاندهندۀ ایناست که، فعالیتهای زنانی که در جنبش زنان خواستههای خود را بهگونۀ مشروع و قانونی به اطلاع دولتمردان رساندند، به گوش مسئولین رسیده و عملاً – گرچه شاید با اکراه و اجبار و شاید بهرغم میل باطنی آنان – مورد اجابت قرارگرفته است. یعنی خواستههایی که، آخرین آنها در شکل «همگرایی جنبش زنان در انتخابات دهم» بهصورت پیشنهاد دیدار و مذاکره با کاندیداهای ریاست جمهوری و اعلام درخواستهای مشروع و قانونی خود از طریق این همگرایی به دولتمردان بود، انجام شده و پاسخ خود را عملاً دریافت کرده است.
من، در بهترین شرایط خوشبینانه براین باورم که جنبش زنان در ایران، (دقیقاً مانند جنبشهای اصلاحطلبی و مدنی) اینک به مرحلهای رسیده است که برگشت از آن دیگر امکانپذیر نمیباشد. زیرا خواستههای برحق حقوقی/انسانی شهروندان به ویژه زنان، که نیمی از جامعۀ را شامل میشوند خواستههایی است که بی اعتنایی و عبور از آن و فروهشتن آن، زیستن در جهان هزاره سوم و سده بیست و یک میلادی را عملاً برای خود مردان نیز مشکل خواهد کرد.
اما اینکه دولت دهم با این شتاب نسبت به انتخاب سه وزیر زن اقدام نموده است نشاندهندۀ اصلاح قوانین به نفع زنان – چه در قانون اساسی کشور ایران و چه در قوانین فقهی فقهای شیعه – نیست. متاسفانه، این اقدام، گرچه به دلیل کوشش زنان در کسب حقوق حقهشان صورت گرفته و تحمیل حاکمیت شده است؛ اما به نوعی مصادرۀ فعالیتهای جنبش زنان به سود استفاده از حضور زنانی است که خود در چارچوب «حاکمیت مرد/پدرمحور» و در زیرمجموعۀ قوانین آن به فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ادبی، هنری … باورمند و فعالاند. بنابراین خواست جنبش زنان، با این ترفند نه تنها برآورده نشده است بلکه به گونهای آگاهانه از سوی حاکمیت لوث شده است.
از این جهت، این انتخاب برای فعالان جنبش زنان تحصیل حاصل نیست، بلکه چرخشی هوشیارانه از سوی نظام موجود به تغییر و تعویض صورت مسئله است. از اینروست که مطمئناً این انتخاب در این چارچوب مورد تائید هیچیک از نحلههای فعالان جنبش زنان نبوده، نیست و نخواهد بود. صرفنظراز نقطه نظرها و اشکالات و ایراداتی که برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همین فاصلۀ کوتاه معرفی غیررسمی این وزرای زن نسبت به عملکرد آنان اعلام داشتهاند زمزمههایی شنیده میشود که احتمالاً برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اساساً با «وزارت زنان» از بیخ مخالف و آن را تائید نخواهند کرد. حالا بگذریم از این که اگر مجلس هم مهر تائید بر وزارت این سه وزیر زن بگذارد، آیا شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، با توجه به نظرات فقهای شیعه چه جهتگیری و برخوردی با این موضوع خواهند داشت و چگونه میتوانند امری را که از نظر فقهای شیعه شرعی نیست تصویب کنند، بیشک پرسشهای جدیدی را از سوی فعالان جنبش زنان مطرح خواهد کرد!
یکی از آن پرسشها – مسلماً – این خواهد بود که اگر وزارت زنان در جمهوری اسلامی ایران اشکال شرعی و دینی ندارد پس چرا در دولتهای هفتم و هشتم آقای خاتمی از این کار منع شدند؟ و اگر اشکال شرعی و دینی وجود دارد چرا دولت دهم اقدام به انتخاب وزرای زن در دورۀ دهم ریاستجمهوری کردهاست؟
در خاتمه لازم به یادآوری دوباره است که «جنبش زنان» این اقدام دولت دهم را نتیجه کوششهای خود برای تغییر ساخت و بافت «مرد/ پدرمحورِ» نظام به پذیرش ناگزیر حضور زنان در کابینه تلقی میکند و از این بابت آن را امتیازی مثبت به نفع خود ثبت میکند. در عین خوشوقتی از این پیشنهاد اما، پرسش تکرارشده در بالا را نیز هرگز فراموش نمیکند که چه اتفاقی در این دوره از دولت دهم در نظام جمهوری اسلامی افتاده است که دولت هفتم و هشتم مجاز به انجام آن نبود؟

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد, ۱۳۸۸ ۸:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم

شهناز قراگزلو: نظام بانکی ایران، آن‌گونه که باید، دیگر در خدمت تولید و اشتغال نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت الیگارشی مالی و سیاسی بدل شده است. در چنین ساختاری، بانک‌ها نه واسطه‌های توسعه اقتصادی، بلکه ماشین‌های بازتوزیع رانت‌اند. بخش قابل‌توجهی از تسهیلات بانکی به جای حمایت از کارآفرینان و تولیدکنندگان واقعی، به شرکت‌های صوری یا پروژه‌های تجملی با مالکیت‌های پنهان اختصاص یافته است

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

“ما چهره واقعی شهر هستیم”

ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم

راه اندازی اکانت‌های جعلی فارسی برای برجسته‌سازی رضا پهلوی!

آن نجار پیر

دعوت به شرکت در سمینار سیزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه

پایان انحصار، آغاز سیاست نو