جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۸

جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۸

بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت
به یقین شهروندان آزاده ی این سرزمین، هوشمندانه و مسئولانه برای استقرار حاکمیت ملت می کوشند، دیگر سان بودن آداب وسنن یکدیگر را به رسمیت می شناسند و تعامل بین...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل
«سرزمین دیگری نیست» درباره مبارزه یک جامعه روستایی در کرانه باختری علیه وحشت شهرک نشینان و تخریب توسط ارتش اسرائیل است. اکنون خبر رسیده است که: حمدان بلال کارگردان برنده...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
عدالت اجتماعی از نگاه نسل "زد"، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری
در حوزه اقتصادی، مشارکت‌کنندگان از رفتارهای تبعیض‌آمیزی سخن گفتند که فرصت‌های معیشتی و شغلی آنان را تحت تأثیر قرار داده است. در خانواده‌ها، برخی تجربه ترجیح والدین میان فرزندان و...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
خردمندی نیابی شادمانه ...
موهای جوگندمی‌اش روی شمعدانیِ جوان تاب می‌خورد. از جایی که ایستاده همه‌ی حیاط را می‌بیند. او برای هر گل و درختی، قصه داشت. قدیما برای مرغ و خروس هم قصه...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
درباره انقلاب زودرس
انقلاب‌های زودرس یا نارس وضعیتی را نمودار میسازند که در آن یک انقلاب پیش از آنکه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای موفقیت و تثبیت آن کاملاً فراهم گشته باشد،...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: منوچهر صالحی
نویسنده: منوچهر صالحی
وقتی نظریه بدام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!
و اینک در گامی تازه و بزرگ به‌عقب، او بیش از پیش از نظریه اخلاق گفتمانی خویش عدول کرده و بقولی یک باردیگر علیه خود ونظریه‌اش، در صحنه سیاسی‌ ظاهر...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
درخواست حزب اپوزیسیون ترکیه: تحریم شرکت های حامی دولت اردوغان
چند روزی است که صدها هزار نفر در ترکیه علیه زندانی شدن اکرم امام اوغلو شهردار استانبول و رقیب انتخاباتی رجب طیب اردوغان, تظاهرات کرده اند. اکنون حزب اپوزیسیون از...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

درسی که باید گرفت

«بروید و قاطی حزب اللهی ها بشوید و شعار الله اكبر بدهید»! چنین سخنی فقط از ذهن تنگ و بیمار آدمهایی تراوش می كند كه می خواهند در محدوده میراث سیاسی خمینی بزیند وگرنه كسی كه فکر و همت مبارزه درست داشته باشد چنین توصیه های نامربوطی نمی كند

این مقاله برای سایت iranliberal.com نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

تاریخ نگارش فوریه ۲۰۱۰

از بیست و دوی بهمن به این طرف صدای شکوه و شکایت همه مخالفان و بخصوص آنهایی که همت کرده بودند و برای مبارزه با رژیم به خیابان آمده بودند، بلند است. بسیاری خود را آماده کرده بودند تا با ریختن به میدان درسی را که در روز عاشورا به حکومت داده بودند مکرر نمایند ولی نتیجه جز آن شد که میخواستند. باید بدون مجامله و معطلی وضعیت را ارزیابی کرد و درسی را که باید از واقعه گرفت وگرنه سر حرفهای نامعقول باز خواهد شد و روحیه مبارزان آسیب خواهد دید.

اول از همه ببینیم که بازی چرا چنین صورتی گرفت.

رهبران تسخیری مخالفت که دیده بودند دخالت نکردنشان در عاشورا هیچ مانعی در راه مبارزه ایجاد نکرده است و مثل همه میدانستند که معترضان میخواهند در سالگرد انقلاب قبلی دوباره با حکومت جوال بروند، این بار تکانی به خود دادند تا از حرکت مردمی عقب نیافتند و بعد از نشان دادن نرمش در برابر نظام که بعد منکرش شدند، خط و نشان کشیدند که به میدان خواهیم آمد و دستوالعمل هایی هم صادر کردند که به گوش همه رسید و متأسفانه بسیاری از آنها پیروی کردند. روش پیشنهادی این دو نفر که بیشتر مناسب کمدی های وودی آلن بود تا مبارزه سیاسی، از این قرار بود که از حمل رنگ سبز احتراز کنید، خودتان را به شکل حزب اللهی ها دربیاورید و بروید در محور تجمع این دسته که همان میدان آزادی است شعار الله اکبر بدهید! بسیار ممنون! حزب اللهی در مملکت کم بود تقلبیش را هم به بازار فرستادید؟ نتیجه اینکه مخالفانی که راه افتاده بودند و تا محل رفته بودند جزو طرفداران نظام و حتی شخص احمدی نژاد شماره شدند و به دلیل ناآشنایی و هیئت و هیبت اینطوری احتمالاً از همدیگر هم ترسیدند و بازگشتند. آفرین به این درایت! خوب است یکیشان هم در دورهٌ جنگ نخست وزیر بوده است. باید گفت شما به جای مبارزه با حکومت سعی کنید تقویتش کنید بلکه اینطوری به درد مردم بخورید.

حال ببینیم حکومت در مقابله چه کرد که موفق شد.

تاکتیک حکومت درست واروی توصیه های زوج هنرمند بود.

اول از همه ایجاد اختلال اطلاعاتی و ارتباطی در صفوف مخالفان که همیشه کارش بوده و منطقاً هم قدم اول است. در خیزش دانشجویی این کار با قطع شبکه تلفن همراه که اسباب اصلی ارتباط دانشجویان بود ممکن گردید و فرصت سرکوب روز آخر را فراهم آورد. این بار اینترنت هم بر آن علاوه شده بود. فهرست نمیکنم که چه چیزهایی به هم خورد و قطع شد و فیلتر شد، هرکس نمیداند از جوانها بپرسد.

دوم تمرکز نیرو در نقاطی که میعادگاه نیروهای مخالف بود. این نقاط که توسط ترتیب دهندگان حرکت و کلا از سوی این دو «رهبر» معین شده بود جبهه های فرعی به حساب میامد. حکومت موفق شداز جمع آمدن نیروهای مخالف در این جبهه ها جلوگیری کند و آنها را قبل از تمرکز پیدا کردنشان و با استفاده از برتری موضعی بکوبد. زودتر آمدند و در میدان موضع گرفتند و منتظر حریف ماندند و هرکس رسید زدند و گرفتند. با در نظر گرفتن برتری عملیاتی نیروهای امنیتی از بابت آزمودگی تاکتیکی و قدرت آتش (اصطلاح نظامی را به کار میبرم چون رایج است و روشن وگرنه باتوم و گاز بیشتر از تیر مورد استفاده قرار گرفت)، حکومت میتوانست این بخش از کار را با قسمت کوچک نیروهایش انجام بدهد و قسمت بزرگتر را بفرستد به جبههٌ اصلی. ریسک کار زیاد نبود چون نیروی کم حکومت با نیروی پراکنده مخالفان که در هنگام مصاف ضعیفتر از نیروی حکومتی بود درگیر میشد و بخت موفقیتش زیاد بود.

سوم کنترل میدان آزادی با جمعیت طرفدار و مزدور برای اینکه این محل از بابت نمادین مهمترین نقطه بود و حواس همه متوجه به آن. این را نیز میدانیم که خبرنگاران خارجی در این نقطه مجتمع شده بودند و فقط از اینجا خبر و تصویر مخابره میکردند. از آنجا که کنترل جبهه های فرعی نیروی چندانی نمی طلبید حکومت میتوانست، برعکس مورد قبلی و بدون زحمت چندان، بیشترین نیروی خود را در این محل متمرکز کند. در اینجا نیروی اصلی حکومت با بخش محدود و از آن بدتر، نامنتظم مخالفان روبرو بود که نتوانستند هیچ کاری بکنند، حزب اللهی قلابی شدند و سیاهی لشکر نظام، احتمالا حتی ساندیس هم به آنها نرسید.

چهارم فلج کردن رهبری مخالفان. این دو نفر که عقب نشینی شان در قاموس حزب الله معنایی جز ضعف نداشت، از همان ابتدای خروج از خانه هدف قرار گرفتند تا از هر ارتباطی با پیروان واقعی و اسمی خود محروم شوند، توجه خبرنگاران را جلب نکنند و مجال عملشان به صفر برسد. خامنه ای چماق و گاز فلفل نذر کرده بود، آنکه هول بود در محل نوش جان کرد سهم آن دیگری را هم دادند خانم ببرد منزل.

پنجم کنترل تصاویر واقعه. اول در میدان آزادی که جبهه اصلی بود و تصاویری را که دولت اسلامی میخواست از آن به دنیا فرستاده شد و سپس در جبهه های فرعی که فرصت مخالفان محدود بود و نیرویشان پراکنده. تصاویر اینترنتی مخالفت که حکومت نمیخواست به دست کسی برسد، بسیار کمتر از دفعات قبل پخش شد.

قدم آخر هم هوچیگری تبلیغاتی دستگاه بود که عنصر اصلی آن بلبل زبانی های رادیواکتیو احمدی نژاد بود و مقدمه اش از چند روز قبل چیده شده بود؛ مثال بارز استفاده از اتم برای حفظ نظام. این شخص آگاه بود که میتواند توجه رسانه های فرنگی را، که مثل دولتهای غربی، در اصل به فکر اتم هستند و نه ملت ایران، به خود جلب کند و سربزنگاه داستان غنی سازی بیست درصدی را علم کرد که در بسیاری از رسانه های خارجی تیتر اول شد و عناوین مربوط به مخالفت مردم را عقب راند.

بیاییم سر نتیجه گیری بلکه درسی بگیریم که به کار دنیایمان بیاید، آخرت پیشکش جبهه مقابل.

حکایت دو درس عملی داشت. یکی توجه به تعادل نیروها. مردم ایران در جمع بسیار پرشمارتر و نیرومندترند تا این جماعت پاسدار و بسیج ولی دو نکته هست. اولی که طبعاً همان مسلح بودن یک طرف و بی سلاح بودن دیگری است. دومی مسئله تمرکز یافتن نیروست. نباید به کل تعداد دل خوش کرد، مهم آن نیرویی است که در یک جبهه معین متمرکز میشود. باید نیروی بیشتر خود را به طور موضعی با نیروی کمتر حریف درانداخت. این بار وضعیت در همه جبهه ها عکس این بود. در این شرایط وقتی تعادل به ضرر ما تغییر کرد باید بلافاصله یک جبهه را رها کرد و در نقطه دیگر مجتمع شد. هدف ما از بین بردن نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی نیست، فرسودن نیروی روانی آنها و اربابانشان است تا همگی بدانند که بالاخره بازی را خواهند باخت و بهتر است زحمت را زودتر کم کنند.

امر مهم دیگری که به ضرر مخالفان تمام شد مسئله از دست نهادن عامل غافلگیری بود. تا به حال ضرباتی که حکومت تحمل کرده بود به سختی قابل پیش بینی بود. از چند تظاهرات اول که هنوز دستگاه نتوانسته بود خودش را در برابر آنها جمع و جور کند که بگذریم، هر بار و بخصوص در مورد عاشورا از سوی مخالفان غافلگیر شده بود. مردم خودشان جمع میشدند و شلوغ میکردند و عکس و فیلمش را هم خودشان تهیه میکردند و به همه جا میفرستادند. این بار کار درست برعکس شد، کار قرار بود به برکت رهبری دوقلوها با برنامه قبلی انجام شود و اعلام برنامه در حکم کارت دعوت فرستادن برای نیروهای حکومتی بود که حضور به هم رساندند.

در نهایت ببینیم چه بکنیم.

اول از همه اینکه مطلقا نگران نمی باید بود و روحیه را نمی باید به هیچوجه از دست داد. قبلا هم این بحث مطرح شده که مبارزه فعلی صورت فرسایشی پیدا کرده و در آن مردم باید حکومت را از رو ببرند. این باخت موضعی مهم نیست و اصلاً از بابت مقیاس با اشتباه تاکتیکی اول کار حکومت (راندن موسوی و کروبی و به هم ریختن مزر خودی و غیرخودی) و خطای استراتژیک ضدتظاهرات عاشورا (به میدان کشیدن امام حسین) قابل مقایسه نیست. اولی شکافی را گشود که هم آمدنی نیست و گشوده تر خواهد شد تا این نظام را از هم بپاشاند، دومی هم ابعاد محدود نیروهای معنوی حکومت را به نمایش گذاشت و موهوم بودن ترس مردم را به آنها نشان داد. داستان بیست و دوی بهمن فقط مختصری در پیشروی توقف ایجاد کرده ولی حتی پسرفت هم نیست. پسرفت نیست چون تلفات غیرقابل جبران در پی نیاورده و مواضع مخالفان را تغییر نداده و از بابت خواست و شعار به عقب نشینی وادارشان نساخته است. البته این را هم باید اضافه کرد که نقاط ضعف کار مخالفان را هویدا کرده که هیچ مطبوع نیست ولی آنها را به تصحیحشان که هیچ مشکل هم نیست، فراخوانده و واداشته است. مبارزه همیشه بعدی آموزشی دارد که باید بدان توجه داشت.

با یک شکست تاکتیکی نباید تصور کرد که دنیا به آخر رسیده. تاکتیک را به مناسبت موقعیت انتخاب می کنند و اگر نتیجه نداد عوضش می کنند و از تاکتیک کارآمدتر استفاده می نمایند. این امریست پیش پا افتاده که در تمامی مبارزات پیش میاید و نباید بیش از آنکه باید بدان بها داد. آنچه مهم است و اگر اشتباه بود جبران شدنی نیست استراتژی مبارزه است. متأسفانه تا به حال مشکل اصلی مبارزان در همین نقطه بوده و ابهام خواستهایشان باعث شده استراتژی روشن نداشته باشند. شکست تاکتیکی فعلی هم در نهایت از همین ابهام و از انتخاب نامناسب رهبری برخاست. این است که باید تکلیفش را به سرعت روشن کرد. این دوقلوها و نمونه های کوچکترشان هم که در فرنگ میپلکند با گزینش استراتژی درست به حاشیهٌ میدان فرستاده خواهند شد. به هر حال تاکتیک کار هم حتماً تا آخر بازی چند بار تغییر خواهد کرد، اصلاً جای نگرانی نیست. فرصت برای ترمیم و حملهٌ مجدد فراوان است. ولی باز هم میگویم اشتباه تاکتیکی را با اتکا به استراتژی درست جبران میکنند نه برعکس. کار را باید با روش درست و منطقی پیش برد.

آنچه در مبارزه اهم مسائل است انتخاب درست و معقول هدف است، رهبری و استراتژی بعد از این یکی میاید و تابع آن است. تنها راه معقول مبارزه هم رفتن به سوی خروج از نظام اسلامی است و رهبر درست کسی است که استراتژی مناسبی برای این کار ارائه بدهد.

تا به حال مشکل مردم این بود که تاکتیک انقلابی پیشه کرده بودند ولی به دلیل افتادن دنبال دوقلوهای اصلاحاتی در عمل تابع استراتژی رفرمیستی شده بودند که با در نظر گرفتن موقعیت از اصل و بن بی معنا بود ولی لااقل تا وقتی رفتار تاکتیکی را خودشان معین میکردند پیش رفتند. در عوض به محض اینکه از این بابت هم گوش به حرف این دو نفر دادند و تاکتیکشان هم اصلاحاتی شد گرفتار مصیبتی شدند که دیدیم.

اگر قرار باشد از این داستان یک درس بگیریم این است: رفتار این رهبران دوقلو حاصل اشتباه و خطای موضعی نبود که بعداً قابل تصحیح باشد، پیامد منطقی گزینش های سیاسی اصلی آنها بود و درست شدنی هم نیست. تاکتیکی که پیشنهاد کردند برخاسته از استراتژی بی رمقشان بود و این هم تابع هدف متناقض و بی معنایشان. در پی هم آمدن اینها اتفاقی نیست، ارتباط منطقی بینشان هست که باید چشم باز کرد و دید. این دو به هیچوجه خواستار خروج از نظام اسلامی نیستند و هر رهنمودی هم که بدهند در نهایت تابع همین گزینهٌ اساسی است. این تاکتیک مضحکی که عرضه کردند و همه را گرفتار کردند و امتیازی که دودستی تقدم حکومت کردند برخاسته از همین امر بود.

«بروید و قاطی حزب اللهی ها بشوید و شعار الله اکبر بدهید»! چنین سخنی فقط از ذهن تنگ و بیمار آدمهایی تراوش می کند که می خواهند در محدوده میراث سیاسی خمینی بزیند وگرنه کسی که فکر و همت مبارزه درست داشته باشد چنین توصیه های نامربوطی نمی کند. فکر می کند چگونه باید از حکومتیان مجزا گشت و به آنها ضربه زد نه اینکه چگونه باید با آنها مخلوط شد و با شل گفتن تشدید الله اکبر خود را از آنها متمایز ساخت. اینها این نظام را همینطوری میخواهند متحول کنند، با رفتن در دلش و با دادن شعار الله اکبر! آن هدفشان، این هم وسیله شان. بلایی که این بار با راهنمایی مسخره شان بر سر تظاهرات بیست و دو بهمن آوردند در حقیقت میخواهند بر سر تمامی جنبش اعتراضی بیاورند. اگر جداً اختیاری به دستشان باشد همه را میکنند بدل به حزب اللهی و ردیف میکنند برای نماز جماعت. میگویند پشت ما نماز بخوانید ثوابش بیشتر است، همین و بس. باید چشم باز کرد و امکانات و مقاصد اینها را دید و به خود آمد. به هر حال اگر تمامی حکایت فقط همین یک فایده را داشته باشد که چشم مردم را به قابلیت این رهبران اصلاح گر باز کند باز هم به تمام زحماتش میارزیده است.

تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن, ۱۳۸۸ ۶:۳۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت

زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل

عدالت اجتماعی از نگاه نسل “زد”، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری

خردمندی نیابی شادمانه …

درباره انقلاب زودرس

وقتی نظریه بدام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!