هفتاد هزار تومان، وعدهء جدید دولت محمود احمدی نژاد برای مردم ایران است. این بهایی است که او در برابر ظلمی که روا داشته می پردازد تا شاید عدالت در حکومت اسلامی دوباره معنی پیدا کند. احمدی نژاد برای چهار سال تخریب بیشتر ایران و ایرانی هفتاد هزار تومان رشوه می دهد و تمام یاران باوفایش را دل شاد می کند.
او که با شعار عدالت خواهی پا در عرصهء سیاست کلان کشور گذاشت به سرعت وعده هایش را به فراموشی سپرد و حداقل های موجود درجامعه را نیز بر باد داد تا مردم به طور مشخص دریابند که مدعیان عدالت خواهی خود ظالمان بی شرمی بیش نیستند. او وعده کرد بود پول نفت را بر سر سفره های مردم ببرد اما در عمل بعد از چهار سال خرده غذای آنها را نیز با بی شرمی به سرقت برد.
دولت پر اشتباه و بی لیاقت او توان مالی مردم را تحلیل داد و بنیه اقتصاد کلان جامعه را به کمترین حد ممکن رساند. کارخانه جات یکی پس از دیگری بسته شدند و کارگرههای بیشتری در کنار خیابان به انتظار نشستند. پروژهای بزرگ ملی به دلیل سیاستهای خارجی مشکوک و مخرب او هر روز بیشتر تحت تحریمهای بین اللمللی قرار گرفت و هزاران پیمانکار داخلی ورشکسته شدند.
او در سیاست داخلی خود به بهانهء امنیت، مردم را بدون محاکمه و وکیل به دار آویخت و با پلیس امنیتی زندگی روزانهء مردم را به خطر انداخت و فضای ترس و وحشت را در جامعه پراکند. تمام این کارهها در صورتی انجام گرفت که او در شعارههای انتخاباتی اش سخن از آزادی پوشش جوانان می داد و برای احیای عدالت فریاد میزد.
احمدی نژاد برای توجیح رفتار بی شرمانهء خود در تضعیف اقتصاد کشور دولتهای دیگر را مقصر دانست و تمام مقامات حکومتی را فاسد معرفی کرد وبرای اثبات صداقت و درستی خود، وزیر کشوری با مدرک دکترای تقلبی برگزید و پولدار ترین و فاسد ترین فرد ممکن را برای تصدی وزارت نفت معرفی کرد که نهایتاً سر از وزارت کشور درآورد.
درک احمدی نژاد و یاران اش از شعور مردن ایران بسیار اندک است و آنها به واقع تصور درستی از رفتار و منش بزرگوارانهء این مردم ندارند. آنها قادر نیستند بفهمند که ملت ایران با چنین رشوه هایی هیچ گاه خون شهدای جوانش را به فراموشی نمی سپارد. ایرانیها ملتی شریف و صاحب آبرو هستند و هرگز برای استمرار قدرت رهبری متقلب و عروسک بی آبرویش رشوه نمی پذیرد.
طبق آمار سازمان حقوق بشر سازمان ملل هنوز صد و نود جوان ایرانی در ماجرای اعتراضات ماه گذشته ناپدید می باشند و خانواده هایشان نگران هر روز برای یافتن آنها به سوی آواره می شوند. سهراب اعرابی نوزده ساله فقط یک نفر از افراد این لیست بوده است و اگر تمام این افراد به سرنوشت او دچار شده باشند آنگاه چطور می توان خون خواهی این مردم را رها کرد و به هفتاد هزار تومان دل خوش کرد و دعای شکر بر جان این جانیان نمود؟
ظلم رهبری و عروسک خون خوار و متقلبش به این سادگیها از ذهن ملت ایران پاک نمی شود و اگر کسی از این جماعت باور دارد با این سیاستها می توانند ملت ایران و شرافت آن را بخرند، بدون شک ساده لوحه ای بیش نیستند. هواداران احمدی نژاد خودشان هم می داند جزء همین پول و قدرت موقتی که از برکت تقلب بدست آورده اند دیگر هیچ چیز آبرومندی برای آینده خود نخواهند داشت.
عدالت حکومت اسلامی تحت رهبری جانب دارانهء خامنه ای در حراج است و آنان که چنین شرمی را به عنوان عدالت می پذیرند بهتر است فراموش نکند که ظلم پایدار نیست و ظالم نمی تواند حکومتش را به کمک سرنیزه برای همیشه حفظ نماید.
احمد طباطبایی
تیرماه هشتاد و هشت