ترجمە و تنظیم از محسن_ک
محوی از بزرگترین شاعران کلاسیک کرد (۱۸۳۶-۱۹۰۶)در روستای بالخ در نزدیکی سلیمانیه به دنیا آمد. وی از مشهورترین شاعران عرفانی کرد وگویش سورانی است. عمده شهرت محوی به واسطه غزل های عاشقانه وعرفانی اواست.
وی ازسن هفت سالگی به آموختن قرآن وعلوم رایج دوران پرداخت و سپس برای تحصیل علم عازم بغداد شد. در بغداد او ازمحضربزرگانی چون مفتی زهاوی ( مفتی وقت عراق) بهره برد.
از جمله شاگردان مشهورمحوی هم می توان به ملا سعید افندی، ملا حسن قزلچی اشاره کرد.
محوی از پیروان طریقت نقشبندی بود، اوارادت بسیاری به مولانا خالد شهرزوری داشته است.
او پس ازملاقاتی که در سال۱۸۸۳ با سلطان عبدالحمید دوم عثمانی داشت، اجازه تأسیس خانقاهی را در سلیمانیه گرفت که به خانقاه محوی شهرت یافت.
محوی به زبانهای کردی، فارسی وعربی ودر قالب های غزل، قصیده، دوبیتی و فرد شعر سروده است. مضمون بیشتراشعار وی تقبیح دنیا، تصوف وعرفان است. اشعار وی سرشار از استعاره و نماد است. استفاده از واژه های قدیمی و گاه غیرمستعمل وقافیه های نامتداول از دیگرویژگیهای شعرمحوی است. در میان شعرای فارس او بیشترتحت تأثیرمولانا وحافظ بوده است .
نمونه شعر فارسی
بر سر این مرده ای روح حیات افزا بیا
در رکابت شورحشرای فتنهی برپا بیا
وعد فردا کشتن اى قاتل ز فرداها گذشت
انتظار کشتنم کشت آخر این فردا بیا
گفت در هر مو بود پیوسته با من چند دل
“محوى” بیدل به من گوید شبى تنها بیا
بر لب و دندان جانان این غزل بارى گذشت
خود به من گوید به سیر لؤلؤ لالا بیا
محوى*
*منبع ویکیپدیا