موشک پراکنیهای حماس بە خاک اسرائیل و بمبارانهای ارتش اسرائیل علیە فلسطینیان نوار غزە، بحران اسرائیل ـ فلسطین را وارد مرحلە دیگری کردە کە بە صراحت می توان از آن بە عنوان مرحلە نوین یاد کرد.
مرحلە نوین بە علل زیرین:
ـ توانائی حماس در هدف قرار دادن شهرهای بزرگ اسرائیل،
ـ شروع درگیریها در این سطح، بعد از تحولات موسوم بە بهار عربی کە در آن عمدتا نیروهای اسلام گرا را بە قدرت رسانید، بی نظیر است.
در مورد اول باید گفت کە تغییر در توانائی فلسطینی ها در زمینە نظامی، تاثیرات خاص خودش را بر وضعیت سیاسی خواهد گذاشت، و اگر بە این مسئلە، توان نظامی حزب اللە را در هدف قرار دادن مراکز حساس نظامی و شهری اسرائیل نیز اضافە کنیم، بە صراحت بە این نتیجە می رسیم کە دیگر اسرائیل بە مانند سابق نمی تواند برتری نظامی خودش را بە عنوان عاملی قطعی در عرصە سیاست گذاری و رفتار سیاسی مورد استفادە قرار دهد. در واقع توان نظامی این کشور بە علت در تیررس قرار گرفتن مراکز نظامیش، مورد سئوال جدی قرار گرفتە، امری کە بتدریج و شاید هم اکنون نیز تغییر در سیاست این کشور را در مورد فلسطینی ها و کل منطقە بە امری عاجل تبدیل کردە است.
در مورد عامل دوم نیز باید گفت کە اعتراضات معین مصر در مورد بمباران نوار غزە، پیامدهای سیاسی و عملی خاص خودش را بدنبال خواهد داشت، امری کە نمی توان از آن غافل بود. واقعیت این است کە اسرائیل برای اولین بار در منطقە بە طور جدی تری مورد اعتراض دولت مصر قرار می گیرد.
اما اگر بە کل این تصویر، واقعیت روابط نە چندان خوب اوباما با ناتانیاهو را نیز بیافزاییم کە قبل از انتخابات آمریکا تنش های معینی را در روابط آمریکا و اسراییل بە دنبال آورد، می شود بە این نتیجە کلی رسید، کە تمامی این عوامل ضرورت بازنگری در تعریف نوع روابط سیاسی در منطقە را طلب می کند. توان نظامی بهتر فلسطینی ها، حضور اسلام گرایان در قدرت سیاسی بعضی کشورهای مهم منطقە و سرانجام ناخشنودی دولت اوباما از بعضی سیاست های دولت اسرائیل، ما را بە تغییری در سیاست منطقە رهنمون می شود کە در آن دیگر از آن تعریف کلاسیک موجود بە شیوە سابق خبری نخواهد بود. در این تغییر، شاید نە زبان اسلحە، بلکە زبان دیپلماسی و از این منظر زبان تفاهم، قراردادها و روابط دیگری مطرح خواهند بود. امری کە از هم اکنون چشم اندازهای آن را می توان بە نوعی دید.