گذشت هر روز از تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران، تأثیر ویرانگر آنها بر اقتصاد ایران و محدودیت امکانات جمهوری اسلامی برای مقابله با آنها را آشکارتر می کند. وضعیت فعلی تهدیدهای بسیاری را در خود نهفته دارد. اما آیا فرصتی نیز هست؟
این وضعیت نشریه کار- آنلاین را بر آن داشت تا، در جستجوی راه حلهای ممکنه برای برونرفت مسالمت آمیز از بحران، باب گفتگو در این باره را با تعداد هر چه وسیعتری از صاحبنظران و فعالان سیاسی بگشاید. در زیر پاسخ آقای بهروز خلیق به پرسش های نشریه کار- آنلاین را می خوانید.
———————————-
نظرتان در مورد تحریمها چیست؟ آیا با آنها موافقید یا مخالف؟
نمی توان تحریم ها را یک کاسه کرد و یکجا در مورد همه آن نظر داد. ما تحریم های سیاسی و دیپلماتیک داریم و تحریم های اقتصادی. جایگاه و تاثیرات آندو متفاوت هستند. تحریم های سیاسی و دیپلماتیک بیشتر با حکومت و حکومتگران تماس پیدا می کند. در حالی که تحریم های اقتصادی، اقتصاد کشور و زندگی مردم را نشانه می گیرد.
جمهوری اسلامی حکومت استبدادی و سرکوبگر است و جنایات آن علیه مخالفین و منتقدین پایانی ندارد. طی سه دهه عمر این رژیم، دهها هزار تن از مخالفین اعدام شده اند. تنها در فاجعه ملی در سال ۱۳۶۷ هزاران زندانی اعدام شدند. حکومت بعد از ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ معترضین را در خیابان ها به خون کشید و در زندانها آن را شکنجه کرد و تعدادی از آنها را به قتل رساند و یا اعدام نمود. هم اکنون زندانها از معترضین پر است. بدون یاری مجامع بین المللی، به سادگی نمی توان اقدامات جنایتکارانه این رژیم را مهار کرد. جنبش اعتراضی مردم ایران به حمایت بین المللی نیازمند است. وجهی از حمایت بین المللی از جنبش اعتراضی، تحریم سیاسی و دیپلماتیک رژیم و سران آن است. به همین خاطر باید از تحریم های سیاسی و دیپلماتیک در رابطه با مسائل حقوق بشر دفاع کرد. اما در مورد تحریم های اقتصادی مسئله بگونه ای دیگر است. تحریم های اقتصادی به گسترش فقر و بیکاری در جامعه منجر می گردد، به زندگی کارگران و زحمتکشان کشور لطمه می زند و می تواند اقتصاد کشور را فلج کند. به همین خاطر نمی توان با تحریم های گسترده اقتصادی موافقت داشت. تنها با آندسته از تحریم های اقتصادی می توان موافقت داشت که در ارتباط با پرژوه هسته ای باشد و یا قدرت سرکوب حکومت را کاهش دهد و آن را از دسترسی به لوازم سرکوب مردم، تکنولوژی و تحهیزات برای کنترل رسانه ها و مخالفین مثل فیلترینگ سایت ها، شنود تلفن های دستی و غیره محروم سازد.
فکر می کنید تحریم ها این بار نتیجه مورد انتظار کشورهای اعمال کننده را به بار آورند؟
نمی توان به این سئوال پاسخ قطعی داد. تا کنون علائمی مبنی بر تامین نظر شورای امنیت توسط جمهوری اسلام مشاهده نمی شود. سران حکومت از دور زدن تحریم ها، از مقاومت ملی و بی اثر بودن تحریم ها صحبت می کنند. اما علیرغم انکارها، تحریم تاثیرات مخرب تا کنون بر اقتصاد کشور گذاشته است. جمهوری اسلامی به جای تامین نظر و خواست شورای امنیت، همچنان برنامه هسته ای خود را پیش می برد و نه تنها گامی در جهت جلب اعتماد بین المللی بر نمی دارد، بلکه به اقداماتی دست می زند که نگرانی مجامع بین المللی از برنامه هسته ای را افزایش می دهد. این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی همانند دهه ۶۰ عمل کند. در آن دهه جنگ را سال ها ادامه داد و به قطعنامه سازمان ملل وقعی نگذاشت. این امر موجب شد که کشور متحمل خسارات فوق العاده سنگینی شود. اما در نهایت و زمانی که دیگر قادر به ادامه جنگ نبود، جام زهر را نوشید. اکنون سران رژیم در مقابل خواست بین المللی ایستاده اند. ممکن است این ایستادگی تا زمانی ادامه پیدا کند که تحریم ها اقتصاد کشور را به فلج بکشانند و زندگی مردم آسیب های جدی ببیند و آن زمان حکومتگران راهی جز نوشیدن جام زهر نداشته باشند. در عین حال این امکان هم وجود دارد که سران رژیم با توجه به حضور جنبش اعتراضی و فعال شدن شکاف های درون حکومت، از تداوم تحریم ها احساس خطر کنند و تن به خواسته های جامعه بین المللی دهند. در چنین حالتی نظر تحریم کنندگان تامین خواهد شد.
در این صورت فکر می کنید جمهوری اسلامی چگونه عمل کند: تمکین یا سرپیچی؟
در پاسخ به سئوال قبلی گفتم که هر دو شق امکانپذیر است. ولی به نظر می رسد که در صورت تداوم تحریم ها و به فلج شدن اقتصاد کشور و رشد نارضایتی و اعتراضات در داخل کشور، احتمال تمکین بیشتر است. تجربه نشان داده است که سران حکومت در نهایت برای حفظ جمهوری اسلامی حاضرند به خواست های مجامع بین المللی تمکین کنند ولی در مقابل جنبش اعتراضی در داخل کشور حاضر به عقب نشینی نیستند. یک گام عقب نشینی در داخل کشور را به منزله عقب نشینی های بعدی و پیشروی مخالفین تلقی می کنند.
اگر جمهوری اسلامی “سرپیچی” کند، در این صورت فکر می کنید گامهای بعدی چه خواهند بود: توسل به “راه حل” نظامی یا مثلاً تشدید باز هم بیشتر تحریمها؟
در حال حاضر حمله نظامی در دستور روز دولت اوباما و اتحادیه اروپا نیست ولی به عنوان یکی از آلترناتیو روی میز رئیس جمهور امریکا قرار دارد. دریاسالار مایک مولن مشاور نظامی اصلی باراک اوباما و رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا مدتی قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که ایالات متحده طرح حمله به ایران را در اختیار دارد تا در صورت لزوم، از آن به عنوان اهرمی برای بازداشتن رژیم تهران از کسب تسلیحات هسته ای استفاده کند. امروز تشدید تحریم ها در برنامه اوباما و اتحادیه اروپا قرار دارد و روزبروز بر دامنه آن افزوده می شود و تعداد بیشتری از دولتها با خواست و تشویق امریکا به تحریمهای یکجانبه روی می آورند. طبعا در مرحله کنونی در صورت “سرپیچی” جمهوری اسلامی، جامعه جهانی تحریم ها را تشدید خواهد کرد. اما اوباما گفته است که “دستیابی ایران به سلاح هستهای غیر قابل قبول است و ما برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقی، دست به هر اقدامی خواهیم زد”. اوباما “جدول زمانی مشخص” برای توقف برنامه هستهای ایران تهیه کرده است.
آثار تاکنونی تحریم ها چه بوده اند؟
پیآمدهای تحریم ها روی اقتصاد ایران گسترده است. تحریم ها تا کنون به کاهش ظرفیت واحدهای تولیدی و به تعطیلی کشانده شدن تعداد زیادی از آن ها، افزایش هزینه تولیدات داخلی و بالا رفتن قیمت کالاهای وارداتی، افزایش نرخ بیمه کالا به مقصد ایران، به وجود آمدن مشکلات جدی در راه نقل و انتقال پول برای ایرانیان از ایران و یا به مقصد ایران و برای شخصیت حقیقی و حقوقی ایرانی، ترک بسیاری از شرکتهای بزرگ و کشورها از پروژهها و طرحهای بزرگ نفت و گاز ایران، محروم شدن ایران از تکنولوژی پیشرفته در صنعت نفت و کاهش چشمگیر تولید نفت در ایران منجر گردیده است. این لیست طولانی است و در آینده طولانی تر خواهد شد.
یکی از دلایل اصلی مخالفان تحریم این است که بیشترین آسیب های آن متوجه مردم و خاصه تهیدستان و زحمتکشان خواهد شد. شما چه فکر می کنید؟
چنانچه در بالا گفته شد دلیل مخالفت با تحریم های اقتصادی، فلج شدن اقتصاد کشور و آسیب دیدن مردم و از جمله کارگران، دهقانان و زحمتکشان کشور است. سازمان ما هم به همین خاطر با تحریم های اقتصادی مخالفت کرده است. ولی موافق تحریم های سیاسی و دیپلماتیک است.
یکی از دلایل اصلی موافقان تحریم این است که اگرچه تحریم بر مردم نیز فشار خواهد آورد، این را به عنوان هزینه باید پذیرفت. مهم این است که تحریم جمهوری اسلامی و به ویژه سپاه پاسداران را زیر فشار می گیرد. شما چه فکر می کنید؟
هر اقدامی هم هزینه دارد و هم سود. طبعا تحریم های اقتصادی به سپاه ضربه خواهد زد. به ویژه این که بخشی از تحریم ها متوجه سپاه و فرماندهان آن است. طبعا تحریم ها محدودیت هائی را در کار اقتصادی سپاه به وجود خواهد آورد و فشار را بر سپاه افزایش خواهد داد و این به سود جنبش اعتراضی است. اما تحریم های اقتصادی بیش از همه به اقتصاد کشور ضربه خواهد زد و هزینه تحریم ها بیش از همه به دوش طبقات و لایه های پائین جامعه منتقل خواهد شد و وضع زندگی آنها روبروز بدتر خواهد شد. هزینه تحریم ها در مقابل سود آن اندک است.
همچنین استدلال را از مواقفان تحریم می شنویم که جنبش اعتراضی – مطالباتی جاری در جامعه (جنبش سبز) قادر خواهد بود از فشار وارده بر حاکمیت سود جوید و ابتکار عمل در عرصۀ سیاسی را به دست گیرد. شما چه فکر می کنید؟
کسانی که چنین نظری را ارائه می دهند، مشخص نمی کنند که جنبش سبز چگونه از فشار وارده بر حکومت در رابطه با تحریم ها بهره گرفته و چگونه ابتکار عمل را به دست خواهد گرفت. ارائه چنین حکمی در حال حاضر از عقلانیت سیاسی به دور است. ممکن است تحریم ها به شورش های کور بیانجامد که چندان سودی برای جنبش اعتراضی نداشته باشد. از الان معلوم نیست که جنبش اعتراضی بتواند از حرکت های شورشی بهره گیرد. این امکان هم وجود دارد که تاثیرات مخرب تحریم ها روی اقتصاد و زندگی مردم، زمینه ساز اعتراضات هدایت شده گردد. ولی در حال حاضر این احتمال پائین است.
آیا در این “کشاکش هسته ای” شانس بردی برای جمهوری اسلامی می بینید؟
در هر کشاکش احتمال برد و باخت وجود دارد. اما برای جمهوری اسلامی امکانات برای برد خیلی کمی است. تلاش سران حکومت تا کنون این بوده است که از این کشاکش پیروز بیرون بیآیند. اما تا کنون موفق نشده اند. جمهوری اسلامی در مقابل جامعه جهانی قرار دارد. آندسته از کشورها که دوستان جمهوری اسلامی به حساب می آمدند، به تدریج در مقابل جمهوری اسلامی قرار می گیرند و یا حداقل پایبندی خود را به مصوبه شورای امنیت اعلام می کنند. در این صف آرائی دوستان جمهوری اسلامی اندک و مخالفین آن بسیار زیاد است. این بار دولت اوباما و اتحادیه اروپا در کنار هم قرار گرفته و مشترکا علیه جمهوری اسلامی عمل می کنند. روسیه هم با آنها همراه شده است. شانس برد جمهوری اسلامی ضعیف است. امریکا و اتحادیه اروپا به شدت نسبت به برنامه هستهای جمهوری اسلامی حساس بوده و نگران دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند. اوباما تاکید کرده است جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی، الویت اصلی دولت او است.
آیا وضع به طور اجتناب ناپذیری دارد به سمت افزایش تنشها و احتمالاً خشونت و درگیری کشیده می شود یا راه حل مسالمت آمیزی هست؟
افزایش تنش ها و خشونت اجتناب ناپذیر نیست. هنوز دیر نیست، راه ها بسته نشده و امکان بازگشت وجود دارد. راه مسالمت آمیز همانا آغاز مذاکرات بدون قید و شرط بین جمهوری اسلامی و کشورهای ۵+۱، توقف و یا مشروط و محدود کردن پروسه غنی سازی اورانیوم و پذیرش مبادله اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و اتخاذ مواضع منعطف توسط دو طرف است. جمهوری اسلامی با پیوستن ایران به پروتکل الحاقی، شفافیت در برنامه های هسته ای از طریق نظارت کامل و پیگیری آژانس بین المللی انرژی هسته ای و اعتماد آفرینی و بدون بدون پرداخت هزینه سنگین، می تواند به تکنولوژی هسته ای دسترسی پیدا کند.
سهم و وظیفۀ نیروهای صلح طلب در این میان چه می تواند باشد؟ این نیروها برای ایفای چنین سهمی کدام امکاتات و کدام الزامات را دارند؟
نیروهای صلح طلب که مخالف حمله نظامی به کشور هستند، باید بیشترین فشار را روی جمهوری اسلامی بگذارند. جمهوری اسلامی با پیشبرد برنامه هسته ای و تداوم غنی سازی، کشور ما را به سوی فاجعه سوق می دهد. مسئولیت اصلی این وضع، با گردانندگان جمهوری اسلامی است و کلید حل بحران هسته ای هم در دست آنها است. در مورد کلیدی ترین مسئله کشور یعنی پروژه هسته ای، توسط لایه نازکی از حکومتگران تصمیم گیری می شود. نه تنها مراجعه ای به مردم صورت نمی گیرد، بلکه اطلاع رسانی و بحث و گفتگو پیرامون این موضوع در رسانه های حکومتی هم ممنوع می شود. صاحب نظران و منتقدین سیاست هسته ای رژیم، از ارائه نظر و رساندن آن به اطلاع مردم، محروم شده اند. رسانه های مخالفین و منتقدین تعطیل و یا فیلتر شده اند و سانسور شدید بر اندک رسانه های غیرحکومتی اعمال می شود.
از سوی دیگر لازم است که نیروهای صلح طلب صدای مخالفت خود با حمله نظامی و فاجعه بار بودن آن را به گوش جهانیان برسانند و تقابل مردم و نیروهای اپوزیسیون با جنگ را خاطر نشان سازند. جنگ راه حل بحران هسته ای نیست و می تواند کشور ما و منطقه را به آتش بکشد.