خبر کوتاه بود .
مهسا را کشتند.
نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی، مهسا را گرفتند وبردند و جنازه اش را تحویل خانواده اش دادند.
اما مهسا چنان درخشید که در سرای ایران، امید آفرید و روشنی بخش جان مردم شد.
مهسا امینی نه اولین و نه اخرین زن قربانی ارتجاع، تبعیض، خشونت و استبدا جمهوری اسلامی است . اما علیرغم ادامه خشونت و سرکوب زن ، تلاش و مبارزات جسورانه و پیگیرانه زنان آگاه و آزادیخواه کشور برای دفاع ازحقوق زن و استقلال زن دراشکال مختلف ادامه یافت.
حکومت از بدو تشکیل ، برای تثبیت و حفظ قدرت ، حکمرانی به شیوه خشن و استبداد ی را آغاز کرد .
زیرا بنمایه ، ایدئولوژی ، رفتار و اعمال جمهوری اسلامی و نیروهای رهبری کننده آن مبتنی بر تبعیض ، استبداد و خشوت بویژه در حق زنان است .
واقعیت این است که مردم ایران ، طی ۴۳ ، این نظام ورهبری آن را در اشکال و نامهای گوناگون، در جریان زندگی مشاهده و تجربه کرده اند.
بخش بزرگی از زنان کشور درروند کسب این تجارب و آگاه شدن نسبت به حقوق خود، و نیز نسل جوان زنان به تلاش ومبارزه در جهت تحقق حقوق زن روی آورند. تلاش ومبارزات پیگیرانه و جسورانه زنان و تداوم جنبش زنان، امروزدر شکل جنبش زن زندگی آزادی تجلی پیداکرده است.
جنبش زن زندگی آزادی، با نام نه تصادفی بود ونه بی ریشه.
برآمد و درخشش نتیجه مبارزات و جنبشهای مترقی، آزادیخواهانه و عدالت جویانه صد ساله مردم کشورما در شرایط جدید، بویژه نتیجه تلاشها ومبارزات چهاردهه زنان برای تحقق حقوق و استقلال خود ، درمقابل تبعض ، خشونت و ظلم وستم جمهوری اسلامی است که امروز در کیفیت و شکل جدید و فراز بالاتر تجلی پیداکرده است.
این برآمد و درخشش، ریشه در نیاز جامعه به تغییر و تحولات گسترده و عمیق فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی درراستای سکولاریزه شدن، تحقق حقوقی و حقیقی برابر حقوقی زن و استقلال زن ، دمکراتیزه شدن جامعه ، تحقق عینی عدالت اجتماعی و زندگی بهتر برای مردم کشور دارد. تغییرو تحولاتی که در بطن جامعه شکل گرفته ، در میان مردم جریان دارد و میرود که شکوفاتر شود.
از برجسته ترین نمود و نماد تلاشها و مبارزات زنان و سایر شهروندان جامعه و وسیع ترین و قدرتمند ترن جنبش حق طلبانه ، آزادی خواهانه، عادلانه و دمکرا تیک تا کنونی مردم کشوراست که از متن جامعه برآمده است . بر دل و جان بخش عظیمی از شهروندان ایران نششته ، در اقصا نقاط کشور به صدا درآمده ، راه میرود و گسترش پیدا می کند . جنبش زن زندگی آزادی نوعی از همبستگی میان مردم بوجود آورده ، گامی است در راستای آزادی و مرحله ای است در راه گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی .
جمهوری اسلامی ، رهبر و مسولان آن ، ۴۳ سال است، براین گمان وتوهم هستند که با همین نظام اندیشگی و الگو و نوع حکمرانی بغایت ارتجاعی و استبدای و خشن که حتی پایه گذاران اصلی ، نخست وزیر، رئیس جمهور، مسولان رده بالا و فرزندان خود را حذف سیاسی و فیزیکی کرده و می کند ، قادر خواهند شد برای مدت طولانی به حکومت برمردم و جامعه درحال تغییر وتحول ادامه بد هند.
اینان اما امروز با برآمد و درخشش جنبش مردمی درشکل جنبش زن زندگی و آزادی، با پدیده وشرایط جدید ی مواجه شده اند.
واقعیت این است که جنبش هرچه گسترده تر و عمیق تر می شود، مخالفت مردم با حکومت و شکاف میان مردم و حکومت بیشتر و پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی محدودتر، کمتر ولاغرتر میشود. درنتیجه و در این راستا تشتت واختلاف میان نیروهای اصلی صاحبان قدرت بیشتر، تجزیه طرفداران اصلاحات توسط جمهوری اسلامی بیشر و بحران فرسا ینده پایه های حکومت عمیق تر وشکننده می شود.
مبرم ترین نیاز جنبش زن زندگی آزادی،
در این شرایط حفظ ، گسترش ، پایداری و توسعه آن است
برخی راه کارها و راهبردی های ضروز در این جهت :
* حمایت و پشتیبانی گسترده و بیدریغ نیروهای چپ ودیگر نیروهای دمکرات ملی کشور از جنبش
* گسترش جنبش دانشجوی برای تقویت جنبش ،
* حمایت و پشتیبانی نهادهای مدنی و تشکلهای معلمان، کارگران ، بازنشستگان و تهیدستان از جنبش و تلاش برای همپوشانی جنبشها ،
* تلاش برای پیشرفت مسالمت آمیزجنبش
* توجه ودرنظرداشت ضرورت، اهمیت و نقش اعتصاب عمومی درچشم اندازبرای پیشرفت و موفقیت جنبش مردمی ایران .
* گفت وشنود میان نیروهای خواهان و مدافع برابرحقوقی زن و استقلال زن، آزادی ، عدالت و دمکراسی برای دست یابی به همکاری و هماهنگی
درجهت حمایت و پشتبانی از جنبش
* تلاش در راستای همبستگی و ایجاد نهاد مکراتیک فراگیر درجهت پایداری و توسعه و موفقیت جنبش