زنده یاد رفیق جهانگیر باقر ی پور در سی ام دی ماه سال ۱۳۱۷ در خانواده ای کارگری در شهرستان مسجد سلیمان از شهرهای نفتی خوزستان به دنیا آمد. او در نوجوانی بواسطه پدرش که گرایشات مصدقی داشت با سیاست آشنا شد و بعد از کودتای ۲۸ مرداد به علت رفاقت و دوستی با یک کارگر فعال توده ای که از بستگان نزدیک او بود تمایلات چپ و مارکسیستی پیدا کرد.
جهانگیر پس از گرفتن دیپلم و معاف شدن از خدمت سربازی… ابتدا به آموزگاری پرداخت. بعد از مدتی شغل معلمی را کنار گذاشت و به توصیه پدر در آزمون استخدامی شرکت نفت شرکت کرد و پس از گذراندن دوره آموزشی در سن بیست و دو سالگی به عنوان کارمند در بخش صدور نفت در شهرستان ماهشهر مشغول به کار شد
.
جهانگیر در این سالها علاوه بر کمک های مالی و درسی به دوستان و آشنایان… پیرامون خود یک محفل سیاسی- مطالعاتی تشکیل داد. او با ضبط گفتارهای سیاسی و تئوریک بخش فارسی برنامه های رادیوهای مسکو، پکن و پیک که وابسته به حزب توده ایران بود به تهیه جزوات مارکسیستی و سیاسی در مورد مسائل سیاسی – اجتماعی ایران پرداخت که در پی این فعالیت ها محفل شکل گرفته اش که از دوستان و نزدیکان خود تشکیل داده بود، مورد شناسایی ساواک قرار گرفت. جهانگیر در خرداد ۴۷ دستگیر و به دو سال زندان محکوم شد که این دوره به دوستی و رفاقت با برخی فعالان چپ خوزستان مانند منصورخاکسار … که به علت فعالیت های سیاسی و ادبی … در زندان اهواز محکومیت دو ساله خود را می کشید، انجامید.
جهانگیر پس از آزادی در سال ۴۹ به دوستی و رفاقت خود با این محافل ادامه داد که با مشغول شدنش در بانک ایران و خاورمیانه با منصور خاکسار که در آن سال ها رئیس یکی از شعب بانک ها در تهران بود هم خانه شد.
رفاقت بین این دو با پیوستن یکی از برادران امیری دوان به نام “سبزواری” که در بانک تهران با منصور همکار بود دوستی بسیار عمیق و گسترده ای بین این سه نفر ایجاد کرد که زبانزد عام و خاص بود. خانه آنان در این سال ها، ۵۰-۵۴ خانه موقت زندانیان آزاد شده، دانشجویان، محافل سیاسی، نویسندگان و هنرمندانی بود که به علل گوناگون به کمک نیاز داشتند.
جهانگیر در بیست و هفتم دی ماه سال ۵۳ با صغری خاکسار ازدواج کرد که ثمره این ازدواج دختری به نام ندا بود که سه ماه پس از فرار و مخفی شدن جهانگیر در آذر ماه ۵۴ متولد شد. جهانگیر در این سال ها ضمن زندگی و کار به فعالیت سیاسی – اجتماعی نیز می پرداخت. در پی همین فعالیت ها از طریق منصور خاکسار که با سازمان چریک های فدایی خلق ارتباط داشت و بنا به صلاح دید سازمان در آن سالها علنی زندگی می کرد با بهزاد امیری دوان در ارتباط قرار گرفت و به نوعی نقش پوششی و تدارکاتی برای تیم های مخفی را به عهده گرفت.
فرار از دست ساواک و مخفی شدن جهانگیر با لو رفتن گروهی که در مسجد سلیمان با او رابطه داشت مر بوط بود و ساواک تا لحظه درگیری و کشته شدن او در کوی کن نمی دانست که جهانگیر باقری پور کمونیست فراری به چریک های فدایی خلق پیوسته و مخفی شده است. جهانگیر بعد از فرار از دست ساواک در هفتم مهر ۵۴ و پریدن از خانه ای سه طبقه دچار شکستگی از ناحیه قوزک پا شد که با کمک دوستان زندان… مدتی در بیمارستانی با اسم جعلی تحت درمان قرار گرفت.
رفیق زنده یاد جهانگیر باقری پور بعد از بهبودی نسبی با توجه به تعقیب و مراقبت و بازجویی هایی که ساواک از خانواده و همسرش کرده بود با توصیه سازمان به زندگی مخفی و چریکی روی آورد که عمر این دوره مبارزه او کوتاه و حدود شش ماه بود. زندگی و مبارزه جهانگیر در سن سی و هشت سالگی، در سال ۵۵ در تیم کوی کن که از خانه های امن مورد استفاده رفیق حمید اشرف و مرکزیت سازمان بود در سحرگاهی خونین به پایان رسید.
یادش گرامی باد!
طهماسب وزیری