متن کامل بیانیه شورای فعالان ملی – مذهبی درباره جنبش سبز به این شرح است:
به نام خدا
جنبش سبز را به رسمیت بشناسید
حضور فعالان جنبش سبز در روز قدس و سیزده آبان ، یک بار دیگر نشان داد جنبش سبز قابل حذف و سرکوب نیست و تأکید نمود که طی ماه های اخیر مردم ایران دوران جدیدی را در سیر تاریخی تلاش برای کسب آزادی و برخورداری از حاکمیت ملی رقم زده اند. اگرچه این فصل نو در استمرار و پیوند با کوشش های گذشته می باشد، اما در عین حال آثار و پیامد های جنبش سبز کنونی آنچنان گسترده و وسیع است که هیچ نیروی سیاسی در داخل و خارج کشور نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. برآمدن این جنبش بسیاری از صف بندی نیروهای سیاسی را دگرگون ، و دستاورد های قابل توجهی را در برابر همه نیروها قرار داده است. مجموعه این کنشها، نهایتاً سپهر و چشم انداز جدیدی را پیش روی هر کنشگر سیاسی گشوده است. بر این اساس یادآوری نکاتی ضروری به نظر می رسد:
۱- جنبش سبز ایران علیرغم موانع بی شمار و شرایط پلیسی- امنیتی موجود ، واجد ارزش ها و هویتی است که بقای آن را تضمین می کند . باور به عدم خشونت ، اصرار بر مدارا ، تاکید بر دمکراسی و آزادی ، پیوند با مدنیت ، اخلاق مداری ، ابعاد مهمی از هویت جنبش سبز مردم ایران را تشکیل می دهند که وجوه تمایز برجسته و روشنی با هویت برخی نیروهای حاضر در ساختار قدرت با نظام ارزشی مبتنی بر خشونت ، استبداد و خودکامگی دارد .
۲- این جنبش مثل بسیاری از جنبش های نوین دوران ما، اگرچه حامل هویت و ارزشهای روشن و گران سنگی است ، اما در عین حال در درون خود واجد تکثر و تنوع تحسین بر انگیزی است . آموزه های جنبش که اغلب در خلال بیانیه های مهندس میر حسین موسوی و مواضع و دیدگاه های آقایان مهدی کروبی و سید محمد خاتمی منعکس شده ، همگی با تاکید و تصریح بر پذیرش تکثر درونی جنبش سبز ، همه نیروهای علاقمند به ایرانی آباد ، آزاد و توسعه یافته را دعوت به همراهی می کند . بنابراین جنبش سبز ، نهضتی دمکراتیک و مرکب از همه نیروهای مدافع آزادی ، عدالت و منافع ملی با مشی اصلاح طلبانه است . از این رو جریان ملی مذهبی نیز با موج سبزی که در سراسر ایران در حال گسترش است ، همراهی و حمایت کرده و به ایفای نقش و وظایف خود در این راستا می پردازد .
۳- اگر چه جنبش سبز مردم ایران در آغاز راه قرار داشته و عمر آن از چند ماه فراتر نمی رود ، اما تبار این حرکت را باید درتلاش های تاریخی یک صد ساله مردم ایران، برای دستیابی به دمکراسی و حق حاکمیت ملی جستجو کرد . جنبش اصلاحی نیز که به پیروزی آقای محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ منجر شد ، اگرچه اجازه نیافت تا به مطالبات عمومی جنبش پاسخ دهد، اما آثاری ماندگار بر ذهن و روح ایرانیان برای ورود به عرصه های جدید دستیابی به آزادی و دمکراسی بر جای گذاشت.
۴- جنبش سبز مردم ایران مثل بسیاری از جنبش های نوین در عصر ما قدرت و ظرفیت آن را دارد تا با پیوند و ارتباط شبکه های گسترده ای از افراد علاقمند ، انجمن ها و احزاب تحول خواه و جنبش های با مطالبات خاص ، به تقویت جامعه مدنی و افزایش قدرت در عرصه عمومی، راه را برای حل بسیاری از گره های تاریخی ایران هموار کند و چشم اندازی از رسیدن جامعه به تعادل پایدار در ساختار سیاسی و عرصه عمومی را پیش روی ما بگشاید.
۵- سال هاست بسیاری از نو اندیشان دینی ضرورت استقلال نهاد دین از ساختارهای سیاسی و نهاد قدرت را امری حیاتی برای اعتبار دین در جامعه دانسته و بر آثار نامیمون پیوند قدرت و دین تاکید کرده اند. جنبش سبز آزمونی شد تا نشان دهد چگونه استقلال نهاد دین می تواند بر ارج و قرب و اعتبار مراجع و روحانیون مستقل ، نزد مردم بیفزاید . نقش بی بدیل حضرات آیت الله العظمی حسینعلی منتظری و آیت الله یوسف صانعی و … در حمایت از خواست ها و مطالبات جنبش سبز بی شک سرمایه عظیمی خواهد بود که مردم ایران را در مسیر مبارزه برای نیل به جامعه ای آزاد و دمکراتیک، یاری و پشتیبانی خواهد کرد.
۶- ما علیرغم موفقیت های قابل توجه جنبش سبز طی ماههای اخیر نمی توانیم نگرانی خود را نسبت به مخاطراتی که پیش روی جنبش قرار دارد پنهان کنیم . یکی از مهمترین تهدید های جنبش نه از جانب اقتدار گرایان که بیشتر از سوی برخی از دوستان جنبش است که بر نگرانی ها و دغدغه ها می افزاید . با توجه به اعمال خشونت از سوی اقتدارگرایان ، جنبش سبز ایران بالقوه استعداد آن را دارد تا در دام چپ روی افتد و دامنه مطالبات و انتظارات را بیرون از ظرفیت های واقعی ، افزایش دهد یا بخواهد ره صد ساله را یک شبه طی کند . در چنین وضعی ، نه تنها امکان دریافت پاسخ مناسب را نداشته ، بلکه امکان بسیج ، وحدت و نیرو گرفتن اقتدارگرایان را فراهم می کند . از این رو مایلیم نگرانی خود را نسبت به اظهارات برخی فعالان سیاسی و اجتماعی در داخل و خصوصاً خارج کشور که از مطالبات مشترک این جنبش که در بیانیه شماره هشت آقای موسوی آمده است ، فراتر می روند ، اعلام داشته و آنها را به اتخاذ مواضع مسئولانه تر دعوت کنیم . از سویی ما ،کمبود یک رسانه نزدیک به رهبران جنبش را احساس کرده و هم چنین بر نیاز و ضرورت رهبری نسبی شبکه های فعال غیر متمرکز ، از سوی رهبران جنبش تاکید می نماییم.
۷- طی سال های اخیر فعالان جنبش های دانشجویی ، کارگری ، حقوق بشر ، معلمان ، زنان ، اقوام و … نقش موثر و فعالی در جامعه ایران داشته اند . بی شک جنبش سبز نیز از دستاوردها و سرمایه های این جنبش ها بهره مند شده است . جنبش سبز اینک “عام ترین ” مطالبات مشترک همه جنبش های ” خاص ” را نمایندگی می کند . اما این به معنای انحلال هیچ کدام از جنبش های خاص نیست . تداوم این جنبش ها مکمل جنبش سبز بوده و در وضعیت کنونی که شاهد نوعی توازن متقابل بین نیروی حذف ناپذیر جنبش سبز و قدرت سرکوبگر متکی به در آمد نفت هستیم ، می تواند هم مطالبات خاص اقشاری از جامعه را پی گیری کرده و هم یاری رسان و مکمل جنبش سبز باشد.
۸- ما هم چنین معتقدیم گسترش جغرافیایی و طبقاتی جنبش سبز می تواند به تدریج توازن قوا را به نفع این جنبش و اهداف حق طلبانه ، دمکراتیک و عدالت طلبانه آن که بیانگر تداوم جنبش های یکصد ساله اخیر ایران است ، تغییر دهد.
۹- ما از موضع دفاع از منافع ملی به جریانات افراطی خشونت گرای حاکمیت هشدار می دهیم که از سیاست سرکوب و پیگیری بیهوده خط مشی خیالی حذف جنبش سبز دست بردارند و این جنبش را به عنوان پژواک صدا و ندای بخش مهمی از مردم و نخبگان جامعه ایرانی به رسمیت بشناسند و بجای سرکوب و متهم کردن آن به اتهامات واهی ، وارد گفتگو و پاسخ دهی به مطالبات حق طلبانه و مسالمت آمیز آن شوند . این امر به نفع همگان و پاسدار منافع ملی ایرانیان خواهد بود.
شورای فعالان ملی – مذهبی
۱۸- ۸- ۸۸