سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۹

سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۹

اختلاف بر سر بودجه, ایالات متحده همچنان در تعطیلی است 
 کارشناسان نسبت به هفته‌ها رکود هشدار می‌دهند. وضعیت اختلاف بر سر بودجه ایالات متحده همچنان در بن‌بست است. هیچ توافقی در کنگره دیده نمی‌شود.
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
«با آرزوی صلح و آشتی، عدالت و کرامت حقیقی برای همۀ انسان‌ها»
پخشان عزیزی: «دولت آمریکا در مرحلۀ نخست بایستی دست از جنگ‌طلبی، حمله و جنایت در منطقه برداشته و حمایت آشکار خود را از نسل‌کشی مردم بی‌گناه غزه قطع نموده و...
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
سمفونی پاستورال
پیرمرد به نظر سرد و گرم چشیده صنعت بود. به اینجای سخنش که رسید مکثی کرد و گفت: «...در مسائل اجتماعی صد البته پیچیده‌تر و غامض‌تر است یافتن کانون عزیمت...
۱۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آنگلا مرکل، لهستان و کشورهای بالتیک را به مسدود کردن مذاکرات با پوتین متهم می‌کند
آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان،در مصاحبه‌ای جنجال به پا کرد. او گفت که لهستان و کشورهای حوزه بالتیک در آستانه جنگ اوکراین، مانع از شکل‌گیری طرح جدیدی برای مذاکرات با...
۱۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
زنان ایرانی در اوج؛ نخستین قهرمانی تاریخ والیبال بانوان در آسیا
شهناز قراگزلو: مدال طلای والیبال زنان ایران، نه فقط افتخار یک تیم، بلکه افتخار تمام زنانی است که در ورزش، علم، هنر و زندگی روزمره، برای دیده شدن و به...
۱۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی معلم ۱۴۰۴/ ۲۰۲۵
کانون صنفی معلمان ایران بر این باور است که در چنین شرایطی، بازآفرینی حرفه معلمی به معنای یک تحول اساسی در ساختار موجود و در گرو شکستن انحصار تصمیم‌گیری و...
۱۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون صنفی معلمان ایران
نویسنده: کانون صنفی معلمان ایران
مروری بر سنت های جامعه شناسی | بخش چهارم (آخر)
کیوان مهتدی: نقل قول معروفی از کارل مارکس می‌گوید: «انسان‌ها خودشان تاریخ‌شان را می‌سازند، اما این کار را هر طور که بخواهند و در شرایطی که خود انتخاب کرده‌ باشند،...
۱۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی

جنگ و گلهای یاس مادر (۲۹)

ولی چیزی در درون بە من می گفت کە همین انقلابی کە من آن را دیدە بودم، اما درکش نکردە بودم، تاثیر قاطعی در زندگی من گذاشتە بود و در آیندە هم خواهد گذاشت. و جنگ اولین نمونە برجستە آن بود. و راستی مادر هم جزو آن دستە از زنان بودە کە در انقلاب مشارکت داشتە یا نە؟ و خاطرم هست کە او هیچگاە در هیچ تظاهراتی شرکت نکردەبود. او حتی در مورد آن حتی یک کلمە هم نگفتە بود، نە با زنان محلە و نە بە گاە عیادت مهمانانی کە از دور و نزدیک بە خانە ما می آمدند. انگار نە انگار در بیرون از چهاردیواری های این خانە حادثەای در جریان بودە کە قرار بود سالهای بعد او را بیش از پیش بە گلهای یاسی وابستە کند کە او از خیلی وقت پیش بە آنها علاقە عجیبی پیدا کردەبود.

پدر در ادامە بحث انقلاب (کە نتیجە حال و هوای جدید شهر است)، معتقد است آنچە کە چند سال پیش بە عنوان انقلاب اتفاق افتاد، اساسا کار مردها بود. و من با تعجب بە پدرم نگاە می کنم. ادامە می دهد (البتە همین جوری پیش خودش، بدون اینکە نگاهش روی کسی باشد) کە البتە نە همە مردها، بلکە تعدادی از آنها. بە اعتقاد او دستەای از آنها نقش اصلی را داشتند، و دیگران را بە سوی خود کشیدند. در واقع این دیگران نفهمیدند چکار کردند. او می گوید بسیاری در زندگیشان از روی تعارف و شرمی کە دارند عمل می کنند بدون اینکە بە عملی کە انجام می دهند معتقد باشند. و بعد می گوید کە زنها را هم اساسا ول کن! آنها مجبورند دنبالەرو مردها باشند،… همین!

و عجبا زنهائی کە این همە مجبور بودند در خانە باشند و اجازە بیرون رفتن نداشتند و بعد یکدفعە توانستند در گروههای بسیار بزرگ توی خیابانها بروند و فریاد بزنند. عین مردها. و شاید همین با مردها بودن و عادی پوشیدن و مثل مردها فریاد کشیدن، آنها را چنان مردانە می کرد کە حضورشان زیاد مایە نگرانی آقایان نبود. برای همین زنها هم از این فرصت مناسب بە خوبی استفادە کردند و آنچە در توان داشتند در خدمت انقلاب انجام دادند. و پدر می گوید شاید بە همین علت بود کە همە چیز بە جنگ منتهی شد. او باز اصرار دارد و تاکید می کند کە اساسا آن هستە اصلی کە موجبات انقلاب را فراهم آوردند، همان موقع هم هدفشان بیشتر جنگ بود تا خود انقلاب. پدر مردها را بسیار شبیە خروسها می داند: عاشق سکس و بە همگدیگر پریدن! و می گوید زنها نمی گذارند، واللا مثل خروسها هم روی لبە بامها می خوابیدند و چرت می زدند!

و من کە زیاد از این حرفهای او سر در نمی آورم، ترجیح می دهم بە همان گوش دادن بە رادیویش بسندە کنم. در واقع با وجود اینکە کم کم دارم بە مردی تبدیل می شوم، اما زیاد ضرورتی برای بازکردن سر صحبت با پدر احساس نمی کنم. بویژە اینکە بی توجهی او بە گلهای یاس مادر را می بینم و متوجە می شوم کە علیرغم علاقە بسیار زیادش بە مسائل بزرگ اما نسبت بە زیبائی های اطرافش بسیار بی توجە است و انگار نە انگار وجود دارند. و شاید این بعلت ریشە روستائی اش باشد. روستائی هائی کە آنقدر در طبیعت زندگی کردەاند و یا اینکە بە گاە خودش آنقدر بە واسطە آن سختی دیدەاند کە همە زیبائی های آن برایشان علی السویە شدە است.

و من اگرچە سالهای انقلاب را یادم می آید، اما در واقع فهم زیادی از آنها ندارم. یعنی در واقع آن موقع نداشتم، و آنچە بعنوان انقلاب داشت اتفاق می افتاد برایم تنها یک سلسلە حوادث بدون ربط و پر از هیجان بودند کە می بایست در واقع  سالهای بود کە می نشستم و با استفادە از خاطرات و سخنان افراد دیگر و آنچە در کتابها آمدەبودند، دوبارە آنها را در یک ارتباط منطقی قرار بدهم تا ببینم کە در واقع چە گذشتەاست. امری کە خودبخود بعلت فاصلە زمانی وقت بیشتری می گرفت و تازە هیچ ضمانتی نبود کە آنچە من بە آن می رسیدم تصویری واقعی از آنچە کە اتفاق افتادەبود، بود! آیا منطق سالهای بعد می توانست همان منطقی سالهای اولیە باشد؟ آیا منطق تجربە مستقیم چیزی با منطق تجربە غیرمستقیم آن یکی است؟

ولی چیزی در درون بە من می گفت کە همین انقلابی کە من آن را دیدە بودم، اما درکش نکردە بودم، تاثیر قاطعی در زندگی من گذاشتە بود و در آیندە هم خواهد گذاشت. و جنگ اولین نمونە برجستە آن بود. و راستی مادر هم جزو آن دستە از زنان بودە کە در انقلاب مشارکت داشتە یا نە؟ و خاطرم هست کە او هیچگاە در هیچ تظاهراتی شرکت نکردەبود. او حتی در مورد آن حتی یک کلمە هم نگفتە بود، نە با زنان محلە و نە بە گاە عیادت مهمانانی کە از دور و نزدیک بە خانە ما می آمدند. انگار نە انگار در بیرون از چهاردیواری های این خانە حادثەای در جریان بودە کە قرار بود سالهای بعد او را بیش از پیش بە گلهای یاسی وابستە کند کە او از خیلی وقت پیش بە آنها علاقە عجیبی پیدا کردەبود. و من مطمئنم کە اگر انقلاب نمی شد و متعاقب آن جنگ نمی آمد، مادر این همە دنبال گلدانهایش راە نمی افتاد. انگار رنگ و بوی آن، خشونتی را کە در هوا موج می زد می گرفت و همە چیز را چنان تا بی نهایت تعدیل می کرد کە انگار هیچ اتفاقی نیافتادەاست. و شاید این راز خلقت گلهاست.

و روزی کە گلدانها را بە طبقە بالا منتقل نمود، ناگهان یکی از آنها از دستش افتاد، و شکست و گل سیاهش روی زمین پخش و پلا شد. و مادر را چنان ترسی فرا گرفت کە انگار آتشفشان آمدەبود و قرار بود تا چند لحظە دیگر همە را در رودخانە آتشین جاری خود ذوب کند. فریاد خفەای از مادر برخاست و با هر دو دستش گونەهایش را گرفت و برای چند لحظەای ماند. انگار کسی توی عکاس خانەای می خواست از مادر عکس بگیرد. و عکس گرفتەشد. و در ذهن من این تصویر برای همیشە نقش بست. و بعضی صحنەها چنین اند، می مانند بدون اینکە تو خودت در ماندن آن نقشی داشتەباشی. و وحشت مادر چنان بود کە نە من و نە پدر جرات نکردیم بە کمکش بشتابیم. و مادر بعد از لحظاتی چند، در حالیکە در سکوت اشک می ریخت تکەهای گلدان شکستە را همراە گل و گلها جمع کرد.

و او خوشبختانە همیشە گلدانهای اضافی در خانە داشت. گل یاس خانە از دست دادە را دوبارە در خانە جدیدی کاشت، و لبخند خفیف جدیدی بر لبانش نقش بست. و من بشدت نگران مادر شدم. نە از اینکە گلدانی شکستە بود، بلکە از حساسیتی کە نشان دادەبود. و تصور کن روزی را کە گلها همە ناگهان در اثر حادثەای از بین می رفتند! و من این حساسیت را نتیجە ماهها سکوت و تنهائی دوران جنگ ارزیابی کردم. و نتیجە دلبستگی و عادتی کە دورانهای خشن با خود می آورند. مگر نە اینکە ضد هر چیزی در ذات همان چیز پرورش می یابد؟

و هنگامیکە دوبارە ترتیب گلها را بە همان روال سابق در جلو پنجرەها و در اتاقهای بالائی دیدم، بە این نتیجە رسیدم کە علیرغم همە دشواری ها و نگرانی ها، باز حوادثی در زندگی وجود دارند کە زندگی را بە ارزشی آن چنان برای تجربە دوبارە آن تبدیل می کنند کە انگار هیچگاە فاجعەای بەوقوع نپیوستە است. و مادر استعداد خارق العادەای در این خصوص داشت. و من فکر می کنم کە آنانی کە زیاد درگیر حوادث بزرگ نیستند از چنین استعدادی بیشتر بهرە منداند.

پدر رادیوی زیرزمین زدەاش را روی تاقچە گذاشت و با لبخندی باز گفت کە “دیدی گذشت!” و من از سخن پدر تعجب کردم، زیرا همین شب قبل بود کە رادیو دوبارە از جنگ و از ادامە آن گفتەبود. اما پیش خودم گفتم بگذار چنین فکر کند. اوحق دارد مدتی دلخوش باشد. آری همە بە زنگ تفریحی نیاز دارند. بە یک خمودگی زیر آفتاب بهاری بعد از زمستانی سرد و طولانی.
و ناگهان احساس می کنم کە من چقدر پدر و مادرم را دوست دارم. و شاید دوست داشتنی از جنس ترحم کە اساسا زیاد خوشایند نیست. اما من چنینم. آنهائی کە از دل حوادث بزرگ می گذرند، یا بی رحم بار می آیند یا با کولەباری از ترحم کە هر از چند گاهی اینجا و آنجا در نگاە و در احساسشان بروز می کند. مادر می گوید بدا بە مردی کە احساس زنانە درونش رسوخ می کند!

ادامه دارد….

تاریخ انتشار : ۳۰ شهریور, ۱۴۰۱ ۲:۲۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بنیان‌گذاری حزب توده ایران؛ برگ مهمی از تاریخ مبارزات چپ ایران

اکنون که در کنار بحران‌های کم‌سابقۀ داخلی، تهدیدات بزرگ خارجی نیز علیه میهن ما در جریان است، اهمیت همکاری، هم‌افزایی و هماهنگی همۀ نیروهای ملی و مردمی مترقی برای مقابله با تجاوزگری خارجی، استبداد داخلی و نیز برای مبارزه در راه صلح، عدالت اجتماعی، رفع فقر، تبعیض و فساد اهمیتی برجسته می‌یابد.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

اختلاف بر سر بودجه, ایالات متحده همچنان در تعطیلی است 

«با آرزوی صلح و آشتی، عدالت و کرامت حقیقی برای همۀ انسان‌ها»

سمفونی پاستورال

آنگلا مرکل، لهستان و کشورهای بالتیک را به مسدود کردن مذاکرات با پوتین متهم می‌کند

زنان ایرانی در اوج؛ نخستین قهرمانی تاریخ والیبال بانوان در آسیا

بیانیه کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی معلم ۱۴۰۴/ ۲۰۲۵