احزاب و جریاناتی کە از دور، دستی بر حوادث دارند معمولا از دور هم موضع گیری می کنند. اما منظور از دور تنها یک دوری فیزیکی نیست، بلکە یک دوری ذهنی و فکری هم هست. هم دوری فیزیکی و هم دوری ذهنی باعث یک نوع جمود در فکر، اندیشە و عمل می شود کە این جریانات را در ارتباط گیری با بطن حوادث بیشتر بە حاشیە می راند، چنانکە موضع گیریهای آنان حتی مورد توجە آن جامعەای قرار نمی گیرد کە خود مدعی نمایندگی آنند. در واقع سادگی ذهن بە سادگی عمل، و از آنجا بە سادگی ‘وجود’ می انجامد. تصویر سیاە ـ سفیدی آنان چنان مسلط می شود کە خودشان هم بی رنگ می شوند.
شش حزب کردی در کردستان با هم و طی بیانیەای مدتی پیش انتخابات را تحریم کردند. موضع آنان اساسا یک موضع پرنسیپی بود بدور از هرگونە خوانش کنکرت و مشخص اوضاع. آنان در بیانیەاشان، نە بە رفتار انتخاباتی مردم کردستان در تمامی این سالها توجە نشان دادەاند و نە بە انتخابات بعنوان فرصتی جهت عمل سیاسی. آنان تنها مردم را بە نشستن در خانەها تشویق کردند، و معلوم نیست فراخوان تحریم کە در تمامی این سالها شکست خوردە است، می خواهد چە دستاوردی برای آنها داشتە باشد.
دوستان ما در این احزاب باید توجە داشتە باشند کە فراتر از تحریم و یا شرکت، امکانات دیگری برای تماس گرفتن با این حادثە مهم سیاسی در کشور وجود داشت و دارد کە می تواند بە تماس بیشتر آنان با هم با مردم خودشان و هم با عمق روندها بیشتر یاری رساند.
تحریم، یک آکت و عمل بی تحرک، جامد و کلاسیکی است کە در شرایط کنونی بە جز زندەکردن نوستالژی انقلابی پیش این دوستان هیچ مابەازای دیگری در کشور نخواهد داشت. وضعیت غامضتر از آن است کە بتوان تنها بر اساس چنین موضعگیریهائی بە مصاف حوادث رفت.
آقای خالد عزیزی دبیرکل پیشین حزب دمکرات کردستان چە خوب گفت کە این دوستان می بایستی راە را تونل آسا نمی دیدند.