حمله روسیه, همه مناسبت های تا حدودی مرده را هم زنده کرد و به همه آنهایی که با چراغ خاموش و چهره نا پیدا در این مناسبت فعال بودند، جرات داد تا خودشان را در صحنه سیاست به عنوان حمایت از اروپا و شهروندانش,از انبار های اسلحه, رونمایی کنند. روسیه, چراغ خانه اش را خودش خاموش کرد,اگرچه هنوز در تاریکی فرو نرفته و و سرما, دامن گیرش نشده است, اما,دیری نخواهد پایید که اتفاق خواهد افتاد.
اگر قرار بر این شد که هر کشوری,از همسایه اش احساس خطر نماید و به آن حمله کند,زندگی شهروندانش را ساقط نماید, خانه ها را ویران و میلیون ها انسان از خانه و کاشانه شان آواره و سرگردان شوند, چه خواهد شد؟ نتیجه اش هر چه که باشد,صلح و زندگی نام نخواهد داشت.همان طور که ارتش عراق به کشور ما حمله کرد, و هنوز هم بعد از بیش از ۳۰ سال,زخم های ناشی از آن تجاوز نظامی التیام نیافته است,همانطور حمله آمریکا به عراق, که فقط بیش از نیم میلیون کودک بر اثر کمبود دارو و سوء تغذیه جان شان را از دست دادند و هزاران زن و مرد و پیر و جوان کشته شدند, می شود حمله آمریکا و انگلیس و فرانسه به لیبی, که از آن کشور نسبتا آباد, تلی از ویرانه به جا ماند. حمله نظامی روسیه را با هر آن چه که در پشت پرده صورت گرفته و یا ممکن بود بگیرد, باید محکوم کرد. به ویژه مردم کشور ما باید با حساسیت زیاد به این مسئله توجه کرده و بدون اما و اگر,هر گونه مداخله گری کشور ها را محکوم نمایند.آن چنان که نامه سرگشاده نزدیک به هفت هزار نفر از دانشمندان جامعه روسیه, یکی از مهم ترین واکنش ها در مخالفت با مداخله نظامی روسیه به اوکراین انتشار داده شده است.*
امروز با حمله روسیه به خاک اوکراین, سرمایه داری مدرن غرب, در مقابله با سرمایه داری ورشکسته روسی,چهره دیگری به خود گرفته است. همه جریان ها راست را بیش از هر وقت به هم نزدیک کرد.اکثر نیروهای میانه سیاسی را به طرف راست راند و موقعیت آن ها را تقویت نمود. نیروهای جنگ طلب,دیگر احتیاجی به تبلیغ ناسیونالیستی ندارند,در واقع امروز,همه اروپا,همراه جریان های راست, همصدا شده اند. سازمان آتلانتیک شمالی” ناتو” که در اروپا تا مدت های مدید, به عنوان نیروی محافظ و پشتیبان امنیتی اروپا مطرح می گردید,در سال های اخیر مورد سوال قرار گرفته بود و بویژه با توجه به خروج ناگهانی و ناهماهنگ با شرکای اروپایی خود از خاک افغانستان,ناتو در شکننده ترین موقعیت قرار گرفته بود. و حتی در مورد پرداخت هزینه های حق عضویت کشورها به این سازمان نظامی,مورد جدل قرار گرفته بود.از طرفی با توجه به اتحاد محکم و قدیمی دو کشور آلمان و فرانسه,طرح ارتش مستقل اتحادیه اروپا در رسانه ها, انتشار یافته بود و مورد گفتگوی سیاستمداران و کارشناسان قرار گرفته می شد. آلمان و فرانسه و برخی دیگر, که با اما و اگر توانسته بودند تا حدودی با استقلال نسبی, فاصله های خود را از رهبری آمریکا دور نگهدارند و به اصطلاح مستقل عمل نمایند,با حمله پوتین,همه این رشته ها, پنبه شد,و مساله انرژی که آمریکا طی چندین دهه با همه تمهیدات, نتوانسته بود که گاز و نفت گران قیمت خود را به اروپا, تحمیل کند, این امر نیز عملی گردید و آمریکا به اهدافش رسید. از طرفی اگرچه که آمریکا حتی اروپا را تهدید به تحریم می کند, اما خود همچنان از روسیه تا زمانی مصلحت بداند انرژی ارزان وارد می کند و تولیدات گران و نامرغوب خود را به مشتریان تحمیلی خود می فروشد.این جنگ, برای سرمایه داری بهترین فرصت ها را به وجود آورد.تحریم های آمریکا و بعد از این همراه متحدان اروپایی خود, روسیه را به زانو در خواهند آورد. ونیز موقعیت سیاسی و بین المللی اش را به شدت زیر سؤال خواهند برد و تا هم اکنون نیز این کار صورت گرفته است, به طوری که از پرواز هواپیمای سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه بر فراز خاک یونان, جلوگیری به عمل آمد.در واقع باید تاکید کرد که که تهدید اتمی, چه از دهان پوتین و چه از دیگر رهبران شنیده شود باید مورد مواخذه بین المللی قرار گرفته و حمل و نقل کلاهک های هسته و انبار کردن آن ها, باید موضوع مورد اعتراض دائمی جامعه آگاه کشور ها باشد.
فقر در سرزمین بزرگ روسیه بیداد می کند, کشوری با منابع عظیم انرژی و کانی, مانند همه کشور های دیکتاتوری, در دست خانواده های نوکیسه و باند های لانه کرده در حلقه قدرت مانده است؛. فساد همه جا را گرفته است, صدای اعتراض ممنوع,و قدرت اراده کرده است که همه چیز را با مشت آهنین به پیش برد و به کرسی بنشاند. با این حمله, روسیه, دچار معضلات شدیدی خواهد شد که تا کنون, توانسته بود تا حدودی از انظار عمومی,لاپوشانی کند.هزینه های جنگی, محاصره اقتصادی و تحریم ها,مسدود شدن حساب های بانکی, قطع معاملات اقتصادی و به ویژه کسبه خرد,اعتراضات عمومی را دامن خواهد زد که قطعا دولت پوتین,که از طرفی خود را دولتی مدرن و اروپایی می داند, از طرفی مخالف آزادی مطبوعات, آزادی های شهروندی, و به ویژه روزنامه نگاران مستقل است, و به هیچ وجه حاضر به حد اقل های روابط لیبرال همسایگان اروپایی اش نیست تحمل نخواهد کرد و چه بسا,همانند رویه استالین, دست به کشتار و حذف مخالفین سیاسی خود در خارج از مرز های روسیه اقدام می نماید, مانند ترور مشکوک خانم آنا پولیتکوفسکایا، روزنامهنگار ۴۸ ساله، جلوی در ورودی آپارتمان محل زندگی خود در مرکز مسکو به ضرب گلوله کشته شد. اما آمران قتل او هرگز شناسایی و اعلام نشدند. در کنفرانس امنیتی اخیر” ۱۸ تا ۲۰ فوریه سال جاری” که در مونیخ بر پا شد, غول خون آشام جنگ بیدار شد, در واقع فرصت برآمد و ظهور جدیدی برای ” ناتو” و باند های بین المللی فروش اسلحه به وجود آمد.حمله روسیه, همه مناسبت های تا حدودی مرده را هم زنده کرد و به همه آنهایی که با چراغ خاموش و چهره ناپیدا در این مناسبت فعال بودند جرات داد تا خودشان را در صحنه سیاست به عنوان حمایت از اروپا و شهروندانش,از انبار های اسلحه, رونمایی کنند. روسیه, چراغ خانه اش را خودش خاموش کرد,اگرچه هنوز در تاریکی فرو نرفته و و سرما, دامن گیرش نشده است, اما,دیری نخواهد پایید که اتفاق خواهد افتاد.
شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰- ۵ مارس ۲۰۲۲
لینک مرتبط :
توافق روسیه و اوکراین بر سر دور سوم مذاکرات” https://kar-online.com/node/17562 “