الف: ما چه می خواهیم:
۱ – هدف برنامه ای ما، بخشی از چپ دمکرات ایران، که به آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم باورمندیم و برای تحقق آن ها مبارزه می کنیم، دمکراتیزه کردن جامعه، در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ، و رسیدن به یک جامعۀ آزاد و عادلانه است. گام اول استراتژی سیاسی ما برای تحقق این هدف، حرکت در راستای استقرار یک جمهوری پارلمانی دمکراتیک و سکولار منطبق بر منشور جهانی حقوق بشر است.
۲- مهم ترین مانع بر سر راه دمکراتیزاسیون در کشور ما از انقلاب مشروطیت تا کنون، بازتولید استبداد و خودکامگی بوده است. بازگشت استبداد و دیکتاتوری در وجود استبداد صغیر محمدعلی شاه، و بعد از انقلاب مشروطیت، نهضت ملی و دولت قانونی دکتر محمد مصدق، بگونه مکرر در دیکتاتوری رضا شاه و محمد رضا شاه، تا استبداد ولایت فقیهی جمهوری اسلامی در فردای انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مانع اصلی در گذار به یک جامعه مدرن و آزاد بوده است.
۳- جمهوری اسلامی، با ساختار متکی بر ولایت فقیه، قانون اساسی تبعیض آلود و مبتنی بر تلفیق دین و دولت، مانع اصلی استقرار دمکراسی و تحولات بنیادین در ساختار سیاسی کشور و ایجاد جامعه شهروندی، مدرن، پیشرفته و دمکراتیک است. استقرار ساختار متکی بر انتخاب آزاد شهروندان، ضرورت استقرار دمکراسی و پیشرفت به سوی توسعه سیاسی و اقتصادی در کشور است.
ب: نیروی گذار به دمکراسی
۱ – نیروهای اجتماعی گذار از استبداد به دمکراسی، از دولت خودکامه دینی به دولت دموکرات و سکولار عبارتند از: اقشار و طبقات مدرن جامعه، نیروهای دمکراسی خواه و سکولار، اعم از چپ، ملی و ملی- مذهبی، دیگر جریانات دمکرات و لیبرال مخالف نظام ولایت فقیه، جنبش های اجتماعی اعم از جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجوئی و جنبش حقوق بشر، جنبش های حق طلبانه در مناطق ملی/ قومی، نهادهای مدنی و سیاسی.
۲- گذار به دمکراسی از طریق تغییر توازن قوا در جامعه میسر است. عرصه این تغییر، مقاومت روزمره شهروندان در برابر خودکامگی حکومت، مبارزه آن ها برای: حقوق و آزادی های مدنی از جمله مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، آزادی بیان و عقیده، تغییر قوانین تبعیض آلود علیه زنان و اقلیت های مذهبی و عقیدتی، اصلاحات ساختاری، حقوقی و سیاسی، آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن، آزادی پوشش، لغو اعدام، آزادی اطلاع رسانی و استفاده از فضاهای مجازی … است.
۳- لازمه گذار به دمکراسی وجود نهادهای مدنی پایدار و حضور فعال جامعه مدنی است. جنبش های مطالباتی، خاستگاه اصلی شکل گیری نهادهای مدنی و ایجاد تشکل های اجتماعی و گروهی حول منافع صنفی، اقتصادی و اجتماعی هستند. ایجاد و تثبیت سازمان های اجتماعی، از قبیل اتحادیه های کارگری و کارمندی، نهادهای سراسری زنان، دانشجویان، نویسندگان و روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه ها، معلمان در مقیاس کشوری، می تواند در تداوم خود با محاصره مدنی حکومت، پایداری گذار به دمکراسی را تضمین کند، برداشتن گام های بعدی را در پیوند دادن آزادی و عدالت اجتماعی نیز تسهیل نماید.
ج– مولفه های اصلی سیاست ما در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی:
در عرصه سیاسی: دفاع از یک ساختار دمکراتیک و سکولار، غیر متمرکز، جدائی نهاد دین از نهاد حکومت و دولت، رفع تبعیضات حقوقی بر اساس مذهب، ملیت و جنسیت، ایجاد یک جامعه شهروندی و تامین فرصت های برابر برای همه آحاد مردم، انتخابی بودن ارگان های اجرائی در همه سطوح، تفکیک قوا، انحلال نهادهای موازی و انتصابی، استقلال کامل قوه قضائیه از قوه مجریه و مقننه، انحلال دادگاه های ویژه و ارگان های سرکوب و شکنجه شهروندان، انطباق قوانین کشور با منشور جهانی حقوق بشر، استقرار حکومت قانون، برابرحقوقی همه شهروندان فارغ از جنسیت، مذهب، عقیده و ملیت در برابر قانون، به رسمیت شناختن حق تشکل، تجمع و اعتصاب و اعتراض،
در عرصه اقتصادی: ارائه یک برنامه جامع توسعه اقتصادی، ایجاد مکانیزم های کنترل اجتماعی، مهار قدرت غول های اقتصادی، اتخاذ تدابیر لازم برای کاستن از شکاف فقر و ثروت در جامعه،
اجتماعی: حق کار و حق برخورداری از امکانات آموزشی و حرفه ای و ایجاد فرصت های برابر برای تمامی شهروندان. تامین اجتماعی و بیمه همگانی (اعم از درمانی، بیکاری و باز نشستگی) برای همه کسانی که در ایران کار و زندگی می کنند، تامین نظارت و کنترل اتحادیه های کارگری و دیگر نهادهای مدنی بر موسسات بیمه و درمان، قراردادهای دسته جمعی کار و تعیین حداقل دستمزد. حفاظت از محیط زیست و تبدیل آن به یک آموزش عمومی از طریق گنجاندن در متون درسی مدارس.
د: روش ها، شعارها و نیروها
۱ – راهبرد سیاسی ما در گذار از استبداد به دمکراسی، مبتنی بر کاربست اشکال مسالمت آمیز و خشونت پرهیز مبارزه، با تاکید بر استفاده از تمام ابتکارات مبارزاتی متناسب با شرائط و سطح رشد جنبش مردم است. اتکاء ما بر جنبش های اجتماعی و نهادهای مدنی و تقویت جنبش های مطالباتی و مقاومت مدنی در برابر استبداد است.
شعار ما، برگزاری انتخابات آزاد، به رسمیت شناختن حق بدون قید و شرط انتخاب شدن و انتخاب کردن برای همه شهروندان، سپردن تمام قدرت حکومتی به منتخبین مردم، تشکیل دولت متعهد به قانون، مسئول در برابر مردم، و مجلس نمایندگان منتخب مردم مرجع یگانه قانونگذاری در کشور.
۲ -رئوس سیاست چپٖ در زمینه اتحادها و ائتلاف های عبارت اند از:
- اتحاد گسترده و ممکن با دیگر نیروهای چپ.
- شکل دادن به اتحاد برای دموکراسی حول: جمهوریت، سکولاریسم، جدائی نهاد دین و نهاد دولت، تامین حقوق ملیت ها/ اقوام، رفع تبعیض و رعایت حقوق بشر، تاکید بر روش های مسالمت آمیز مبارزه،
- همسوئی و همگامی با تمام نیروهایی که از عناصری از جمهوریت و دمکراسی دفاع می کنند، شکل دادن به انواع اتحاد عملها و ائتلافهای سیاسی در جریان پراتیک سیاسی،
- سازماندهی جنبش همبستگی بین المللی ایرانیان مقیم خارج در اقصی نقاط جهان و تلاش برای ایجاد ارتباط با جنبش برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی در داخل کشور،
- ارتباط با مجامع مترقی و مدافع آزادی و حقوق بشر و بسیج همه امکانات ممکن در جهت فشار به رژیم و تقویت مبارزه برای دمکراسی
۳ -روابط بین المللی:
استراتژی چپ در روابط بین المللی بر همبستگی با جنبش های آزادیخواهانه، مدافع حقوق بشر و حفظ محیط زیست، مناسبات دوستانه با احزاب سیاسی، مجامع بین المللی و مراجع دولتی در جوامع آزاد،، تقویت موقعیت سیاسی و اقتصادی کشور، پایبندی به معاهدات بین المللی، تامین صلح جهانی استوار است.
اصول سیاست خارجی ما عبارت اند از:
- دوستی با همه کشورها براساس منافع ملی کشور و ملت ایران، عادی سازی رابطه با همه کشورهای جهان بر اساس منافع متقابل،
- مناسبات دوستانه و متقابل با کشورهای منطقه، به رسمیت شناختن دولت اسرائیل و دفاع از حقوق مردم فلسطین در تشکیل دولت مستقل خود،
- همکاری با نهادهای دفاع از حقوق بشر در سطح ملی و بین المللی و بهره گیری اصولی از هر امکان در پهنه سیاست جهانی در خدمت تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی کشور
* این متن با توجه به مباحث وحدت چپ بین جمعی از کنشگران چپ، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران نوشته شده است.