به موازات تشدید فضای امنیتی استان سیستان و بلوچستان در طی سالهای اخیر، حاکمیت جمهوری اسلامی در کلیت خویش با شتاب روزافزون نقشه بسیار فاجعه بار و ناخجسته ای را در مناطق بلوچ نشین ۶۷۵ کیلومتری سواحل دریای مکران (از میناب در استان هرمزگان تا خلیج گواتر در مرز پاکستان) دنبال می کند. این طرح بدسگال که بخشی از آن تحت ادعای پر طمطراق توسعه و فقرزدایی علنی شده است، نیمه مصیبت بار و بدیمنی دارد که اهداف پنهان آن در خفاء دنبال می شوند. طرح به اصطلاح توسعه سواحل مکران بعد از دستور مجدد آیت الله خامنه ای در سال ۹۳ با تشکیل کارگروهای علنی و مخفی در وزارتخانه های مختلف و نهادهای متعدد جمهوری اسلامی با تعجیل بیشتری دنبال می شود. در هیچکدام از این دهها کارگروه و نهادهای تصمیم گیری در استان و یا در پایتخت کشور حتی یک بلوچ نیز مشارکت ندارد. اگرچه تعداد انگشت شماری از بلوچهای مورد اعتماد حکومت در جنوب بلوچستان که همکاری تنگاتنگی با نهادهای محلی امنیتی و اقتصادی نظام دارند، و در برخی از جلسات اجرایی طرح توسعه سواحل مکران شرکت داشته اند و از اهداف واقعی این طرح مطلع گشته اند، انگشت به دهان وحشت زده شده اند. اما امکان افشاگری و جرات اعتراض ندارند. آنها به این نتیجه رسیده اند که اهداف درازمدت این طرح منهزم نمودن مردم بومی، بلوچ زدایی و اضمحلال بلوچستان در ابعاد مختلف آن است. برای دستیابی به این اهداف ضدبلوچ و نکبت بار، پنج پروژه موازی و همکردارگری هوشمندانه در راستای مکمل سازی و نیروبخشی یکدیگر در حیطه عمل تعقیب می شوند که عبارتند از:
۱ ـ گسیل میلیونها هموطن فارس و شیعه به سواحل مکران
در اسفند ماه سال ۱۳۹۵به گزارش عصرایران به نقل از خانه ملت، اکبر ترکان دبیر شورای عالی مناطق آزاد با بیان اینکه در قانون برنامه ششم توسعه سواحل مکران (دریای عمان) در دستور کار قرارگرفته تاکید کرد که هدف اولیه این طرح اسکان دو و نیم میلیون نفر در سواحل عمان (مکران) است. ترکان تصریح کرد: مقام معظم رهبری به این موضوع توجه کرده اند و ده سال قبل با یک جمله بسیار تکان دهنده ای فرمودند که ما از سواحل غفلت کرده ایم و خودشان نیز برنامه ریزی کرده اند و آنچه که حوزه فرماندهی خود ایشان است عمل کرده اند. وی افزود: از دولت گذشته کمیته ای تشکیل شده برای اینکه پس از استقرار نیروی دریایی ارتش در این مناطق به آن توجه کند که چگونه باید سایر پشتوانه های لازم را برای ایجاد “نقطه ای تمدنی” (بخوان تمدن جدید) ایجاد کرد که در همین رابطه وزارتخانه های مختلف در این کمیته زیر نظر معاون اول رئیس جمهور کار می کنند. اخیرا دکتر مجید روستا عضو هیئت مدیره شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران (وابسته به وزارت راه و شهرسازی) که مسئولیت توسعه شهرهای چابهار و کنارک را دارد از گسیل یک میلیون و چهارصد هزار نفر به این دو شهر خبر داد. این در حالی است زمانی که من در چابهار به دنیا آمدم، جمعیت آن حدود هزار نفر بود و اکنون هفتاد درصد جمعیت حدود ۱۳۰ هزار نفری آن حاشیه نشین هستند که در فقر مطلق زندگی می کنند.
۲ ـ تقسیم استان سیستان و بلوچستان به استانهای کوچکتر
به گزارش قدس آنلاین، حسینعلی شهریاری نماینده اصولگرا و تحمیلی زاهدان در مجلس با بیان اینکه تقسیم سیستان و بلوچستان به چند استان، توسعه و رسیدگی بهتر به مردم را به دنبال دارد، تاکید کرد: من برخلاف برخی افراد نااگاه، کوتهبین و تنگ نظر و مسئولینی که حرفهای آنها همسو با ضدانقلاب خارجنشین است و با تقسیم استان مخالفت میکنند، موضوع تقسیم استان را با جدیت دنبال میکنم، زیرا اگر بخواهیم شاهد توسعه استان باشیم، تنها راه حل آن تقسیم استان است. هدایتالله میرمرادزهی نماینده سابق سراوان نیز به نیابت از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی پیشنهاد تقسیم استان به حداقل سه استان مجزا را به رئیس جمهور تقدیم کرد. نگارنده در مقاله ای بنام ” هشدار به دولت در مورد تجزیه بلوچستان ایران” به تفصیل به این موضوع پرداخته ام که خواننده محترم را به آن رجوع می دهم.
۳ ـ حذف نام بلوچستان
در طی ده سال گذشته بسیاری از نهادهای حکومتی و ادارات دولتی علنا واژه “بلوچستان” را از سربرگها، اوراق و اسناد و مکاتبات رسمی حذف کرده اند. بسیاری از آنها فقط از اصطلاح “استان سیستان” استفاده می کنند. بسیاری از هموطنان نمی دانند که در دوران قاجار استان فعلی و بخشهایی از مناطق بلوچ نشین در خراسان جنوبی، کرمان و هرمزگان به عنوان “ایالت بلوچستان” شناخته میشد. در سال ١٣٠٧ مناطق بلوچنشین به ۴ بخش در قسمت جنوبی خراسان، کرمان، هرمزگان و استان کنونی تقسیم شدند. بعد از تبدیل واژه ایالت به استان یعنی در سال ۱۳۲۶ حوزه بلوچستان تحت نام “فرمانداری کل بلوچستان” به مرکزیت زاهدان و ۳ فرمانداری تحت تابعه بود. سپس در سال ۱۳۳۶ به استان “بلوچستان و سیستان” تغییر نام مییابد. در دهه پنجاه تغییر نام به “استان سیستان و بلوچستان” رسمیت مییابد. و متاسفانه این مهندسی معکوس تاریخی برای حذف کامل “بلوچستان” و جایگزینی آن با “سیستان” (سیستان تاریخی در افغانستان قرار دارد و نه در استان سیستان و بلوچستان فعلی) ادامه دارد. تا بدانجا که بر طبق گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی حتی نمایندگان مجلس هم بطور رسمی به آن اعتراض کرده اند.
۴ ـ سـُـنی زدایی و به حاشیه راندن بلوچها
تبعیضات قانونی و فراقانونی بر علیه اهل سنت در زمینه های گوناگون بر هیچ کسی پوشیده نیست. درج دین در کنار بسیاری از سوالات عجیب و غریب همواره در فرم های استخدامی کشور وجود داشته. اما در طی سالهای اخیر درج مذهب (سـُـنی یا شیعه) در بسیاری از فرم های استخدامی رایج شده است. هدف اصلی مشخص نمودن مذهب در فرم های استخدامی بر همگان واضح است. اما حیرت آور اینجاست که حتی در فرم های استخدامی برای تکنسین مکانیک یا تکنسین برق مذهب حتما باید مشخص شود. اخیرا در یک برنامه تلویزیونی با حضور نگارنده به این موضوع به تفصیل پرداخته شده است. خواننده محترم را به ویدئوی این برنامه رجوع می دهم. از آنجایی که اکثریت قاطع بلوچ ها سنی مذهب می باشند، تبعیض بر علیه اهل سنت یعنی در عمل تبعیض بر علیه بلوچ!. بیش از نود درصد مدیران در شهرهای بلوچ نشین استان سیستان و بلوچستان غیربومی، شیعه و یا شیعه سیستانی هستند. این در حالی است که در شهرهای سیستان در شمال استان علیرغم اینکه حدود چهل درصد جمعیت آن شهرها بلوچ می باشند، حتی یک مدیر ارشد بلوچ وجود ندارد.
بیش از نود و پنج درصد مردم چابهار بلوچ و سنی مذهب و بیش از %۹۵ مدیران غیربومی و شیعه اند. این در حالی است که صدها بلوچ لیسانس و کارشناس ارشد در چابهار و دهها هزار تحصیلکرده در سراسر بلوچستان بیکارند. باور کردنی نیست اما بنقل از رییس شورای اسلامی شهرستان چابهار و سایت رسمی شهرداری چابهار ۸۰ درصد معلمان چابهار غیر بومی هستند . حتی بیش از نیمی از کارگران ساده پروژه هایی نظیر پتروشیمی، فولاد، راه آهن، بنادر و غیره غیربومی اند. این در حالی است که جمعیت شیعه و غیر بومی حدود پنج در صد می باشد که از نعمت اشتغال صددرصدی بهره مند اند.
۵ ـ ایجاد استان مکران با اکثریت غیربلوچ و شیعه
چابهار نه تنها به مثابه دورافتاده ترین شهر کشور، بلکه محرومترین و کم جمعیت ترین شهر استان بوده است. اما در طی بیست و اندی سال گذشته ایجاد بندر آزاد و خشکسالی و نابودی کشاورزی در روستاه های مختلف بلوچستان باعث هجوم روستائیان به این شهر شده است. به گونه ای که تورم و گرانی و بخصوص قیمت زمین در چابهار همطراز با شهرهای بزرگ ایران مثل تهران و مشهد است. اما در حین حال فساد، رانت خواری و زمینخواری در حد میلیاردی بشدت رواج دارد. به همین دلیل اکثریت جمعیت بلوچ آن در حاشیه متروکه و در فقر مطلق زندگی می کنند و هزاران کودک چابهاری از موهبت مدرسه و آموزش و بهداشت و مسکن محروم هستند. این گرانی سرسام آور، بیکاری، تبعیض فاحش و “وضع موجود” و محرومیت همه جانبه عمدی است تا جمعیت روستایی و شهری بیشتری از بقیه نقاط بلوچستان جذب چابهار نشوند؛ تا زمینه گسیل صدها هزار هموطن فارس و شیعه از بقیه نقاط کشور فراهم شود. زیرا در دراز مدت هدف ایجاد استان ساحلی مکران با جمعیت حداکثری شیعه و غیرفارس می باشد.
آرمان مطلوب و نهایی : نابودی بلوچستان و پایه گزاری یک “تمدن جدید علوی”
این طرح در سه مرحله اجرا خواهد شد. مرحله کوتا مدت ۱۰ ساله، مرحله میان مدت ۲۵ ساله و مرحله درازمدت ۳۵ ساله. در پایان این طرح بلوچها در جغرافیای تاریخی خویش به یک اقلیت ۴۰% فقیر و حاشیه نشین تبدیل خواهند شد که اکثر آنها در استان جدیدالتاسیس “ولایت” (شامل ایرانشهر، سرباز و سراوان) اسکان داده خواهند شد. محمد اسلامی معاون مهندسی دفاعی و پدافند غیرعامل وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح می گوید” ” برای اولین بار پس از انقلاب و یا شاید در طول تاریخ کشور طرحی یکپارچه و منسجم با سینرژی و همگرایی همه دستگاههای متولی حول یک برنامه مشخص در حال انجام است تا مکران را به نماد تمدن و توسعه جمهوری اسلامی ایران تبدیل بکند”. استاندار سیستان و بلوچستان نیز اعتراف می کند سند توسعه سواحل مکران بزرگترین سند اقتصاد مقاومتی کشور است که به دلیل موقعیت و ویژگی های راهبردی از منظر ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی و منافع راهبردی سیاسی و نظامی دارای اهمیت فراوانی است و اهداف درازمدت ملی دارد و بومی محور و یا با نگاه توسعه استانی نیست. به همین دلیل تعجب آور نیست که از مجموعه بیش از ۱۲۴ مقالات پذیرفته شده در اولین همایش توسعه سواحل مکران، در کنار نام صدها محقق و پژوهشگر و پیشنهاد دهنده برای توسعه سواحل مکران فقط نام دو بلوچ به چشم می خورد و بس!
بر اساس گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی و بر طبق اعترافات مدیرکل دفتر طرحهای کالبدی وزارت راه و شهرسازی در رابطه با جزئیات تدوین نهایی طرح توسعه سواحل مکران، استراتژی نهایی و هدف اصلی احداث زیرساخت های جمعیت پذیر و توسعه پایدار و طولانی مدت شهری نظیر احداث بنادر آزاد، صنایع و مراکز تجاری و صنعتی بزرگ، کارخانجات و مراکز گردشگری و تفریحی، راه سازی، فرودگاه و راه آهن و غیره بر طبق رهنمودهای اکید رهبر و مصوبات شورای عالی امنیت ملی، نهاد ریاست جمهوری، وزارت راه و شهرسازی و شورای عالیشهرسازی و معماری ایران، تغییر بافت جمعیتی و مذهبی سواحل مکران و پیافکنی و بنیادگذاری شالوده یک “تمدن جدید علوی” بقول خودشان “ناب محمدی”در سواحل مکران می باشد. نظام جمهوری اسلامی در این راستا تا حد زیادی موفق عمل کرده است. زیرا تحصیلکرده های بلوچ یا مرعوب و یا به حاشیه رانده شده اند. مردم عادی نیز با فقر روزمره دست و پنجه نرم می کنند و در شرایطی نیستند تا فراتر از بدست آوردن یک لقمه نان مشغله فکری دیگری داشته باشند . و اکثر قاطع علمای مذهبی بلوچ نیز فقط و فقط غم “مذهب” دارند و بس ـ بی خبر از آنکه در روزگاری نه چندان دور از این قوم به خواب رفته ء دُردکشان نه از تاک نشان خواهد بود و نه از تاکنشان !