خبر دستگیری مهدی جهانگیری، برادر اسحاق جهانگیری، مدت کوتاهی پس از مناظره های انتخاباتی بە اتهام جرایم مالی منتشر شد. در آغاز عدەای علت دستگیری برادر معاون اول روحانی را با افشاگری های وی علیە فساد های مالی جریانات رقیب و مخالف روحانی مربوط می کردند. خود جهانگیری نیز تلویحاً و با زبانی دیپلماتیک علت دستگیری برادرش را متأثر از مناظرە های انتخاباتی و نوعی تصفیە حساب با خودش می دانست. مقامات قضایی و دادستانی نیز در مورد علت دستگیری مهدی جهانگیری طفرە می روند و بە کلی گویی اکتفا می کنند. این روزها اما شایعە آزادی مهدی جهانگیری دوبارە نام وی را بر سر زبانها انداختە است و موضوع را کە داشت فراموش می شد از حاشیە بە متن آوردە است. قراین بسیاری وجود دارند کە نشان می دهند انگیزە اصلی دستگیری مهدی جهانگیری همان طور کە عدەای گفتە بودند نوعی انتقام جویی و گروکشی جناح مخالف دولت روحانی بودە است. اما اطلاعاتی کە در مورد مؤسسات متعلق بە مهدی جهانگیری در ۶ دیماە در روزنامە شرق و بە بهانە شایعە آزادی وی منتشر شدە، نشان می دهد کە این همە ثروت و موقعیت را مهدی جهانگیری نمی توانستە بدون برخورداری از رانت و قدرت دولتی بە دست آورد. بنا به نوشتۀ روزنامۀ “شرق” مهدی جهانگیری، کوچکترین فرزند خانوادۀ جهانگیرِ، نایبرئیس اتاق بازرگانی تهران و صاحب شرکت بزرگ سمگا است، که این شرکت دارای زیرمجموعه های بیشماری است. “شرق” برخی از آنها را نام برده است. روشن است که اگر سهام کوچکی هم از هر یک از این زیرمجموعه های گاه غول آسا به شرکت “سمگا” تعلق داشته باشد، پای ثروت انبوهی درمیان است که با حقوق دولتی حاصل نمی شود.
اسحاق جهانگیری پس از دستگیری برادرش گفت، برادارش مسئولیت دولتی ندارد، اما نگفت کە قبلاً او مسئولیت های دولتی داشتە و آخرین مسئولیت وی در دورە ریاست جمهوری احمدی نژاد، معاونت سرمایە گذاری سازمان گردشگری کە ریاست آن را مشایی بە عهدە داشتە، بودە است. با این وصف چە کسی می تواند بپذیرد کە مهدی جهانگیری با حقوق دولتی ظرف مدت کوتاهی در همان زمینەای کە مسئولیت اصلی را بە عهدە داشتە، این همە ثروت برای خودش بهم زدە باشد؟ آنهایی کە مهدی جهانگیری را بازداشت کردند از قبل بە این موضوع اشراف کامل داشتند، ولی دستگیرش نکردند، چون هنوز برادرش پا در کفش شان نکردە بود. الان هم از گفتن اتهام واقعی او پرهیز می کنند تا بتوانند با حریف و رقبیشان بدە بستان کنند و حتماً علیە مهدی جهانگیری آنقدر سند و مدرک دارند کە بتوانند بە نتیجە مطلوب شان برسند!
در جمهوری اسلامی کە مسئولان بلندپایە و میانی اش همگی بە فساد آلودەاند و آن را بە میان زیردستانشان هم سرایت دادەاند، همە بقدر کفایت مدرک علیە هم دارند کە هر وقت لازم شد برای ساکت کردن هم دیگر آنها را رو کنند و سعی کنند تعادلی را کە رقبایشان قصد بهم زدنش را بە سود خود دارند، حفظ کنند. نهادینە شدن فساد و گسترش فزایندە آن نتیجە همین توازن جهنمی است کە هر دو جناح کم و بیش در آن سهیم اند و فهمیدەاند برهم زدنش بە سود هیچ کدامشان نیست.
اسحاق جهانگیری آن همە علیە فساد در شهرداری تهران و قالیباف افشاگری کرد. همین افشاگریها موجب شد عدە زیادی از مردم رفتند بە لیست اصلاح طلبان رای دادند و کنترل کامل شورای شهر بە دست اصلاح طلبان افتاد. اما از محاکمە قالیباف و دارودستەاش خبری نشد کە هیچ، هـچنان سایە آنها بر سر شورای شهر تهران سنگینی می کند وعدەای از اصلاح طلبان در حال دلجویی از قالیباف و تجلیل از خدمات وی اند. حالا هم کە حرف از آزادی مهدی جهانگیری است قطعی نیست کە دلجویی از قالیباف بی ربط با آزادی احتمالی مهدی جهانگیری باشد. بە این اعتبار ادعای مبارزە با فساد هیچ کدام از جناح ها را نباید جدی گرفت. ریشە کن کردن فساد موجود مستلزم جریان سومی است کە بە فساد آلودە نباشد و تا باقیماندە مایملک مملکت بە غارت نرفتە، بتواند این تعادل ویرانگر را برهم زند