۱- رفیق علی صمد، با سلام و سپاس از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادید. گفتگو را با این پرسش آغاز می کنم: در نوشته ها و اظهارنظراتی که پس از کنگره اخیر در برخی رسانه ها انتشار یافتند، اغلب از متمایز بودن این کنگره با دیگر کنگره های سازمان صحبت به عمل آمده است؛ آیا شما نیز چنین تمایزاتی را دیدید و اگر آری، کدام تمایز ها را می توانید نام ببرید و ارزیابی شما از این تمایزات چیست؟
از چند جهت می توانم تمایزات این کنگره را برای شما و خوانندگان محترم و عزیز سایت کارآنلاین متذکر شوم:
– پیش از کنگره سیزدهم اسناد پایه ای، سیاسی، گزارشات ارگان های رهبری و قرارهای مختلفی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفته بود و نیز پیرامون آن اسناد، شش اجلاس پیش کنگره ای در درون سازمان برگزار شده بود. و همین موجب آمادگی اعضای شرکت کننده در کنگره شد و فضا و زمان مناسبی را برای تصویب اسناد در کنگره فراهم کرد.
– کنگره ظرف سه روزه موفق شد اسناد ارائه شده را به تصویب برساند.
– کنگره سر موقع شروع و سر موقع هم به پایان رسید.
– تعداد شرکت کنندگان زن در این کنگره نسبت به کنگره های قبلی قابل توجه بود.
– در کنگره سیزدهم سازمان، چهره های بسیاری از روشنفکران چپ، ملی، دمکرات، آزادیخواه، اساتید و نمایندگان بیش از ده سازمان و حزب سیاسی شرکت کرده بودند و در یک روز کنگره هم بخشی از فعالین سیاسی جوان حضور داشتند و این همه نشانگر اهمیت و توجه به کنگره سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) می باشد.
– جای خالی بسیاری از عزیزانی که در کنگره های گدشته سازمان شرکت داشتند بسیار احساس می شد. بسیاری بدلیل بیماری، مشکلات کاری و غیره نتوانستند در کنگره سازمان شرکت کنند و تنی چند نیز از میان ما رفتند. در این بین جای خالی رفیق عزیز فدائیان خلیل مومنی بسیار خالی بود. هر چند که در کنگره یک صندلی ویژه همراه با عکس او و یک دسته گل بیادش در سه روز کنگره گذاشته شده بود. کنگره از همه رفقا یاد کرد و چنین کاری امری نیکو در کنگره بود.
– تهیه اسناد سازمان در یک دفترچه مشخص، بسیار ایده خوب و مناسبی بود و در کنگره می شد اسناد مربوطه را در هنگام دستور کار قرار گرفتن آن براحتی پیدا کرد. علاوه بر این، مهمانها هم دفترچه ویژه ای داشتند که در جهت قرار دادن اسناد سازمانی به دوستان دعوت شده به کنگره بود.
– البته موارد دیگری نیز وجود دارد که رفقای دیگر در مصاحبه شان با کارآنلاین توجهات لازم را داده اند و من دیگر تکرار نمی کنم.
در آخر ارزیابی ام این است که کنگره سیزدهم تجربه خوبی در تقویت حزبیت در سازمان بود. و اینکه کنگره تجمعی است برای تصویب اسنادی که پیش از کنگره در درون سازمان رویش بحث های کافی و لازم صورت گرفته شده باشد آمادگی قبل از کنگره و مدیریت درون کنگره موجب برگزاری کنگره ای موفقیت آمیز شد.
۲- آیا مصوبات کنگره سازمان و وظایفی که این مصوبات بر دوش سازمان قرار داده اند، می توانند در جهت گسترش پیوند و رابطه عمیقتر سازمان با نیروهای ملی – قومی کشور قرار گیرند؟
اینکه برنامه مصوب کنگره از دقت بیشتری در طرح مسائل گوناگون برخوردار شده بر کسی پوشیده نیست. اما در رابطه با مناطق قومی سیاست و برنامه ما چندان تغییری نکرده است و همشیه هم بهترین رابطه را با سازمان ها و احزاب این مناطق داشته و داریم. اما اگر بخواهم به پرسشتان برگردم صمیمانه بگویم که واقعاً نمی توانم پاسخی دقیق در این خصوص بشما دهم زیرا شما حتما می دانید که مشکلات ما با سازمانهای مناطق قومی، نداشتن سیاست مشخص، یا بی اطلاعی از آن مناطق و خواسته هایشان و یا عدم درک یکدیگر و یا بی برنامه گی و یا … نمی باشد. این سازمانها با انبوهی از مشکلات درونی مواجه هستند و اینکه روابط درونی این احزاب چندان دمکراتیک نیست و انجام انشعابات متعدد نشانگر این است که فضا برای ماندن در درون این احزاب فراهم نیست. و در سالهای اخیر ما با انشعابات بسیاری در درون این جریانات مواجه بودیم. اینجور به نظر می آید پلورالیسم در این سازمانها و احزاب منطقه ای حضور پر رنگ ندارد، و اگر هم داشته باشد بسیار محدود می باشد. نتیجه اینکه حتی داشتن سیاست و برنامه مشخص از طرف سازمان ما نمی تواند ارتباطها و اتحاد عمل را با احزاب مربوطه تقویت کند. ایرانیت و موضوع کشوری به نام ایران در درون این احزاب تضعیف شده است. تلاش برای درست کردن اتحادها یا بلوک ها در میان احزاب مناطق قومی بدور از سازمان های سراسری در واقع نزدیکی ها را تضعیف کرده است. سازمان ما تاکنون ارتباطش محدود به احزاب سنتی و قدیمی مناطق قومی بوده است و فکر می کنم اینبار در حین داشتن ارتباط و همکاری با احزاب فوق نمی بایست خودمان را محدود به سازمان های موجود بکنیم و در سیاست های تاکنونی سازمان جای دارد که در حین تلاش همه جانبه برای همکاری، تغییراتی نیز در نوع همکاری و ارتباط با دیگران در این مناطق ایجاد کنیم.
۳- در یکی از نشستهای جوار کنگره، پانلی برگزار شد که به جوانان اختصاص یافته بود. ضمن استقبال از این حرکت کنگره، و بر پایه شواهد بسیار، آن گروه از این نسل جوان که علاقه مند به سیاست است، در جستجوی پاسخ به پرسشها و نکات نا شکفته بسیاری، در ذهنشان نسبت به تاریخچه سازمان بویژه در سالهای قبل از انقلاب، هستند. بنظر شما در وضعیت کنونی سازمان، چه مشکلاتی در راه برقراری ارتباط میان سازمان و نسل جدید جوانان وجود دارد؟
بله چنین پانلی برگزار شد و خوب هم بود. اما صرف برگزاری چنین پانلی منجر به این نمی شود که رابطه ما با قشر جوان کشور، ایجاد و تامین شود. این یک حرکت تبلیغی بود و در همان سطح هم باقی خواهد ماند. اما شکاف میان دو نسل، معضلیست قابل توجه که تلاش می کنم روی این موضوع کمی مکث کنم.
این سوال می تواند مطرح باشد اگر امروز نسل جوان بخواهد وارد سیاست شود و جایگاه خود را در درون احزاب تثبیت کند و نقش فعال و سازنده در این عرصه بازی کند، کدام راهکارها و کدام حمایتها را از نسل گذشته با خود می تواند داشته باشد و کدام چالشها و مشکلات را فرا روی خود خواهد داشت؟
به نظرم آنچه که در این سالها، فضای سیاسی جامعه را تا حدودی آسیب پذیر کرده، برخورد نسلی است که تجربه های بسیاری را در سیاست ۴۰ الی ۵۰ ساله اخیر ایران دارد. این نسل تلاش های بسیار موثری را بر علیه دیکتاتوری انجام داد اما برنامه و ایدال های آنان هم در عرصه ایران وهم در سطح جهانی به شکست کشیده شد. البته آنها سالهاست که به لحاظ فکری متحول و دمکرات شده اند اما با وجود اشتباهات بزرگ و کوچک همچنان می خواهند در راس احزاب، سازمان ها و یا در هرم قدرت باقی بمانند. آنها با اینکه از حضور جوانان در سیاست حمایت می کنند اما نه به قیمت از دست رفتن قدرت خود! نسل گذشته پیش از انقلاب علاقه ای ندارد که نسل جوانتر از خود به بازیگران اصلی سیاست تبدیل شوند و این اعتمادها را تقویت و تثبیت نمی کند.
سرمایهگذاری روی نسل جوان و اعتماد به آنان می تواند افقهای جدیدی را در سیاست ایجاد کند. روشن است که هر گونه تغییر و تحولی در ایران بدون حمایت نسل جوان کشور امکانپذیر نیست. نیروی جوان دارای پتانسیل اعتراضی عظیمی در جامعه است که در مواقع بحرانی و یا شرایط ویژه می تواند براحتی حاکمیت را با مشکلات اساسی مواجه کند. سالهاست که سرخوردگی و بی تفاوتی نسل جوان نسبت به سیاست های احزاب حاکم در جمهوری اسلامی بسیار افزایش یافته است. اکثریت نسل جوان کشورمان باسواد و تحصیل کرده هستند و دارای ایده های متنوع و متفاوت نسبت به همه مسائل جامعه می باشند. عدالت خواهی از شاخص های اصلی زندگی آنان می باشد. نسل جوان به عنوان نیروی فعال و متحرک، پرتلاش و با احساس می تواند نقش خوبی در پیشرفت کشورمان ایفا کند.
در واقع می شود تاکید داشت که بخش فعال جوانان به اشکال گوناگون نشان داده اند که نمی خواهند از سیاست کنار باشند بلکه آنها از رهبران سیاسی ای که زمینه تحقق اهداف و آرمانهای جوانان را فراهم نمی کنند، فاصله می گیرند. وضعیت تشکیلاتی احزاب و سازمان ها و پیچیدگی موجود در سیاست و سنت و روش های موجود فرهنگی از جمله عوامل دوری جوانان از این فضاها و انصراف از ورود آنها به سیاست است.
حکومت در ایران با تکیه بر سیاست سرکوبگرانه و پر هزینه کردن آن باعث بوجود آمدن احساس محرومیت و بیگانگی جوانان از سیاست شده است و این امر تا حدود زیادی مانع از بسیج آنان گشته است.اما شرایط ویژه در جامعه می تواند مجدداً موجب بسیج نیروی جوان در سطح جامعه شود. و نیروهای چپ و دمکرات جمهوریخواه می توانند با انجام تحولات و تغییراتی مدرن و امروزی در رفتار و سیاست به همراهی، همکاری و تفاهم با فعالین سیاسی و جوان کشورمان روی بیاورند.
۴- کنگره سازمان در شرایطی برگزار شد که ایران در یک بحران عمیق قرار گرفته است، که شاهد پیامدهای فاجعه بار سیاسی اقتصادی و اجتماعی آن برای درصد بسیار بالائی از مردم کشور هستیم. بنظر شما روند طی شده در کنگره و نتایج آن که در مصوبات و تصمیم گیری های سیاسی نمود پیدا می کنند، تا چه میزان متاثر از وضعیت کنونی ایران است؛ بویژه با در نظر گرفتن چه بسا مهمترین رویداد سیاسی یکماه آینده ایران، یعنی انتخابات ریاست جمهوری کشور، آیا مصوبات کنگره پاسخگوی نیازهای کنونی سازمان برای مواجه با رویدادهای آتی کشور خواهند بود؟
من فکر می کنم کنگره کمبودی در اتخاذ سیاست نسبت به حوادث ایران و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری ایران نداشته باشد. ما تجربه های بسیاری را در سیاست آموخته ایم. و حتماً در تعیین سیاست نسبت به آنها توجه نشان خواهیم داد. سازمان فدائیان جریانی است تحول طلب در چپ دمکرات ایران و بالطبع در اتخاذ سیاست با بخش های متنوع احزاب سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور اشتراکات و تفاوت هایی دارد. برای جریانی چون سازمان ما دمکراتیزه کردن جامعه و سازماندهی مردم بسیار دارای اهمیت است. ما دارای یکسری مطالبات مشخص هستیم و حکومت جمهوری اسلامی فرصت و امکان طرح مطالبات و خواستهایمان را به اشکال گوناگون گرفته است و با سرکوب شدید فعالین سیاسی و اجتماعی سازمان ما و نیز فعالین دیگر سازمان ها در دهه های گذشته اقدام به حذف عملی و فیزیکی ما از صحنه سیاسی کشور کرد و از این بابت محدودیت های بسیاری را برای اپوزیسیون و سازمان ما ایجاد کرد.
در مورد بخش مربوط به سوال شما در مورد انتخابات ریاست جمهوری روشن بگویم که نگاه ما با اصلاح طلبان بسیار متفاوت است. برای ما صرف آمدن یک شخصیت سیاسی اصلاح طلب در هر سطحی نمی تواند بعنوان امری کافی برای حمایت از او تلقی شود. اینکه در انتخابات چه وضعیتی پیش می آید می بایست منتظر شد و صحنه سیاسی کشور را بدقت بررسی و تحلیل کرد.
هر کدام از شخصیت های اصلاح طلب هنگامی می توانند مورد توجه اپوزیسیون قرار گیرند که اولاً مشخص باشد برای پیشبرد چه هدفی کاندیدا میشوند؟ حضور و برخوردشان با وجود قانون اساسی غیر دمکراتیک، سرکوب و وضعیت خراب و بحرانی اقتصادی، وضعیت وخیم حقوق بشر و آزادی، حضور سپاه و ارگان های امنیتی در همه سطوح جامعه، وجود هزاران زندانی سیاسی، زندانی بودن رهبران نمادین جنبش سبز و … چگونه خواهد بود؟ کاندیدای اصلاح طلب چگونه و با چه برنامه ای به صحنه خواهد آمد؟ همه این موارد بسیار دارای اهمیت برای اتخاذ تصمیم می باشد. بسیاری فاکتورها در خصوص انتخابات ریاست جمهوری نقش بازی می کنند و باید دید که شورای نگهبان در قبال کاندیداها چه برخوردی را پیش خواهد برد. تنها در آن هنگام است که می شود سیاستی مشخص در خصوص انتخابات پیش رو اتخاذ کرد. شما می دانید که استراتژی سازمان ما گذر از جمهوری اسلامی است اما انتخابات تنها بعنوان یک تاکنیک برای ما مطرح است. بهبود نسبی فضای سیاسی و اقتصادی جامعه ایران برای سازمان ما بسیار دارای اهمیت است. توجه داشته باشیم که در این دور طیف بزرگی از مردم و بویژه جوانان براحتی به پای صندوق های رای نخواهند رفت و برای جلب این نیروی بزرگ می بایست فضاهای بسیاری گشوده شوند و فاکتورهای موجود متاسفانه در چنین مسیری پیش نمی روند.
۵- روند طی شده تا کنونی در سازمان برای ایجاد تشکل بزرگ چپ را چگونه ارزیابی می کنید و رابطه مصوبات کنگره با آینده این روند را چگونه می بنید؟
سالهاست که این تلاش آغاز شده است. سرانجام وحدت سه سازمان با همراهی تعدادی از کنشگران چپ با وجود کوشش هایی که صورت می گیرد هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. شاید زمانبندی تعیین شده و فعالیت هایی که در ادامه در سال پیش رو انجام می گیرند بتواند در ادامه پاسخی برای این تلاش مفید داشته باشد.
در ضمن مناسب می دانم تاکید کنم که هر تلاشی را می بایست با نام خودش تعریف کرد؛ یعنی بجای ایجاد تشکل بزرگ چپ دمکرات مناسب است که بگویم وحدت سه سازمان چپ با منفردین. همین و نه بیشتر!
شاید این هم جای گفتن داشته باشد که مخالفین وحدت در هر سه سازمان حضور دارند. در سازمان ما تاکنون مانعی توسط مخالفین وحدت گذاشته نشده است اما در میان گرایشات موجود در دو جریان دیگر چنین نبوده است و در مواردی با مشکلاتی مواجه شده اند که کار را به جدائی و تاکید بیشتر بر اختلافات کشانده است. من شخصاً به آینده تلاش سه سازمان با منفردین با وجود اختلافات بسیاری که میانشان وجود دارد چندان خوشبین نیستم. بخش قابل توجهی از رفقایم در سازمان و در دو سازمان دیگر و نیز در میان کنشگران چپ در جهت وحدت چپ کار و تلاش می کنند و من هم در چارچوب مسئولیت خود کوتاهی نکرده و نخواهم کرد و در این مسیر همراه آنها خواهم بود.
۶- کنگره چه چیز کم داشت، که به نظر شما کنگره آتی باید آن را رفع کند؟
من چند مورد را ذکر می کنم:
– کنگره می بایست به مسائل درون سازمانی و سازماندهی تشکیلات سازمان بیشتر توجه نشان میداد و زمانی قابل توجه را در کنگره به آن اختصاص می داد. آینده سازمان و منافع آن ایجاب می کند که در این عرصه گفتگو و بحث بیشتری برای رسیدن به حدی از توافق در میان اعضای سازمان صورت گیرد. تقویت حزبیت و توافق بر سر آن تنها با تصویب قوانین و ضوابط نمی تواند پیش رود.
– حضور زنان در این کنگره نسبت بدوره های قبل قابل توجه بود اما جا دارد پانل هایی هم به موضوع زنان فعال سیاسی اختصاص داده شود تا بلکه از نزدیک روشن شود که چرا نقش زنان در سازمان های سیاسی کاسته شده است و آنها چه نگاهی نسبت به این معضل که گریبانگیر همه سازمان های سیاسی است، دارند و پیشنهادات و راهکارهای آنان چه می باشند؟
– با وجود حضور اقلیت های قومی در سازمان و نقش بالای آذربایجانی ها و تا حدودی کردها نیاز به برگزاری پانل برای این بخش از نیروهای قومی- ملی نیز احساس می شود.
– محافظه کاری و گاه روابط در میان اعضا و مسئولین سازمان برای رعایت اساسنامه همچنان نقش بازی می کند. اجرا و رعایت ضوابط گاه موجب کدورت و برخورد نادرست با مسئولین سازمان می شود. متاسفانه چنین روحیه ای بیشتر در میان نسل های قدیمی تر دیده می شود که جا دارد هم در کنگره و هم در بیرون از کنگره با این روحیه مبارزه کرد.
– ارگان تدارک کنگره برای برگزاری کنگره چهاردهم می بایست هماهنگی و همکاری با ارگان های دیگر را بهتر و دقیق تر از طریق گفتگو و توافق پیش ببرد. چنین نیازی در پیش از کنگره و حتی در زمان کنگره محسوس بود.
موارد دیگر را رفقای دیگری که با شما مصاحبه کردند، گفته اند و لازم به تکرار نیست.
– و مورد آخر اتخاذ تدابیر لازم و مشخص در جهت حضور پر رنگ تر اعضای سازمان در داخل کشور در کنگره های سازمان.
۷- این که کنگره های سازمان به رویدادی معمول در حیات سازمان تبدیل می شوند (یا شده اند)، خوب است، بد است، طبیعی است، نشان بلوغ است، روندی خنثی است، …؟
کنگره محل محک زدن به سیاست ها و برنامه های اتخاذ شده میان دو کنگره است. کنگره محل تصمیم گیری و توافق بر سر اشتراکات است. کنگره محل ملاقات و تبادل نظر میان مجموعه نیروهای سازمان است. کنگره محلی است که در آن دمکراتیسم درون سازمانی به اجرا در می آید. کنگره محلی است که برنامه، خط مشی سیاسی، اساسنامه و انواع دیگر اسناد برای بک دوره دو ساله به تصویب می رسند. کنگره محلی است که یک سازمان سیاسی مسئولین و رهبران خود را از طریق رای گیری مستقیم انتخاب می کند. انجام و پیشبرد چنین پروسه ای در کنگره و در زندگی حزبی یک سازمان سیاسی بسیار دارای اهمیت است و می بایست منطقاً بعنوان امری طبیعی تلقی شود زیرا که فرا رفتن، مدرن شدن و با خواسته های جامعه همراه شدن را با خود بدنبال خواهد داشت.
۸- پیام شما به خوانندگان کار و علاقه مندان به سازمان چیست؟
سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت سازمانی مدرن با سیمای چپ دمکرات و جمهوریخواه است. سازمان ما به مسائل جوانان، زنان، اقلیت های قومی، مذهبی، غیر مذهبی، دگر باشان، جوانان، زنان، کارگران و زحمتکشان کشورمان توجه ویژه دارد. سازمان ما آمادگی گفتگو و تفاهم با هر جریان دمکراتی که به سرنوشت مردم و ایران فکر می کند را دارد. سازمان نگاهش به درون جامعه ایران است و مسائل ایران را دنبال می کند و سعی و تلاش دارد که با مردم ایران، احزاب و سازمان های سیاسی به گفتگو برای یافتن راه هایی برای بیرون آمادن از وضعیت بحرانی موجود کشور داشته باشد. سمتگیری سازمان ما دفاع از کارگران، مردم زحمتکش و اقشار متوسط مدرن است. سازمان ما آمادگی این را دارد که تغییرات لازم برای نزدیکی با نیروهایی که برای یک ایران دمکراتیک و آزاد در چارچوب جمهوریخواهی مبارزه می کنند داشته باشد. چنین سازمانی می تواند محل تجمع نیروهای مختلف کشورمان با گرایشات چپ دمکرات شود. نشریه کار هم در چنین مسیری تلاش می کند و از همکاری نویسندگان عرصه های مختلف استقبال می کند. بنابر این همراهی و همکاری با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت و نشریه کار می تواند ایده های دمکراتیک و مدرن را در جامعه طرح و نقویت کند. سازمان و نشریه کار فضای دوستی، احترام، تولرانس، تنوع و دمکراتیسم را میان نحله های مختلف و چپ دمکرات و جمهوریخواه دمکرات را طرح و تقویت می کند. تقویت نشریه کار و سازمان فدائیان حمایت از یک حزب و نشریه مدرن چپ دمکرات است.