در جمهوری اسلامی قطب های قدرتمندی وجود و نقش دارند. سپاه، بیت، نهاد روحانیت و خورده قطب های دیگر. قطب هائی در دایره بزرگ قدرتی نظام، با منطقه های نفوذ و منافع گروهی شان، با همپوشانی ها و اختلافات شان. تاکنون این قطب های قدرتی، نقش فصل الخطابی ولی فقیه برای زدن حرف آخر را پذیرفته بودند. آیا طغیان احمدی نژاد، آغازی برای پایان یافتن فصل الخطابی خامنه ای است؟ اگر این فرضیه درست باشد، چرا این رویداد اتفاق افتاده و چه پیامدهائی را بدنبال خواهد داشت؟ آیا این قطب ها علنن به مخالفت به یکدیگر می پردازند؟ آیا مسئله مهم جانشینی خامنه ای یکی از این موارد است؟ آیا با کنارگذاشتن رفسنجانی، دعوا بر سر جانشینی خامنه ای درونی شده است؟ برای جانشینی خامنه ای چند طیف قدرتی درحال برنامه ریزی اند؟ بیت رهبری و بخشی از سپاه برای مجتبی خامنه ای، هسته ای از سپاه که خواهان سهم شیر در قدرت است، با پشتیبانی مدرسه حقانی برای رییسی، و گروهی دیگر برای صادق لاریجانی، برنامه ریزی می کنند؟ آیا طیف های درونی سپاه، بخش نزدیک به بیت، بخش وابسته به روسیه، طیفی که تمام قدرت را برای سپاه می خواهد، جناح وابسته به مصباح آنچنان با یکدیگر اختلاف دارند که در آینده علنی شود؟
اگرچه هنوز نمی توان بصورت روشن این طیف بندی ها را متمایز کرد، و اگرچه این طیف ها هنوز در همدیگر تنیده شده اند، ولی شواهدی دال بر وجود این اختلافات دیده می شوند. علاوه بر این شواهد، خبرهای به بیرون پرتاب شده از درزهای نظام هم چنین می گویند. آیا می توان افشاگری احمد منتظری را یکی از این نشانه ها دانست؟ افشاگری او، دستگیری و آزادی سریع اش نشان از امتداد این رویداد تا درون بیت و بخشی از سپاه دارد.
در هر صورت توجه داشته باشیم که نظام با مشکلات عدیده ای روبرو است. از یک سو مشکلات نظام به خاطر ساختار سیاسی عقب مانده ولائی اش، بخاطر فساد گسترده در تمامی ابعادش، بدلیل سیاست های توسعه طلبانه در منطقه و در نتیجه باقی ماندن در انزوا و مهم تر از همه نداشتن راه حل برای معضل اقتصادی، و از سوی دیگر روحیه و خشم اعتراضی شدید مردم که در اشکال مختلف خودش را بروز می دهد، نشان از وضعیت متزلزل جمهوری اسلامی دارند. در این حالت، هر یک از قطب های قدرتمند می تواند بر راهکار خودش پافشاری کند و آن را “تنها راه حل” دانسته و برای یارگیری در بیرون علنی نماید.
هرچه که باشد ولی فقیه ستون خیمه نظام است. سست شدن این ستون، تمامی خیمه را با خطر واژگونی روبرو خواهد کرد.