در روزهاى گذشته در سایتهاى اینترنتى گزارشى همراه با عکسهایى از کتابسوزان در شهر تبریز، به قلم آقاى پیمان پاکمهر خبرنگار تبریزى منتشر شده است. بنا به گزارش آقاى پاکمهر کتابسوزان کار تجزیهطلبان آذربایجانى بوده است. گویا این عکسها توسط سایتهاى اینترنتى وابسته به گروههاى تجزیهطلب منتشر شده است. اما آقاى پیمان پاکمهر در گزارش خود نامى از این گروهها و سایتها نبرده است. بنا به گزارش آقاى پاکمهر این کار تجزیهطلبان از طرف مردم آذربایجان مورد تقبیح و نفرت قرار گرفته است. بنا به گزارش آقاى پاکمهر گروهها و فعالان قومى آذربایجانى در داخل و خارج از ایران از اقدام این افراد ابراز انزجار کردهاند.
تلاش من در چند روز گذشته براى یافتن منبع انتشار خبر و یافتن نام گروه کتابسوزان بهجائى نرسید. تقریبا در تمامى سایتهاى مربوط به گروهها و فعالان آذربایجانى این عکسها انعکاسى نداشته است. در تماس با برخى از فعالان و کوشندگان حرکت ملى آذربایجان متوجه شدم که آنان نیز منابع قابل اتکایى براى تائید خبر کتابسوزان نیافتهاند.
گمانهزنىهاى مختلفى راجع به گروههایى که به این کار دست زدهاند، صورت میگیرد. برخى این کارها را به سازمانهاى جاسوسى و امنیتى بیگانه، که اهداف معینى را در مناطق ساکن ملیتهاى غیر فارس ایرانى در کشورمان دنبال میکنند، منتسب مىنمایند و برخى به نیروهاى امنیتى جمهورى اسلامى منتسب میدانند و بر این باورند که نیروهاى امنیتى جمهورى اسلامى در این کار سابقه دارند. تاکنون نیروهاى امنیتى ایران در مناطق ملى، براى بدنام کردن حرکتهاى ملى ملیتهاى ایرانى و هم براى بهرهبردارى از آنها دست به چنین کارهائى زدهاند. همچنین نیروها و افرادى در آذربایجان – هر چند بسیار اندک – با شعارها و اقداماتى افراطى، غیرمنطقى و بهدور از شان یک انسان دمکرات و مدرن دست به انجام اینگونه کارها زده و میزنند، که هیچ نامى جز تجزیهطلب، شونیست و ضد حقوق بشر نمیتوان بر آنها گذاشت.
نکتهاى که همگان در نوشتهها، گفتارها و عکسالعملهاى خود باید به آن توجه بکنند، این است که نباید چنین اقداماتى را که هنوز چگونگى انجام آن و منابع آن روشن نیست، به حساب فعالان و روشنفکران فرهنگ دوست و فرهیخته مردم آذربایجان بگذارند. نه تنها چنین اقداماتى را باید با قاطعیت محکوم کرد، بلکه از نسبت دادن اعمالى از این دست به مردم آذربایجان که نقش تاریخى در رشد و اعتلاى فرهنگ ایرانى داشته و دارند، اکیدا پرهیز کرد. نباید اقدامات افرادى سادهلوح، کماطلاع و احساساتى را که در دام شونیسم گرفتار مىشوند، به حساب کل حرکت ملى آذربایجان گذاشت.
این گونه اقدامات از جانب هرکسى که صورت گیرد. نه تنها در خدمت رشد و اعتلاى حرکت ملى آذربایجان قرار ندارد، بلکه به زیان حرکت ملى آذربایجان میباشد. این اقدامات در خدمت نقار ملى بین ایرانیان است و به دوستى و وحدت ایرانیان لطمه میزند، و کمکى به حل مسالمتآمیز و دمکراتیک مسایل ملى در کشورمان نمیکند. دشمنىها و نامهربانیها با فرهنگسازان و بزرگان ادبى ایران، خدمت به دشمنان تمامى ملیتهاى ایرانى است.
اینگونه اقدامات را از جانب هر کس و با هر انگیزهاى که صورت میگیرد، گروهها و فعالان دلسوز و مسئول حرکت ملى آذربایجان باید محکوم بکنند. باید با کشیدن خط و مرزى روشن با این گونه اقدامات، با محکوم کردن اینگونه اقدامات، اینگونه افراد را منزوى و از صفوف خود دور بکنند. تاریخ نشان داده است، این گونه اقدامات در درجه اول به زیان حرکتهاى ملى ملیتهاى ایرانى بوده و هست. از اینگونه اقدامات تنها کسانى خوشحال خواهند شد، که نمیخواهند مسایل و خواستههاى ملى، ملیتهاى ایرانى در چارچوبه یک ایرانى آزاد، آباد و دمکراتیک حل بشود. خواست تاریخى مردم آذربایجان همواره حل مسایل و خواستههایشان در پیوند با خواستههاى سایر ایرانیان بوده و هست.
در مقاطعى از تاریخ کشورمان، بیگانگان و دیکتاتورها آثار و کتابهاى بهجا مانده از گذشتگان و بزرگان ادبى – هنرى ایرانیان را به آتش سپردهاند. در هر مقطعى که کتابسوزان راه افتاده، بخشى از تاریخ مکتوب کشورمان از بین رفته است. کتابسوزانها در عقبماندگى کشورمان نقش بهسزایى داشتهاند. امروز حفظ و نگهدارى آثار ادبى، هنرى و تاریخى ملتهاى دنیا از آنچنان اهمیتى برخوردار است. که سازمان یونسکو هر ساله بودجه قابل توجهى را براى کمک به نگهدارى آثار فرهنگى ملتهاى تمام دنیا اختصاص میدهد. این در حالى است که در کشورمان ایران، که به داشتن فرهنگ و تمدن قدیمى و غنى شهره هستند. عدهاى در اوایل قرن ۲۱ دست به کتابسوزان میزنند، که نه از فرهنگ غنى کشورشان خبر دارند و نه حتى با بزرگان و ادباى آذربایجان آشنایى و یگانگى دارند.
بزرگانى که در این عکسها، کتابهایشان سوزانده میشوند. بعد از هر حمله و غارت و بعد از هر کتابسوزانى، ذره ذره براى حفظ و پابرجا ماندن فرهنگ ایرانى تلاش کردهاند. سعدى، حافظ و خیام و مولوى در آثارشان نه تنها نشانهاى از دشمنى و کینه با ملیتهاى ایرانى نیست، بلکه تبلیغ و ترویج دوستىها و انساندوستى است. به حق شعر سعدى بر سر در سازمان ملل متحد حک شده است. شعرى که نشان از درایت و انساندوستى سعدى دارد. این مفاخر ملى – فرهنگى ایرانیان، جدا از اینکه آثارشان را به چه زبانى نوشتهاند. به تمامى ایرانیان تعلق دارند. امروز مردم کشورهاى همجوار و هم فرهنگ با ایرانیان نیز این مفاخر ملى و فرهنگى را متعلق به خود میدانند. همواره به مناسبتهاى مختلف از این بزرگان تجلیل میکنند.
اینکه ترکهاى آذربایجان و سایر ملیتهاى غیر فارس در ایران باید در تمامى سطوح سیاسى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى با دیگران از حق و حقوق برابر برخوردار باشند، امرى است مسلم که از طرف تمامى انسانهاى روشنفکر، دمکرات و آزاده ایرانى قابل قبول و قابل دفاع است. اما براى رسیدن به حق خود، پایمال کردن حق و حقوق دیگران عملى مغایر شئونات اخلاقى و انسانى است.
کار کتابسوزان که در عکسها دیده میشود، جدا از اینکه کار چه کسى باشد، شنیع و تکاندهنده هستند. دیدن این عکسها هر انسان آزاده، دمکرات و ایراندوست را متاثر میکند. از نگاه تمامى روشنفکران، فعالان و دوستداران حرکت ملى آذربایجان این گونه اعمال ضدفرهنگى و ضدملى محکوم است، با صداى بلند به همه ایرانیان و مردم آذربایجان باید خاطرنشان کرد، که جوهر حرکت ملى آذربایجان در عین دفاع قاطع از خواستههاى بر حق ترکهاى آذربایجان، با این گونه کارها که نقار ملى را در بین ایرانیان دامن میزند، بیگانه است. روشنفکران و فعالان حرکت ملى آذربایجان، در این روزها است که میتوانند با موضعگیریهاى صریح و قاطع خود از پاکیزگى و شفافیت حرکت ملى آذربایجان دفاع نمایند. موضعگیرى فعالان حرکت ملى آذربایجان از این نظر با اهمیت است که فردا در خیزشهاى بزرگتر، میتواند حرکت ملى آذربایجان را از انحرافات و سوءاستفاده دشمنان آن مصون بدارد. من مطمئن هستم، که گردانندگان اصلى کتابسوزان دغدغه حق و حقوق ملى ترکهاى آذربایجان ایران را ندارند. اینان بیگانه با فرهنگ و تمدن ایران و آذربایجان هستند. آذربایجان در طول تاریخ پربار خود فرزندانى چون ستارخانها، باقرخانها، حیدر عمواوغلىها و شیخ محمد خیابانىها را در دامن خود پرورش داده است. مردم و فعالان و روشنفکران ترکهاى آذربایجان قطعا اینگونه افراد را از آن خود نمیدانند.
وهاب انصارى
wahab_anssari@yahoo.de
۲۷ دسامبر ۲۰۰۶