چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران...
در این مقاله، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال‌های 1400 و 1403 را مقایسه کرده و همچنین به تحلیل اختلاف بین نتایج نظرسنجی‌ها و نتایج واقعی انتخابات...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: م. آذری
نویسنده: م. آذری
خاوران

آهای آیندگان!*

دههٔ ۱۳۶۰ شمسی، به ویژه مردادماه سال ۱۳۶۷ یکی از این دوران‌هاست که به عنوان روزگاری تلخ و غمبار و فاجعه‌ای ملی برای ما ایرانیان، نه فقط نیازمند دادخواهی‌ست که ضرورت بازنگری سیاسی، اجتماعی و تاریخی را ایجاب می‌کند.

تاریخ دو سدهٔ اخیر در ایران متأثر از حوادث و رویدادهای پر فراز و نشیبی‌ست که بسیاری از آن‌ها هنوز آن‌چنان که باید از همٔه جوانب بررسی و شناخته نشده‌اند.

دههٔ ۱۳۶۰ شمسی، به ویژه مردادماه سال ۱۳۶۷ یکی از این دوران‌هاست که به عنوان روزگاری تلخ و غمبار و فاجعه‌ای ملی برای ما ایرانیان، نه فقط نیازمند دادخواهی‌ست که ضرورت بازنگری سیاسی، اجتماعی و تاریخی را ایجاب می‌کند.

از آن‌جایی که فاعلان آن روزگار و آن فجایع هنوز به نحوی در متن حضور دارند، نگاهی به شرایط و حواشی آن دوران شاید ضروری باشد:

از ابتدای فرودین ۱۳۶۷ تا ۴ مرداد همان سال، سازمان مجاهدین خلق سه عملیات نظامی با نام‌های آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان را در حین جنگ ایران و عراق و با حمایت نظامی و لجستیکى عراق به مرزهای کشور انجام دادند، آخرین آن‌ها یعنی عملیات فروغ جاویدان در تاریخ ۵ مرداد و درست پس از اعلام پایان جنگ و پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت از جانب ایران انجام گرفت. گرچه ارتش ایران در حالت نیمه‌آماده و بسیاری از سربازان عازم مرخصی بودند، اما این مانع نشد که حکومت جمهوری اسلامی طی عملیاتی که نام مرصاد بر آن نهاد، با آنان درگیر نشود. اما به نظر می‌رسید شکست و کشتار مجاهدین در جبهه‌ها رضایت کامل حکومت ایران را تأمین نمی‌کرد!

توجه کنیم که زندان‌های ایران پر از زندانیان سیاسی، نه تنها از مجاهدین خلق، که از همهٔ گروه‌های سیاسی حتا غیرمسلح و غیربرانداز بود.

طبق مستندات، خمینی فتوای اعدام‌ها را صادر کرده بود، اما تاریخ دقیق آن نامعلوم است. در همان زمان یعنی شش الی هفت روز قبل از حملهٔ مجاهدین، جمهوری اسلامی بدون هیچ‌گونه اطلاع قبلی همهٔ ملاقات‌ها، تماس‌های تلفنی، ورود روزنامه به زندان‌ها و ارتباط زندانیان با یکدیگر را نیز قطع کرده بود. اما به نظر می‌رسید که عملیات فروغ جاویدان بهانه‌ای شده است تا حکومت با خشم و غضب قابل توجیهی دست به کشتار نه تنها زندانیان مجاهد، بلکه دیگر زندانیان سیاسی غیر مجاهد، مشخصاً چپ‌ها بزند. حتی آنانی که دوران محکومیت‌شان به پایان رسیده یا در حال اتمام بوده را روانهٔ چوبه‌های دار کردند، چنین بود که چوبه‌های دار برپا شد.

امروز اسنادی در دست است که نشان می‌دهد تمامی این اعمال بر مبنای فتوای خمینی صورت گرفته است. طبق همان مستندات مجری این فتوا هیئتی بود که بعدها از جانب مردم هیئت مرگ نام گرفت. گفته می‌شود تعداد اعضای این هیئت بیش از ده نفر بود. مرتضی اشراقی دادستان تهران، سرپرست هیئت و حجج اسلام حسینعلی نیری و علی مبشری دستیاران ویژهٔ او بودند. اعضای مهم دیگر این هیئت عبارت بودند از: حجج اسلام مصطفی پورمحمدی، محمد محمدی ری‌شهری و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کنونی کشور.

هیئت مرگ کار خود را از اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین آغاز کرد و با طرح پرسش‌هایی که به گونه‌ای خاص طراحی شده بودند، مثلاً کاربرد واژهٔ منافق به جای مجاهد، و از جمله در این ارتباط اگر زندانی در پاسخ از کلمهٔ مجاهد استفاده می‌کرد، فوراً برای اعدام فرستاده می‌شد. برخی پرسش‌ها عبارت بودند از: آیا رفقای سابق خود را معرفی می‌کنید؟ جلوی دوربین ظاهر می‌شوید؟ عدم معرفی رفقای سابق یا امتناع از ابراز توبه جلوی دوربین، زندانی را مستقیماً به پای چوبه دار می‌برد. و یا پرسش‌های یاوه‌ای از قبیل این‌که آیا حاضرید در جبهه‌ها روی مین بروید و … صحنه را به نوعی چیده بودند که نه تنها زندانیان مجاهد، که آن‌ها هم در عملیات فروغ جاویدان نقشی نداشته و از قبل در اسارت بودند، بلکه همان‌طور که در بالا گفته شد، صدها نفر از زندانیان دیگر گروه‌های سیاسی از فداییان تا توده‌ای‌ها و سازمان‌های پیکار و راه کارگر را به ناعادلانه‌ترین اشکال یا به دار آویختند و یا تیرباران کردند.

این کشتار بزرگ (۱۳۶۷) پیچیدگی و ابهامات خاص خود را به همراه داشت که با توجه به تحقیق‌های وسیع میدانی هنوز بسیاری از ابهامات آن باقی‌ست، به خصوص در مورد اعدام چپ‌ها. زندانیان چپ وضعیت دیگری داشتند. برخی از آنان از اوایل دههٔ شصت در زندان‌ها بودند، احکام مشخصی برایشان صادر شده بود و آنان حکم داشتند، و برخی از آنان روزهای پایانی دوران محکومیت خود را می‌گذراندند.

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، حزب تودهٔ ایران و برخی تشکیلات‌های چپ پس از انقلاب در کارنامهٔ خود، سابقهٔ هیچ‌گونه مبارزهٔ مسلحانه‌ای نداشتند و صرفاً مبارزهٔ سیاسی می‌کردند، اما جمهوری اسلامی بسیاری از کادرها، اعضاء و هواداران آنان را بدون هیچ دریافت جدیدی کشتار کرد.

ابهامات و پرسش‌های منطقی در این زمینه که چرا این بخش از مبارزان سیاسی که با هیچ بهانه‌ای قابل ربط به فروغ جاویدان مجاهدین یا مرصاد حکومتیان نبودند، اعدام شدند، هم‌چنان پا‌‌برجاست.

از جمله مسائلی که موجب می‌شود هیچ انسان آگاه و عاقلی نتواند کشتار چپ‌ها را توجیه کند، این است که پایان جنگ و پذیرش قطعنامه خواست مؤکد چپ‌ها بود و حتا این گمان را نیز پیش می‌آورد که امکان دارد حکومت به دلیل پایان جنگ یک عفو عمومی صادر کند.

یکی از فرضیه‌ها این است که به نظر می‌رسد خمینی که بیمار بود و ده ماه پس از اعدام‌های دسته‌جمعی فوت کرد، با نگرانی از وضعیت کشور پس از خود، آگاهانه فتوای این جنایت را صادر کرد.

آیت‌الله منتظری، قائم‌مقام رهبری تنها وجدان بیدار در حکومت بود که به ابعاد این فاجعه پی برده و حتا به قیمت عزل خود از جانشینی خمینی و حصر خانگی و بسیار محصورات دیگر از این جنایت ابراز بیزاری و آن را محکوم کرد.

در این کشتار دسته‌جمعی قریب به صدها نفر از اعضای زن و مرد سازمان فداییان خلق به دار آویخته و یا اعدام شدند. در مورد اعدام زنان، حکومت زنان مجاهد را مستقیماً به اتهام محارب مسلح اعدام می‌کرد، اما در مورد زنان چپ گویا وضع به گونهٔ دیگری بود، به آنان این فرصت داده می‌شد تا در مورد عقاید خود دوباره فکر کنند، زنانی که نماز نمی‌خواندند، به ضربات شلاق روزانه محکوم می‌شدند. می‌گویند رفیق سهیلا درویش کهن پس از تحمل روزهای متمادی شلاق خوردن، با خودکشی از تسلیم شدن به خواست‌های زندانبانان خودداری کرد.

زنان فدایی اعدام‌شده در کشتار دههٔ شصت رفقا: شیدا بهزادی، ناهید حوائجی، ناهید خلجی، سهیلا درویش کهن بودند و از حزب تودهٔ ایران رفیق فاطمه مدرسی، یاد و نامشان همچون ستارگانی بر آسمان میهنمان می‌درخشد.

از زمان اعدام‌های سال شصت اعدامیان چپ را به گورستان خاوران، مکانی در جنوب شرقی تهران که آن زمان به آن لعنت‌آباد می‌گفتند و امروز گلزار خاوران، منتقل و دفن می‌کردند.

مادر لطفی (فروغ تاج‌بخش)، مادر رفیق انوشیروان لطفی، از رهبران سازمان که در سال ۱۳۶۲ بازداشت شده بود و در خرداد سال ۱۳۶۷، دو ماه قبل از فاجعهٔ ملی اعدام و در آن‌جا دفن شد، در خاطره‌ای می‌گوید: راهی خاوران شدم، با دست خاک را کنار زدم، پیراهن چهارخانهٔ پسرم بود و دیگر چیزی ندیدم!

رفقای جان‌باخته و شهید ما از آگاه‌ترین، پاک‌ترین و فداکارترین فرزندان این میهن بودند که اندیشه‌ای جز خدمت به میهن و تلاش برای رهایی زحمتکشان از جور و ستم و آبادانی و استقلال این کشور در سر نداشتند.

برخی از بازماندگان این رفقا با زنده‌نگه‌داشتن یاد و خاطرهٔ این عزیزان و آن‌چه بر آنان گذشت، این فجایع را مکتوب کرده و به صورت مقالات یا کتاب به چاپ رسانده‌اند؛ از جملهٔ آن‌هاست یاد رفیق علیرضا کیائی «ریشه در خاک» نوشتهٔ زهره تنکابنی، کتاب «به یاد آن پرواز» یادمان علیرضا اکبری شاندیز، نوشتهٔ رقیه دانشگری، «فراموشم مکن»، نوشتهٔ عفت ماهباز به یاد شاپور اسکندری و کتاب «من به روشنی اندیشیده‌ام… من به صبح»، نوشتهٔ بانو صابری به یاد عباسعلی منشی رودسری.

باشد که نوشته‌ها و اسناد دیگری نیز در آینده پرده از ابهامات این فاجعه خاص بردارد.

 

* آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون می‌جهید

که ما را بلعیده است.

وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنید

یادتان باشد

از زمانهٔ سخت ما هم چیزی بگویید.

 

دنا بابااحمدی

   

    

    

 

     

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد, ۱۴۰۲ ۳:۳۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟