شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵

شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟
مفهوم نژاد آریایی و ادعای برتری نژادی، هیچ‌گونه مبنای علمی ندارد. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که همه انسان‌ها از یک نیای مشترک برخوردارند و تفاوت‌های ژنتیکی میان گروه‌های انسانی بسیار...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) یک سازمان باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است که برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) به پایان رسید. مشارکت وسیع و تأثیرگذار اعضای سازمان در روند کنگرهٔ بیستم سازمان،...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
مسئولیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی!
در قرن حاضر، رسانه‌ها بخش عمده‌ای از مدیریت افکار عمومی را عهده‌دار هستند و قدرت و توانمندی آن را با هر عامل و ابزار محرک دیگری نمی‌توان مقایسه کرد اما...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسین مهراندیش
نویسنده: حسین مهراندیش

۸ تیر، روزی که در تاریخ جنبش چپ جاودانه شد

بیاد حمید می افتم مردی از سلاله ستارخان، روزبه و جزنی با چشمانی روشن، پیشانی سفید، مهربان با قلبی به بزرگی اقیانوس و آرامشی به مانند نسیم صبحگاهان. حمید اشرف در سال 1325 در تهران متولد شد. بعد از پایان تحصیلات متوسطه در رشته فنی پذیرفته و وارد دانشگاه تهران شد. او فعالیتهای سیاسی خود را از همان دوران نوجوانی و با گروه جزنی آغاز کرد و به یکی از بنیانگذاران برجسته سازمان چریکهای فدایی خلق تبدیل شد. حمید همراه یارانش بپا خاست تا سکوت شب را بشکند و صدا و پرچم مبارزه برای داد و آزادی علیه بیداد گری و استبداد را رساتر و برافراشته تر کند.


روزی که در تاریخ جنبش چپ ما جاودانه شد

روزی که  که قلب های تپنده آزادی،عدالت و انسان دوستی را ماموران شاه گلوله باران کردند، روزی که حمید اشرف و ۹ تن دیگر از فرزندان پاک باخته مردم ما ر ا بخاک افکندند.

سخن گفتن از آن روز و از آن خاطره راحت نیست. هر سال با فرا رسیدن تیرماه و روز ۸ تیر، هجوم خاطره تلخ  شهادت رفقا حمید اشرف و یاران، نفس را در سینه ام حبس می کند، کامم تلخ و غمی سنگین بر وجودم مستولی می شود.

با خود می گویم چرا باید شمشیر بی عدالتی، ظلم، ستم، خشونت همیشه بر بالای سر مردم  ما باشد، چرا دیکتاتوری و استبداد باید بر مردم و جامعه ما حکومت کند و هر دهانی را که به اعتراض باز شود با گلوله های سرب داغ  پاسخ داده شود؟
چرا مردم و میهن ما باید انسانهای شریفی را که هدفی جز آزادی، پیشرفت، سر بلندی مردم و کشور خود را نداشتند از دست بدهند؟ این انسانهائی که سرمایه این ملت بودند مگر چه می خواستند که باید اینگونه آماج حمله وحشیانه مزدوران ساواک شاهنشاهی قرارمی گرفتند؟

در تاریخ هر کشور و هر ملتی، روزها و وقایعی وجود دارند تلخ و شیرین که بیاد ماندنی  هستند.

روز ۸ تیر ۱۳۵۵ یکی از آن روزهای تلخ و غم انگیز ملت ایران است. در این روز، در حمله  نیروهای ساواک به یکی از خانه های تیمی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در مهرآباد جنوبی تهران، مزدوران ساواک شاه  10 نفر از بهترین فرزندان میهن و مردم را آماج گلوله های خود قرارداده و همه را بخاک و خون کشیدند. آنها با شادی و شعف اعلام کردند که حمید اشرف رهبر چریکهای فدایی خلق را کشته اند. در روزنامه ها با آب و تاب جریان درگیری و اسامی ۱۰ رفیق کشته شده را نوشتند که عبارت بودند از: حمید اشرف، محمد رضا یثربی، مهدی فوقانی، محمد حسین حق نواز، عسکر حسینی ابرده، یوسف قانع خشک بیجاری، طاهره خرم، غلا مرضا لایق مهربانی، علی اکبر وزیری اسفرجانی، فاطمه حسینی.

یاران ناشناخته ام
چون اختران سوخته
چندان به خک تیره فرو ریختند سرد
که گفتی
دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند.
***
آنگاه، من، که بودم
جغد سکوت لانه تاریک درد خویش،
چنگ زهم گسیخته زه را
یک سو نهادم
فانوس بر گرفته به معبر در آمدم
گشتم میان کوچه مردم
این بانگ بالبم شررافشان:

(( – آهای !
از پشت شیشه ها به خیابان نظر کنید!
خون را به سنگفرش ببینید! …
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش 
کاینگونه می تپد دل خورشید
در قطره های آن …))
***
 بادی شتابنک گذر کرد
بر خفتگان خک،
افکند آشیانه متروک زاغ را
از شاخه برهنه انجیر پیر باغ …

(( – خورشید زنده است !
در این شب سیا [که سیاهی روسیا
تا قندرون کینه بخاید 
از پای تا به سر همه جانش شده دهن،
آهنگ پر صلابت تپش قلب خورشید را 
من
روشن تر،
 پر خشم تر، 
پر ضربه تر شنیده ام از پیش…

از پشت شیشه ها به خیابان نظر کنید!

از پشت شیشه ها 
به خیابان نظر کنید !

از پشت شیشه ها به خیابان
نظر کنید ! … ))

از پشت شیشه ها …
***
نو برگ های خورشید 
بر پیچک کنار در باغ کهنه رست .
فانوس های شوخ ستاره 
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب …
***
من بازگشتم از راه،
جانم همه امید
قلبم همه تپش .

چنگ ز هم گسیخته زه را
ره بستم
پای دریچه،
 بنشستم 
و زنغمه ئی
که خوانده ای پر شور
جام لبان سرد شهیدان کوچه را
با نوشخند فتح 
 شکستم :

(( – آهای !
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش 
کاینگونه می تپد دل خورشید 
در قطره های آن …

از پشت شیشه ها به خیابان نظر کنید 
خون را به سنگفرش ببینید !
خون را به سنگفرش 
بینید !
خون را 
به سنگفرش …)) 

(احمد شاملو – بر سنگفرش)           

بیاد حمید می افتم مردی از سلاله ستارخان، روزبه و جزنی با چشمانی روشن، پیشانی سفید، مهربان با قلبی به بزرگی اقیانوس و آرامشی به مانند نسیم صبحگاهان. حمید اشرف در سال ۱۳۲۵ در تهران متولد شد. بعد از پایان تحصیلات متوسطه در رشته فنی پذیرفته و وارد دانشگاه تهران شد. او فعالیتهای سیاسی خود را از همان دوران نوجوانی و با گروه جزنی آغاز کرد و به یکی از بنیانگذاران برجسته سازمان چریکهای فدایی خلق تبدیل شد. حمید همراه یارانش بپا خاست تا سکوت شب را بشکند و صدا و پرچم مبارزه برای داد و آزادی علیه بیداد گری و استبداد را رساتر و برافراشته تر کند. محمود نادری نویسند کتاب ۲ جلدی چریکها ی فدایی خلق، شخصی که با تمام توان و تلاش سعی می کند مبارزه فداییان را وارونه جلوه دهد و کینه ورزی و سم پاشی او علیه مبارزین فدایی بر هیچکس پوشیده نیست در این کتاب اذعان می دارد که: « حمید اشرف یکی از برجسته ترین اعضای چریکهای فدایی خلق  بود. خونسردی، بی باکی، قدرت سازماندهی، انصباط تشکیلاتی و پنهانکاری به همراه  یک دهه زندگی مخفی در شرایطی که بخش زیادی از بار تشکیلاتی را یک تنه بر دوش می کشید او را به رهبر افسانه ای چریک ها در مبارزه مسلحانه تبدیل کرده بود. حمید طی درگیریهای متعدد و او بارها توانسته بود ار چنگ ماموران کمیته ضد خرابکاری بگریزد». در جای دیگری ار کتاب می خوانیم که رفیقی در زیر بارجویی گفته:« حمید اشرف رفیق بسیار صبوری است. هیچگاه در تصمیماتش دچار شتابزدگی  نشده، تابع احساسات قرار نمی گیرد. این خصوصیت به بقایش کمک زیادی کرده و در مقابل مشکلات خیلی مقاوم است و بسیار فداکار و از جان گذشته است … او آنقدر فداکار بود و آنقدر سازمان و رفقایش را دوست داشت که وقتی می شنید قرار کسی لو رفته  سعی می کرد خود را به منطقه قرار برساند و رفیقی را که می خواست سر قرار لو رفته برود را مطلع کند».

من در خانه های تیمی، با حمید زندگی کرده ام. براستی حمید جلوه پر شکوهی از ایثار و فداکاری، احساس مسولیت وعشق عمیق نسبت به مردم، مهین، رفقای خود و آرمانهای انسانی انساندوستان، آزادیخواهان وعدالت جویانه بود. حمید را تا آنجایی که من می شناختم یک پراتیسین برجسته سیاسی بود تا یک استراتژیست سیاسی. البته او کم مطالعه نداشت و در خانه های تیمی نیز مطالعه می کرد ولی عملگرایی او بیشتر بود. در عین حال حمید متوجه این مشکل شده بود و ظرفیت بالائی برای رفع این مشکل داشت. هنگامیکه احساس کرد برای بالا بردن کیفیت کار سازمان و تغییر روشهای جاری، نیاز به کار تنوریک جدی و همه جانبه است، با دل و جان اقدام به رفع این مشکل و نیاز مهم کرد. نه تنها خود که سازمان را نیز در این جهت هدایت کرد. متناسفانه رژیم شاه، این فرصت را از او و دیگر رفقای ما گرفت.  

او می دانست که حقیقت کلی و عمومی برای همیشه و همه شرایط  وجود ندارد. آنچه که ما قبول داریم شاید دیگری قبول نداشته باشد و به آن انتقاد کند، زیرا زندگی، فرهنگ و نگاه انسانها نسبت به مسائل متفاوت است. زندگی مجموعه ای از رنگهاست که مدام در حال تغییر و تحول است و فرد باید تلاش کند که خود را با این تغییرات انطباق دهد. پس آموزش، یادگیری، اندیشیدن و بازاندیشیدن، مدام لازم است. شناختی که من از حمید داشتم چنین بود. او رفیقی فروتن با حوصله و کنجکاو بود. معتقد بود از هر کسی می توان چیزی آموخت.

این مجموعه آگاهی، خصایل، ظرفیت بالا، تلاش بی وقفه، پیشتکار و پیکار حمید اشرف بود که او را به کادر برجسته چریک های فدائی خلق ایران تبدیل کرده، احترام همه اعضا و کادرهای سازمان را  برانگیخته و او را به رهبر برجسته سازمان چریکهای فدائی خلق ایران برکشیده بود. من می دیدم که همه رفقا  وقتی اسم حمید به میان  می آید جه حس احترام عمیقی نسبت به او داشتند. حمید برای ما تکیه گاهی بود. حضور او به ما اعتماد بنفس می داد.

افسوس که دیکتاتوری و استبداد چنین انسانهای صادق، فداکار، شیفته عدالت، آزادی و پیشرفت کشور و میهن دوست را از مردم ما گرفت و آنها دیگر در میان ما نیستند.

با این همه – ای قلب درد بدر!-
از یاد مبر
که ما
من و تو-
عشق را رعایت کرده ایم،
از یاد مبر
که ما
انسان را رعایت کرده ایم … شاملو                                                                                                                               

شمسی ( مرضیه شفیع )
 5 تیر ماه ۱۳۹۴

تاریخ انتشار : ۵ تیر, ۱۳۹۴ ۸:۵۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!

آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟

سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)