شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۹

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۹

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

هشت مارس: فرصتی برای فریاد نابرابری‌ها

وقتی فریادهای «زن، زندگی، آزادی» کوچه‌ها و خیابان‌های کوچک شهرشان را هم‌چون سراسر شهرهای ایران به لرزه درآورد، گاه و بیگاه کنار دختران و زنان جوان :زن، زندگی، آزادی» را فریاد زد. آرام آرام چادر، همان که نشانۀ احترام به بزرگترها می‌دانست، را از سر برداشت. وقتی حمله به مدرسه‌های دخترانه شروع شد و به باور او حمله‌ها به خاطر ترساندن و خفه کردن فریادها انجام می‌شد،

روایتی واقعی از یک مادر:

همین چند سال پیش بود که معتقد بود برای احترام به بزرگ‌ترها باید چادر و یا روسری بر سر کند. حالا، اما با افسوس می پرسد چرا در پایتخت تعداد زنان بدون روسری این‌قدر کم است؟ می‌گویم مادر در همه جای دنیا برای مقابله با سرما، زنان به روسری یا کلاه و شال پناه می برند. می‌گوید در شهرما اینطور نیست. دختران ما هر جا که بتوانند روسری را جواب می‌کنند. روسری نداشتن یعنی اعتراض به نابرابری‌ها، گرانی‌ها، پارتی بازی‌ها.

همسرش لیسانس فیزیک بود. برادرانش همگی پزشکان معتبری در رشتۀ خودشان: متخصص ارتوپدی، جراح قلب و متخصص مغز و اعصاب. خودش، اما حتی خواندن هم نمی‌دانست. نه که استعداد آموختن نداشت، بر عکس؛ بسیار هم با استعداد بود. خواندن نمی‌دانست چون زن بود. پنج دختر و چهار پسر به دنیا آورده بود. با تمام توانش کوشیده بود تا دخترانش به سرنوشت خودش گرفتار نشوند. همه‌شان یا پزشک شده‌اند و یا مهندس. برهمه‌شان مدیریت می‌کرد، آنقدر که پرتوان بود. هرگز کسی نشنید که از بد روزگار شکوه، یا گذشتگانش را سرزنش کند. آن‌چه بر او و سایر زنان شهرش روا داشته شده بود، آن‌چه سبب محرومیت‌اش شده بود را بدیهی می‌دانست و بر آن اشک نمی‌ریخت: رسم این بود که دخترها مدرسه نروند.

همراه با همسرش رنج تبعید به روستایی بسیار دورتراز زادگاه‌شان را به جان خریده بود. دو دختر و یک پسرشان را در همان دوران تبعید با سختی فراوان به دنیا آورده بود و در تنهایی و دوری از فامیل و همشهریانش، در میان کسانی که حتا زبان یکدیگر را نمی‌فهمیدند بزرگ کرده بود. شانه به شانۀ همسرش از فرازهای اندک و فرودهای بی‌شماری  گذر کرده بود . بی‌عدالتی را ذره ذره در سراسر عمر چشیده بود ولی با تمام توان شگفت‌انگیزش مثل کوه پشتیبان فرزندانش، به ویژه دخترانش بود تا آنان در میان تارهای سرنوشت سنتی زنان قبیله‌اش گرفتار نشوند.

وقتی فریادهای «زن، زندگی، آزادی» کوچه‌ها و خیابان‌های کوچک شهرشان را هم‌چون سراسر شهرهای ایران به لرزه درآورد، گاه و بیگاه کنار دختران و زنان جوان :زن، زندگی، آزادی» را فریاد زد. آرام آرام چادر، همان که نشانۀ احترام به بزرگترها می‌دانست، را از سر برداشت. وقتی حمله به مدرسه‌های دخترانه شروع شد و به باور او حمله‌ها به خاطر ترساندن و خفه کردن فریادها انجام می‌شد، هر جا که می‌توانست روسری را هم که عمری -حتی در خانه و در میان نزدیکانش نیزاز سرش جدا نمی شد- از سر برمی‌داشت. اوایل پاییز امسال بود که برای جراحی پای نوه‌اش به تهران آمد. هوا تازه تازه داشت سرد می‌شد. مادر اما سرما را به جان می‌خرید و هم‌چنان از روسری دوری می‌کرد. گویی روسری نماد تمام رنج‌ها و محرومیت‌های زندگی‌اش بود. مادر با ترس بیگانه بود. گرچه با شجاعت تمام می‌گفت که در دوران تبعید از همه می‌ترسیده است، حتا از همسایگانش. می‌گفت با ترس بر سر مزار «توماج» رفته است. با ترس همراه مادران فرزند ازدست داده گریسته است. اما مهم این است که کنار آن مادران بر سر گور فرزندان‌شان نشسته است، و همراه با آنان بر آن قهرمانان مردم گریسته است.

پایتخت را سمبل مقاومت می‌دانست و دل‌بستۀ آن بود. از اندک بودن تعداد دختران و زنان بدون روسری حیرت زده بود و بفهمی نفهمی با لحنی سرزنش‌باراز زنان پایتخت سخن می‌گفت. گفتمش بهار که بیاید شهر رنگ شادی خواهد گرفت، لباس‌ها رنگارنگ خواهند شد و روسری‌ها به درون کیف‌ها خواهند خزید. گفت: ببینیم !

گفت در شهرشان دختران نترس و شجاع فراوان‌اند. پزشکان مردم‌دوست و مهربان هم کم نیستند. در حالی که در این‌جا، در پایتخت، که انگار مردم با هم بیگانه اند، پزشک جراح برای عمل پای مجروح نوه‌اش با صراحت درخواست پول قابل توجهی به شکل «زیرمیزی» کرده است! پرسید:

آیا این رفتار زشت هم با آمدن بهار، با شکوفه دادن درختان دگرگون می‌شود؟

تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند, ۱۴۰۲ ۴:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک