شامگاه روز جمعه ۲۲ مارس ۲۰۲۴ میلادی، ساعت حدود هشتونیم شب به وقت محلی، در شهر مسکو، افرادی مسلح به محل برگزاری کنسرتی که قرار بود کمی بعد اغاز شود، حمله کرده و صدها تن از حاضرین در محل کنسرت را کشته و زخمی کردند. فیلمهای منتشر شده از حمله، نشاندهندۀ عمق جنایت جانیانی است که هدفمند حاضرین در محل را هدف رگبار گلولههایشان قرار دادهاند. اما حمله ابعاد گستردهتری نیز پیدا کرد و محل کنسرت با نارنجک منفجر و به آتش کشیده شد. تعداد کشتهشدگان تا بعدازظهر شنبه از سوی برخی خبرگزاریها تا ۱۴۰ تن اعلام شد. در عین حال، حال بسیاری از زخمیها وخیم گزارش شده و هر لحظه بر شمار کشتگان افزوده میشود.
پیش از هر سخنی، این جنایت با هر نام و با هر انگیزهای صورت گرفته باشد، اقدامی است جنایتکارانه منزجرکننده و غیرقابل قبول. به رگبار بستن و کشتن و زخمی کردن انسانهایی که فارغ از هر جنگ و سیاستی در یک اقدام فرهنگی و موسیقایی شرکت کردهاند، بدون چون و چرا به شدت محکوم است.
در نخستین ساعات حمله، «داعش» در نامهای مسئولیت آن را بر عهده گرفت. پیش از آن، امریکا در اوایل ماه مارس به روسیه در مورد امکان وقوع حملههای تروریستی در کنسرتها و جشنهای فرهنگی و… هشدار داده بود و از شهروندان خود در روسیه خواسته بود که از شرکت در تجمعها، کنسرتها و مراسمهای پرجمعیت خودداری کنند. روزنامهنگاران و گزارشگران اروپایی حاضر در مسکو، میگویند که پس از این هشدار تدابیر امنیتی در مسکو شدت پیدا کرده و حضور پلیس در خیابانها و امکان عمومی محسوستر از پیش بود.
مقامهای امنیتی روسیه اعلام کردند که ۱۱ تن را در رابطه با این حمله دستگیر کردهاند که چهارتن از آنان با اوکراین ارتباط داشتهاند. چهارتن از تروریستهایی که به طور مستقیم در حمله حاضر بودهاند، در چهارصد کیلومتری مسکو و نزدیک به مرز اوکراین دستگیر شدهاند.
پس از حمله، مقامهای روسی و سپس پوتین در یک پیام تلویزیونی انگشت اتهام را به سوی اوکراین و امریکا گرفت و از سازماندهی این حمله توسط اوکراین با کمک غرب و به ویژه امریکا سخن گفت. مسکو میگوید که اوکراین از پیش برای این چهارتن امکان فرار به مرز را فراهم کرده بوده است. اوکراین در همان دقایق اولیۀ اعلام حمله، دست داشتن خود در این حمله را تکذیب کرد و دیرتر، متهم شدناش از سوی روسیه را واهی و بیپشتوانه خواند.
روشن است که چنین حملهای نیاز به تیمی حرفهای و سازماندهی و تدارکی نسبتاً طولانی و گسترده دارد. در عین حال، زود است که بتوان تحلیل جامع و روشنی از ابعاد پشت پردۀ این جنایت و اهداف سازماندهندگان آن ارائه داد. هدف از این یادداشت کوتاه نیز در وهلۀ نخست مکثی است بر قربانیان این حمله و حملاتی از این دست. قربانیانی که تنها سهمشان از سازماندهی و تدارک چنین جنایاتی و علل پشت پردۀ آن، هزینهای است که با جان و سلامتیشان میپردازند. قربانیانی که تنها انگیزهشان برای حضور در محل، شرکت در یک رویداد فرهنگی، یک جشن ملی، خرید در یک مرکز خرید و… و به عبارتی حضور در صحنۀ زندگی است.
شهروندان جهان امروز ما سالهاست که در حال تدارک امروز و فردای زندگی روزمره، به شکلی وحشیانه قربانی سیاستهایی میشوند که پشت درهای بسته، بدون پرسش و توجه به نگاه و باورشان، برای آنان ساخته و پرداخته میشوند. سالهاست دنیا درگیر جنگهایی است که هر روز در گوشهای از کرۀ خاکی سربرمیآورند؛ جنگهایی که با هر انگیزه و هدفی تدارک و اجرا میشوند، بهترین زمینهساز پرورش تروریسم کور و وحشیاند. جنگهای رسمی، نیمهرسمی و پراکنده زندگی انسانهایی را تحت تاثیر خود قرار داده و میدهد که خود دخالتی در آغاز و پایان این جنگها ندارند.
مسلم است که گروهی مانند «داعش» نه بُتهوار از زیر خاک سبز شد و نه بدون پشتوانه و سیاست حمایتی مشخصی قادر به ادامۀ حیات است. امروز نظریههای گوناگونی در بارۀ وجود «داعش» مطرحاند. برخی میپرسند «داعش» کیست؟ کجاست؟ از کجا و چگونه سازماندهی و پشتیبانی میشود؟ آیا یک گروه مشخص است یا در چند سال گذشته تنها نامی از آن باقی مانده است.
شاید دهها سال بعد اسنادی سر از بایگانیها بیرون بیاورند که ابعاد شکلگیری و چرایی گروههای تروریستیای مانند «داعش» را آشکار کنند، اما تا زمانی که حضور و وجود چنین گروههایی در خدمت سیاست سرمایه و سود بیشتر از راه جنگافروزی باشد، آنها با نامها و ایدئولوژیهای رنگارنگ سر بیرون خواهند آورد و قربانیانی را به کام میگیرند که هیچ سهمی در این بازی قدرت ندارند و تنها جرمشان زندگی کردن و باور به زندگی، علیرغم خشونتها و جنگهای خانمانبرانداز کنونی است.
جمعه ۴ فروردین ۱۴۰۳ (۲۳ مارس ۲۰۲۴ میلادی)
پروین همتی، سخنگوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)