رفقای گرامی
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران برگزاریِ کنگرهٔ بیستم “سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت” را تبریک میگوید و برگزاری موفقیتآمیز کنگرهتان را آرزو میکند.
رفقای عزیز
تاریخ مبارزات دهههای اخیرِ حزب ما و سازمان شما در راه استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، و سوسیالیسم در میهنمان در بسیاری مرحلهها همسان و با یکدیگر نزدیک بودند. این حقیقتی است که در مبارزهای چندبعدی و بغرنج در مسیر حرکتهای رهاییبخش در میهنمان همراه با مردم زحمتکش ایران علیه حکومتهای استبدادی پادشاهی و ولایت فقیهی و پایهریزی آیندهای دموکراتیک و آزاد پیوندهایی نزدیک بین مبارزات حزب ما و سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) برقرار بوده است و همچنان برقرار خواهد بود. این پیوندها نشئت گرفته از این حقیقت است که بنیانهای تاریخیِ سیاستهای حزب ما و سازمان شما بر بسترِ مبارزهٔ برحقِ زحمتکشان میهنمان در راه صلح، پیشرفت، و عدالت اجتماعی استوار بودهاند. ما معتقدیم و همچنان بر این اعتقاد تأکید میورزیم که “اتحادِ عمل” نیروهای مترقی، ملی، و آزادیخواه میهنمان ایران، بهویژه اتحادِ عمل بین نیروهای مدافع حقوق کارگران، زحمتکشان، و تودههای میلیونی تهیدست هممیهن در مسیر مبارزه بهمنظور بنیاد گرفتن جایگزینی ملی، مردمی، و دموکراتیک در مقابله با رژیم ضدمردمی ولایت فقیه عاملی اساسی است و مبارزه را قرین پیروزی میسازد.
رفقای عزیز!
اجلاس بیستمین کنگرهٔ شما در اوضاعواحوالی بسیار بغرنج و حساس از حیات میهنمان برگزار میشود. شما در شرایطی به تدوین و تدقیق تاکتیکها و استراتژی (راهبرد) مبارزهتان کمر همت بستهاید که استبدادگران رژیم ولایت فقیه از یک سو و محفلهای قدرتمند امپریالیستی- محفلهایی باهدف گسترانیدن هژمونیای بیچونوچرایشان بر سراسر منطقهٔ خاورمیانه و اعلام صریح چنین هدفی- از سوئی دیگر، استقلال کشورمان و امکان تحولاتی صلحآمیز در میهنمان را بهمخاطره انداختهاند. سیاستهای جنگطلبانه و خطرناک دولت راست افراطی حاکم بر اسرائیل که برنامههای استعماریاش نسلکُشی بر پایهٔ گرایش نژادپرستانه و بههدف محو کردن خلق فلسطین است از سوی کشورهای امپریالیستی حمایت میشود و بهطرزی هدفمند همراه با ترفندهای گوناگون کشاندن جمهوری اسلامی ایران به درگیری نظامی را در صدر رویکردها و شعارهایش قرار داده است و در این جهت برنامهریزی میکند.
همچنین تحولهایی مهم را در ماههای اخیر در کشورمان شاهد بودهایم. نمایش رسوای انتخاباتی “مجلس شورای اسلامی” که با گستردهترین تحریم مردمی تاریخ جمهوری اسلامی رو بهرو شد و در بسیاری از حوزههای رأیگیری “انتخاب” شدگان با کمتر از ۱۰ درصد آراء به مجلس راه یافتند و در پی آن مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و سپس برگزاری انتخابات نمایشی ریاستجمهوری برای برگماریِ “مسعود پزشکیان” ازجمله تحولهایی مهم بودند که در ماه های اخیر در میهن ما روی دادهاند. بهرغم همهٔ مانورهای چنینی رژیم بهمنظور بهوجود آوردن ثبات سیاسی برای خود در کشور، چنگال شوم بحران همهجانبهٔ سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی میهن ما را در خود فشرده است. بیشترین هزینهٔ این بحران همهجانبه بهخاطر ادامه حیات رژیم را زحمتکشان و قشرهای آسیبپذیر جامعه متحمل شدهاند و متحمل میشوند. رژیم ولایت فقیه در بحرانی آمیخته با بیاعتباری و نداشتن مشروعیتی سیاسی بهطرزی چارهناپذیر درگیر است. طبقات و قشرهای مختلف جامعه از کارگران و دیگر زحمتکشان و بازنشستگان گرفته تا زنان، جوانان، و دانشجویان مبارز گرفته تا روشنفکران ترقیخواه و لایههای متوسط نسبتاً مرفه، همگی در برابر دیکتاتوری حاکم جبهه گرفتهاند و با سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن مخالف هستند. پایگاه اجتماعی رژیم بهطوربیسابقه از بین رفته و فقط به قشرهایی که از وجود دیکتاتوری مذهبی بهره میبرند منحصر شده است.
حزب تودهٔ ایران در ارزیابیهایش زمینههای عینی و ذهنی چنین وضعیتی بحرانآفرین در کشور و نیز شکل گرفتن جنبشهای اعتراضی پردامنهٔ مردم- جنبشهایی همچون اعتراضهای مردمی سالهای ۹۶ و ۹۸، تحولهایی بسیار مهم در جریان جنبش “زن، زندگی، آزادی”- گسترش صدها اعتصاب و حرکت اعتراضی کارگران و زحمتکشان، بازنشستگان، و فرهنگیان کشورمان را در اساس نتیجهٔ سیاستهای فاجعهبار حکومت جمهوری اسلامی میداند. رویکردهای مبتنی بر سرکوبگری رژیم بر ضد زنان، جوانان و کارگران کشور، درپیش گرفتن و ادامه دادن به سیاستهای اقتصادیای فاجعهبار بهویژه در امر حیاتی معیشت اکثریت قریب بهاتفاق مردم، و فساد گسترده دستگاه دولتی و نهادهای وابسته به سپاه پاسداران و سران رژیم میان مردم و حاکمیت درهای عمیق ایجاد کرده است. حاصل این سیاستها فربه شدن هرچه بیشتر و بیسابقهٔ سرمایهداری کلانِ مالیتجاریِ انگلی و سقوط دهها میلیون از هممیهنانمان در ورطۀ فقر و محروم شدشان از داشتن زندگیای شایسته آنان است.
رفقای گرامی!
در سالهای اخیر، عمده توان نیروهای سیاسی، دموکرات، و مردمی کشور صرف پیدا کردن راهی برای غلبه بر بحران همهجانبهای شده که میهنمان را درخود فرو برده است. سیاستها و برنامههای نولیبرالی رژیم حاکم در عرصه های اقتصادی-اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی منافع اکثریت مردم کشور را به نابود شدن تهدید میکند.
رژیم سرکوبگر با تهاجم به آزادیهای سیاسی، برقراری محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، تعطیل مطبوعات مستقل، دسترسی نداشتن به اینترنت، بازداشت و زندانی کردن روزنامهنگاران و اندیشمندان جامعه، درعمل و علناً ایران را به زندان اکثریت مردم تبدیل کرده است.
ما بر این باوریم که گردانهای گونهگون جنبش اجتماعی در میهنمان، گردانهایی که در سالیان اخیر هم از نظر سازماندهی و هم بهلحاظ ذهنی رشدی چشمگیر داشتهاند، در برهه کنونی در برابر تلاش ارتجاع برای ادامه دادن به حکومت اسلامی مقاومت خواهند کرد. ادامه مبارزات گسترده کارگران و زحمتکشان، پیکار دلیرانه و راهجویانهٔ جوانان و دانشجویان، حضور فعال روشنفکران، هنرمندان، و نویسندگان مردمی و ترقیخواه، و مقاومت ستایش برانگیز زنان بر ضد رژیم، آن زمینهٔ قدرتمندی است که نیروهای سیاسی کشور در سیاستگذاریهایشان و در ارتباط با آن میبایست درنظر بگیرند. امری که باید بیش از همه توجه نیروهای ترقیخواه جامعه را به خود جلب کند
رفقای عزیز فدایی!
حزب تودهٔ ایران معتقد است در وضعیت کنونیِ توازن قوا در سطح جهان و منطقه، نیروهای مترقی کشورمان که بهوجود آوردن تغییرهایی مهم و اساسی در اوضاع میهنمان را هدفشان قرار دادهاند، در دفاع از صلح و رویارویی با سیاستهای ماجراجویانهٔ امپریالیسم در خاورمیانه و بهویژه سیاستهایی که به تحولهای آیندهٔ کشورمان مربوط میشوند وظیفهای مهم بر عهده دارند. مبارزهٔ ما در دفاع از دموکراسی، حقوق بشر، و عدالت اجتماعی با مبارزهٔ ما برای صلح و حمایت از راهحلهای صلحآمیز و مبتنی بر گفتوگو در چهارچوب منشور سازمان ملل نه تنها تناقضی ندارد، بلکه به آن بهطرزی جدانشدنی وابسته است. ما مبارزه برای بهوجود آوردن شرایطی ضروری بهمنظور استقرار نظمی که در آن صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی حاکم باشد را در اوضاعواحوال کنونی از مسیر تحولات صلحآمیز، همبستگی بینالمللی با دیگر خلقها و مبارزه برحقشان در دفاع از استقلال، دموکراسی، و عدالت اجتماعی میسر و ممکن میدانیم.
رفقای فدائی!
حزب تودهٔ ایران بهوجود آورده شدن جبههٔ متحدی گسترده از نیروهای ترقیخواه و دموکرات میهنمان بهمنظور سازمان دادنِ مبارزهای مؤثر و هدفمند در تحقق تحولهایی جدی، راهگشا، بنیادی، و دست یافتن به دموکراسی، آزادی، و عدالت اجتماعی در کشورمان را از دیرباز خواهان بوده است. دیدگاهِ ما بر پایهٔ تجربههای تاریخی و نمونههای توجهبرانگیزِ بینالمللی همواره چنین بوده است که نیروهای معتقد به سوسیالیسم و مبارز در راه منافع طبقه کارگر و زحمتکشان در طرح، بهوجود آوردن، و به پیروزی رساندن چنین جبههٔ متحدی نقش و سهمی ویژه داشته و دارند. ما میان هدفهای دموکراتیک و عدالتخواهانهٔ این جبههٔ متحد گسترده و هدفهای نیروهای چپ و کوشنده در طریق سوسیالیسم- نیروهایی که حزب تودهٔ ایران خود را نیز بخشی جداناپذیر از آن میداند- ارتباطی ناگسستنی و دیالکتیکی قائلیم.
حزب تودهٔ ایران بر این باور است که گذار از رژیم دیکتاتوری حاکم کنونی- رژیمی که در راه رفع بحرانها و بهوجود آمدن تحول در میهنمان و برپایی جمهوری ملی دموکراتیک سدی اساسی است- در گروِ سازمان دادن به جنبش مردمی و گردانهای اصلی آن است. این وظیفهٔ خطیر بدون تلاش و عمل متحد همهٔ نیروهای مدافع حقوق بشر و معتقد به دموکراسی و عدالت اجتماعی، مدافع حاکمیتِ ملی کشورمان و صلح، ممکن نمیشود.
رفقای گرامی!
ما برای بیستمین کنگرهٔ شما در تدوین برنامهٔ عملی، برای مبارزات سیاسی آتی و رویارویی با تحولات پرشتاب، پیچیده، و بغرنج کنونی، بار دیگر صمیمانه آرزوی موفقیت میکنیم.
با گرم ترین درودهای رفیقانه
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران آذرماه ۱۴۰۳