پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۹

پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۹

کمک دولت آمریکا به ناوشکن دولتی آرژانتین !
رئیس جمهور پرداخت‌های حمایتی برای ۱۱۰،۰۰۰ فرد دارای معلولیت که نمی‌توانند از طریق کار به سیستم کمک کنند را حذف کرد. قانون دیگری نیز افراد دارای معلولیت را از دسترسی...
۱۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دست از سر مردم بردارید؛ جاسوسان موساد را دریابید!
گروه خرداد، هوادار سازمان فداییان خلق (اکثریت) — داخل کشور: مسئولان جمهوری اسلامی به‌جای پاسخ‌گویی به مطالبات مردم و حل بحران‌هایی چون فقر، گرانی، بیکاری، فساد و نابسامانی‌های زیست‌محیطی، و...
۱۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه خرداد، هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده: گروه خرداد، هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نمی‌‌توانید ایده‌ای را در بند کنید که زمانش فرا رسیده است
این پژوهشگران توجه به علت‌ها و پیامدهای نابرابری اقتصادی و اجتماعی را شرط لازم دخالت‌گری جامعه می‌دانند...و عدالت را می‌توان تعمیق دموکراسی در تمام قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی تعریف...
۱۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
زهران ممدانی؛ چپ‌گرایی در قلب سرمایه‌داری جهانی
شهناز قراگوزلو: پیروزی ممدانی نه‌فقط برای نیویورک، بلکه برای جنبش جهانی چپ معنا دارد. در زمانی که فقر، نابرابری و بحران مشروعیت سیاسی در بسیاری از کشورها گسترش یافته، موفقیت...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
لابیرنت
چند نفری به آهستگی سرشان را تكان می‌دادند. صدای غرش‌های آسیای‌سیمان‌ در سالن انعكاس می‌يافت و گويی فضا پر از يك هيجان نامریی شده بود. آسیا با اعتمادبه‌نفس و گاهی...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار
گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
زهران ممدانی یک سوسیالیست دموکرات به عنوان شهردار نیو یورک انتخاب شد.
ممدانی گفت که می‌داند  ترامپ سخنرانی او را تماشا می‌کند.  و سپس مستقیماً خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده گفت: " صدا را زیاد کن. ! "  آنچه در پی...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

آنان که بر در حجره فکر جنبش سبز توقف می کنند

این 50 تن که البته به تعداد بیش از این هم هستند، راه آسان را برگزیدند و هم صدا هستند با رسانه هایی که مدتهاست دارند عملا می گویند که ما شایستگی همین حکومت دینی را داریم. این افراد دیگر این ظرفیت را از دست داده اند که بخش اعظم فعالین سیاسی را نمایندگی کنند

کمتر از ۲ سال پیش خانم مهرانگیز کار به مناسبت سالگرد انقلاب بهمن مصاحبه ایی با “دویچه وله” * داشت، ایشان در جواب این سوال که شما به عنوان فردی از نسلی که در انقلاب ۵۷ حضور داشت در باره آن چه فکر می کنید می گوید: “… ولی در هرحال برای بخشی از نسل ما خیلی شگفت آور بود وقتی کسانی از طریق بلندگوها شعار انقلاب اسلامی میدادند و مردم هم خواستار آن میشدند، بدون انکه بدانند حکومت اسلامی چه تعریفی دارد و اساسا چطور می شود اسلام و حکومت را با همدیگر کاملا تلفیق کرد و حاصل و نتیجهاش آن چیزی باشد که مردم بخاطرش وارد صفوف انقلابی شده بودند.”

و آنگاه در جواب این سوال که فکر می کند چه کارهایی باید می کرد و نکرده است می گوید:”شخصا نظر من این است ما که دست به قلم داشتیم و در حوزه نشر و مطبوعات امکانات زیادی داشتیم، در اطلاع رسانی و آگاهی رسانی به مردم بسیار کوتاهی کردیم پیرامون آنچه که در جامعه میگذشت و میخواست به تحولاتی منجر شود که رهبری انقلابی و سیاسی در کشور بوجود بیاید …

ما وظیفه داشتیم از درون این کتب و رسالهها درون مایه حکومت ایشان را برای حکومتی که ایده آل و کمال مطلوبشان بود استخراج میکردیم و به صورت ساده این درون مایه فکری و این هدف و منظور سیاسی آیت الله خمینی را برای نشریات همان روز ایران برای مردم در میان میگذاشتیم.”

و مردم آنچه که منظور و هدف سیاسی آیت اله خمینی بود را مجبور شدند ۳۰ سال زندگی کنند چون آنها که باید اطلاع رسانی می کردند، کوتاهی کردند. اکنون خانم مهرانگیز کار نه تنها در جایگاه سی سال پیش قرار ندارد که نداند چطور می شود اسلام و حکومت را با هم تلفیق کرد بلکه خود از زخمهایی که این تلفیق بر او وارد آورده در رنج است. خانم کار مثالی بود از کسانی که بیانیه ای را در حمایت از موسوی انتشار دادندو حکومت دینی را سزاوار آن می دانند که از آن پیروی شود. شاید برخی دیگر نیز امروز که به گذشته خود می نگرند، آن را نقد می کنند و لی حالشان چیست.

تاکنون نه موسوی و نه کروبی در بیان آنچه که می خواهند به ناراستی متوسل نشدند آنها به روشنی خواست خود را که پایداری حکومت دینداران و پیروی از اسلام است، بیان کرده اند و روشن بینان خود این را می فهمند که آنها در راه رفع تبعبیض بین مسلمانان معتقد در جامعه و دیگران قدمی برنخواهند داشت.

با آگاهی از این امر آنانی که خواهان یک حکومت سکولار با مشخصات عدم تبعیض به صرف تعلق دینی و قومی و جنیسیت هستند در این جنبش شرکت داشتند، چون با وجود تفاوت در هدف خود را در کنار خواسته های اینان می دیدند.

بیشترین حامیان و فعالین جنبش در خارج از کشور و بسیاری از مردمی که با فداکاری در داخل کشور در اعتراضات شرکت می کنند، از ادامه حکومتی که برای نفس کشیدن هم درجه مشخصی از دینداری به تعبیر حاکمان وقت و وفاداری به حکومت را لازم دارد دیگر برنمی تابند.

اکنون اینان، این بیش از ۵۰ تن از روشنفکران و کنشگران سیاسی را چه شده است که سر از پا نشناخته به دنبال این بیانیه می دوند و مهم تر آنکه آنچه را که در آن نیست، به آن نسبت می دهند و به ناراستی متوسل می شوند.و می گویند: “با این بیانیه، موسوی دیگر بار، بر تعهد خود نسبت به مردم ایران و جنبش کثرت گرایانه ی آنان پای فشرده و از ادامه ی جنبش برای تغییرات دموکراتیک هواداری کرده است.” حال آنکه موسوی در بیانیه خود می گوید:” من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم.”

اشکال در این نیست که چرا موسوی و یا کروبی چنان راه حلی دارند، اشکال در این است که چرا روشنفکران و فعالین سکولار آنقدر بی توش و توان و بی پشتوانه هستند. و به جای آنکه در عین همراهی با جنبش، بر آنچه که می خواهند نیز پای بفشرند، به تمجید افتادند و آنچه را که این دو تن نمی گویند به آنها نسبت می دهند.

روشنفکران و فعالین سکولاردر این بیانیه پس از اعلام پشتیبانی شان از بیانیه موسوی بلافاصله برای این که احتمالا به این سوال جواب دهند که: آیا بیانیه موسوی برنامه ای دمکراتیک است؟ می آورند: “در آینده ای نه چندان دور، این جنبش سیاسی- اجتماعی محدودیتها را درنوردیده و یک برنامه ی دمکراتیک فراگیردر پیش خواهد گرفت که حقوق شهروندی یکایک ملت ایران، با هرآرمان، ایمان، قومیت و جنسیت، را در بر خواهد داشت”. یعنی این ۵۰ نفر به ما وعده می دهند آن چیزی که حقوق شهروندی را تامین می کند فعلا از آن حرفی نمی زنیم آن را به نیرو تبدیل نمی کنیم آن را تبلیغ نمی کنیم آن را بیان نمی کنیم بعد که جنبش آرام گرفت و رفسنجانی به نمایندگی از اعتراض به خون کشیده شده خیابان با خامنه ای وارد مذاکره شد و سهم خود را گرفت، خب آن وقت هم که دیگر نمی شود و نیرو نیست، ولی رویای خوبی است اینکه چنبش محدودیتها را در نوردد مگر نه!

جنبش اعتراضی مردم که در خرداد ماه شکل گرفت، در ادامه خود به یک جنبش دمکراسی خواهی فرارویید. پاسخ حکومت به خواسته های مردم تا کنون فقط سرکوب، دستگیری و کشتار بوده و از آن سو بدنام ترین ها و جنایت کارترین ها را در حکومت به بالا کشانده است. تلاش بر این که این جنبش متوقف نشود و رژیم موفق به سرکوب مردم و تحمیل نا امیدی به آنها نشود، هدف اولیه هر دوستدار این جنبش است. موسوی و خصوصا کروبی تا کنون نقش برجسته ای در ادامه کاری این جنبش داشتند، پایداری آنان بر حرفهایشان نام نیکی را از آنان بر تاریخ نقش خواهد کرد.

تا کنون اما و اگری نبوده است که در کنار کسانی ایستاد و با آنها همکاری کرد که خواهان تداوم یک حکومت غیر دمکراتیک هستند. ولی در کنار آن هیچ گاه نباید نهان کرد آنچه که آنها می خواهند آرزوی همه نیست، نباید نهان کرد که تنها یک حکومت غیر دینی براساس حقوق بشر و رفع هر گونه تبعیضی هدف ماست. تا کنون حکومت نظر خود را پیش برده است که سخن از هر چیز غیر دینی تابو باشد ولی این تابو باید شکسته شود، هر چند ممکن است دست یابی به چنین حکومتی ایستگاههای متعدد داشته باشد ولی ما نباید خودمان را سانسور کنیم، این امر به قوی شدن مجموعه جنبش کمک می کند.

ممکن است گفته شود که مطرح کردن این اهداف فعالین جنبش را زیر ضرب می برد، ولی آیا تا کنون کسانی هم مورد سرکوب واقع نشدند که ملایم ترین خواسته ها را داشتند.

اگر می پذیریم جوانانی که به خیابان می آیند، دستگیر می شوند، شکنجه می شوند و کشته می شوند، بسیاری از آنان خواستار حکومت دینی و تبعیض آمیز نیستند، صدایشان کجا بازتاب داشته است؟ کجا گفته شده است که آنها خواهان تغییر آن سیستمی هستند که همه چیز زندگی شان را با دین سنج و وفاداری به ولایت و حاکمان اندازه می گیرد. این روشنفکران و کنشگران سیاسی که بیانیه ۵۰ نفره را امضا کرده اند، متاسفانه از خود سلب مسئولیت کرده اند که صدای آنان را بازتاب دهند. آنها صدای کسانی شده اند که بیش از اندازه خود نیز صدا و رسانه داشته اند. این ۵۰ تن که البته به تعداد بیش از این هم هستند، راه آسان را برگزیدند و هم صدا هستند با رسانه هایی که مدتهاست دارند عملا می گویند که ما شایستگی همین حکومت دینی را داریم. این افراد دیگر این ظرفیت را از دست داده اند که بخش اعظم فعالین سیاسی را نمایندگی کنند.

پس از بیانیه موسوی از طرف پنج تن از روشنفکران دینی البته با گرایشات متفاوت، گنجی، مهاجرانی، سروش، کدیور و بازرگان بیانیه ای منتشر شد که تعداد خواسته ها را به ده خواسته افزایش داد. در توضیح این بیانیه، بیش از همه مصاحبه مهاجرانی روشنگر است. او در مصاحبه با جنبش راه سبز می گوید که با این بیانیه “اتاق فکر جنبش سبز” تشکیل شده است و در توضیح بیانیه ۵ نفر در جواب این سوال که: چرا شما بحثی از حذف ولایت مطلقه فقیه در بیانیه نکرده اید؟ نکند با جمهوری اسلامی مصالحه کرده باشید؟ می گوید: “بدیهی است که جمع ما نمی خواهد افق مطالبات را از توان و امکان جنبش سبز و خط مشی رهبران آن فراتر ببرد. ما معتقدیم در این مرحله بایست در جهت پاسخگو کردن مقام رهبری و مسئول بودن وی در برابر خبرگان سخن گفت. و گر نه عده ای هستند که سی و یک سال است از تغییر رژیم در ایران سخن می گویند”. دیگر از این روشن تر که نمی شود صحبت کرد. مردم به این فراوانی به خیابان آمدند و با وجود این خشونت لگام گسیخته ایستادند که ولی فقیه در مقابل خبرگان (تعدادی آیت اله از دور خارج شده و بالای ۷۰ سال و روزی خوار حکومت دینی و ولی فقیه، مجلس به ریاست رفسنجانی” مسئول باشد.

پس از بیانیه موسوی به گفته مهاجرانی اتاق فکر جنبش سبز تشکیل شد. این اتاق فکر متشکل از کسانی است که در حکومت دینی مبتنی بر تبعیض از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند، سپس با روی کار آمدن کسانی که دایره امتیاز دهی به دینداران را تنگ کردند، از این دایره بیرون افتادند. بیرون افتادن از این دایره به آن منجر نشد که آنها هرگونه امتیاز دهی بر اساس باور دینی را نادرست بدانند، بلکه اکنون در پی آنند که این دایره را بزرگ تر گردانند تا خود در آن جای گیرند. اتاق فکر تشکیل می دهند و با فعالیتهای رسانه ای سعی می کنند این فکر را بوجود بیاورند که گویا مردمی هم که به خیابان آمده اند، همین را می خواهند و آقای مهاجرانی می گوید: “اکثریت قوی و قاطع ملت ایران دین باور هستند و روی سخن اصلی ما با آنان است. کسانی که گرایش غیر دینی دارند، سخنگویان خود را دارند. ما سخنگویان چنان جمعیتی نیستیم.”

این پنجاه و چند تن مانند آن است که بر در”اتاق فکر جنبش سبز” متوقف شده اند و نه توان آن را دارند که از آن گذر کنند و اتاق فکر جنبش حکومت بدون تبعیض را تشکیل دهند و نه آنان را به درون “حجره فکر جنبش سبز” راهی است، ترسم که به نگهبانان این حجره تبدیل شوند.

———————————-

*http://www.dw-world.de/dw/article/0,,3116315,00.html

تاریخ انتشار : ۲۶ دی, ۱۳۸۸ ۰:۳۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

کمک دولت آمریکا به ناوشکن دولتی آرژانتین !

دست از سر مردم بردارید؛ جاسوسان موساد را دریابید!

نمی‌‌توانید ایده‌ای را در بند کنید که زمانش فرا رسیده است

زهران ممدانی؛ چپ‌گرایی در قلب سرمایه‌داری جهانی

لابیرنت

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار